عبدالعظیم قربانی | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/1/3
تعداد بازدید:
در نسخهای که برخی نهادهای اقتصادی بینالمللی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه میپیچند، هماره دستوری برای مهار رشد جمعیت به چشم میخورد. دستوری که ظاهرا یک دستورالعمل اقتصادی برای دستیابی به توسعه پایدار تلقی میشود. اما پرسش اساسی پیرامون این دستور العمل آن است که آیا میتوان این نسخه را نسخهای اقتصادی نامید، یا آنکه مبانی ایدئولوژیکی در آن نهفته است که آن را مبدل به یک توصیه ایدئولوژیک میکند؟
مقدمه
ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی، ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت از هرجهت پیشزمینههای دستیابی به یک اقتصاد مقاوم را داراست. این نکتهای است که رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در صدر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بر آن تأکید کردهاند. اشاره به اهمیت بالای نیروی انسانی از یکسو و تأکید همیشگی ایشان بر افزایش جمعیت و داشتن کشوری با نمای جوان بهعنوان مهمترین ظرفیت درونی در هر جامعهای که میتواند موجب ایجاد حرکت جدی در راستای بالندگی جامعه در شئون مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شود از سوی دیگر، نشانۀ دوراندیشی ایشان در شناخت بیماریهای اقتصاد کشور است. در این یادداشت با اشاره به نقش مثبت جمعیت در مقاوم سازی اقتصاد و به بیان دیگر آثار منفی کاهش رشد جمعیت و افزایش آسیبپذیری اقتصاد کشور در برابر تکانههای درونی و بیرونی، ضمن استفاده از آیات، روایات، بیانات علمای اسلام به خصوص امامخمینی رضوان الله تعالی علیه و امام خامنهای مدظلهالعالی و کارشناسان خبرۀ این حوزه، جهت تکمیل تحلیلها و استدلالهایی که در مورد موضوع مدنظر به کار گرفته میشود و صرفاً به منظور اقناع آندسته از کسانی که به جای توجه به نصایح دلسوزان اسلام و انقلاب و کارشناسان کشور، قلبشان زمانی آرامش مییابد که از دانشمندان غربی سخنی یا کلامی را در تأیید مطلبی بشنود، بر خلاف میل قلبی نگارنده مطلب، بخشهایی از نظرات اقتصاددانان مشهور غرب در تأیید بحث مدنظر مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این یادداشت بر آن نیستیم که بدون توجه به عوامل مؤثر دیگر مدعی شویم که رشد جمعیت به تنهایی مقاومسازی اقتصاد را در پی دارد اما ما معتقدیم که با حرکت در بستر اقتصاد مقاومتی، افزایش جمعیت عاملی است که خواهناخواه به سرعت و کیفیت مقاومسازی اقتصاد کمک میکند. درواقع جمعیت کشور از امکانات و مواهبی است که ساختن جامعه و اقتصادی مقاوم مبتنی بر آن است.
کثرت اولاد و قوام جامعه
توجه به آیات و روایات اسلامی در زمینۀ تعداد فرزندان به روشنی گویای این نکته است که فرزندآوری و افزایش تعداد فرزندان مدح شدهاست به نحوی که میتوان اظهار داشت در اسلام اصل بر کثرت فرزندان و جمعیت مسلمین است. همچنین در زمینۀ ازدواج از جمله ملاکهایی که در انتخاب همسر مطرح شده است فرزندآور بودن است و علت این امر این است که انسان طبعاً میل به فرزندآوری و کثرت اولاد دارد و اسلام که دینی منطبق بر فطرت و متناسب با شئون مختلف زندگی انسان بوده و سعادت و حیات طیبه را شایستۀ او میداند کثرت فرزندان را مدح کردهاست. در قرآن کریم در چندین آیه از فرزند و کثرت اولاد یاد شده است که در ضمن آیات نکاتی ذکر خواهد شد.
ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیراً 1
وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً 2
أَمَدَّکُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنینَ3
وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدین4
در این آیات از اعطای فرزندان و کثرت نفرات بهعنوان مصداقی از مدد الهی به جوامع یاد شده است. علامه طباطبایی رضوانالله تعالی علیه در تفسیر المیزان و ذیل آیۀ کریمۀ ۸۶ام از سورۀ مبارکۀ اعراف میفرمایند: "در جمله اول مردم را به یاد یکى از نعمتهاى بزرگ خدا مىاندازد، و آن مسئله ازدیاد نسل است براى اینکه انسان بر خلاف سایر انواع حیوانات زندگیش اجتماعى است، و آن کمالاتى که براى این نوع میسر و متوقع است و خلاصه، سعادت عالیهاى که انسان را از سایر انواع حیوانات متمایز مىکند و حساب او را از آنها جدا مىسازد اقتضاء مىکند که این موجود داراى ادوات و قواى مختلف و ترکیبات وجودى خاصى بوده باشد که با داشتن آن نمىتواند مانند سایر حیوانات بطور انفرادى زندگى نموده و همه حوائج ضرورى خود را تأمین نماید، بلکه ناگزیر است از اینکه در تحصیل خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و سایر حوائج با سایر افراد تشریک مساعى نموده و همه با کمک فکرى و عملى یکدیگر حوائج خود را تأمین نمایند. پر واضح است که براى چنین موجودى کثرت افراد، نعمت بسیار بزرگى است، زیرا هر چه بر عدد افراد اجتماعش افزوده شود نیروى اجتماعیش بیشتر و فکر و اراده و عمل آن قوىتر مىگردد و به دقایق بیشتر و باریکترى از حوائج پى برده در حل مشکلات و تسخیر قواى طبیعت راهحلهاى دقیقترى را پیدا مىکند. روى این حساب مسئله ازدیاد نسل و اینکه عدد افراد بشر به تدریج رو به فزونى مىگذارد خود یکى از نعمتهاى الهى و از پایهها و ارکان تکامل بشر است. آرى، هیچ وقت یک ملت چند هزار نفرى نیروى جنگى و استقلال سیاسى و اقتصادى و قدرت علمى و ارادى و عملى ملت چندین میلیونى را ندارد. " همچنین نکتهای که از این آیات فهم میشود این است در برخی آیات در کنار اموال از اولاد نیز بهعنوان نیروهای مدد کنندۀ انسان نام برده شده است. از این همراهی شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که از آنجایی که اموال در قرآن مایۀ قوام جامعه و شئونات مختلف آن معرفی شده است اولاد نیز به همین نحو مایۀ قوام جامعه است. بنابراین اگر در مورد اموال و اولاد و دیگر موارد به آن نحوی که مد نظر اسلام است عمل شود یعنی اموال به خوبی رعایت شود و کثرت اولاد را در جامعه داشته باشیم، جامعه قوام پیدا میکند و به عبارت دیگر مقاوم میشود و این مقاومت در شئون مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی خود را نشان میدهد چرا که مقاومت اقتصادی نیز به این معناست که جامعه در برابر تکانههای مختلف اقتصادی از درون و بیرون، به خصوص جنگ تمام عیار اقتصادی دشمن در قالب تحریم از خود مقاومت نشان دهد. در ادامه ضمن بیان وضعیت فعلی جمعیت، شاخصهای مقاومت اقتصادی، نقش افزایش جمعیت و کاهش آن را در مقاومت اقتصادی بررسی میکنیم.
وضعیت فعلی جمعیت و تأثیر آن بر اقتصاد کشور
به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی سیاست کاهش جمعیت در دهۀ شصت سیاست درستی بود و اهداف این سیاست در سال ۱۳۷۱ محقق شد اما ادامۀ این سیاست توسط دولتها اشتباه بود. اما اکنون سیاست جمهوری اسلامی به درستی در جهت افزایش جمعیت قرار گرفته است. همانطور که در ادامه به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، ظرفیتهای طبیعی، جغرافیایی، اقلیمی کشور به خوبی پذیرای جمعیتی تا حدود ۲۰۰ ملیون نفر و بیشتر خواهد بود. اگر ظرفیتهای اجتماعی طوری باشد که استعداد و قدرت استفاده از ظرفیتهای طبیعی را داشته باشد در این صورت، افزایش جمعیت نه تنها مشکلی برای اقتصاد و جامعه به وجود نمیآورد، بلکه خود عاملی جدید در تسریع رشد اقتصادی خواهد بود و خوشبختانه کشور پهناور ایران در کنار نیروی انسانی مستعد چنین توانمندی را از حیث نرمافزاری و سختافزاری داراست.
جمعیت و نیروی انسانی از مهمترین ظرفیتهای درونی یک ملت است و اساساً اقتصاد باید در خدمت مردم باشد و نه بالعکس؛ در حالیکه عده ای با نگاهی منفعت گرایانه که ناشی از رسوخ فرهنگ سرمایه داری است با خوش خیالی تصور می کنند که هرچه خانواده ها کم جمعیتتر باشد هزینه ها کمتر بوده و رفاه بیشتر است.
حضرت امام خمینی(ره) در زمینۀ ظرفیت جمعیتی کشور میفرمایند: «مملکت ایران ۳۵ میلیون حالا میگویند جمعیت دارد وسعتش آنقدر است که برای صد و پنجاه میلیون تا دویست میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر دویست میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی میکنند.» 5 امام خامنهای مدظلهالعالی نیز در این زمینه میفرمایند: «من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم، میتواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواھد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد.» 6 بررسی آمار و ارقام و پیشبینیهای جمعیتی کشور را در دو طیف بیم و امید قرار میدهد. از سویی با ادامۀ روند فعلی پیری نمای کشور امری حتمی بوده و از سویی شناخت به موقع این بیماری مسری میتواند ما را به درمان امیدوار کند و آیندهای روشن برای داشتن اقتصادی مقاوم را رقم بزند. نکتۀ حائز اهمیت این است که بر مبنای پیشبینیهایی که از روند فعلی رشد جمعیت وجود دارد این است که با توجه به اینکه رشد جمعیت در سال ۶۵ از ۳/۹ به ۱/۹۶ در سال ۷۵ و ۱/۲۹ در سال ۹۰ رسیده است، در صورتی که همین روند طی شود در سال ۱۴۱۵ نرخ رشد جمعیت به صفر میرسد. در سال ۲۰۱۰ سازمان ملل در گزارشی سه سناریو را در مورد جکعیت کشور مطرح کرده است. در سناریوی رشد پایین، میزان باروری کل از ۱. ۸ بچه برای هر مادر به حدود ۱ بچه در سال ۱۴۲۰خواهد رسید که در این صورت در سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور با ۴۷ درصد سالمند به ۳۱ ملیون نفر میرسد. در سناریوی رشد متوسط میزان رشد ۱/۸ در سال ۱۴۲۰ به ۱/۵ میرسد که در این صورت جمعیت به ۸۶ملیون خواهد رسید اما با ادامه همین روند در سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور کاهش یافته و به میزان ۶۲ ملیون نفر تقلیل مییابد. اما در خوشبینانه ترین حالت در صورتی که نرخ رشد جمعیت به ۲. ۵ برسد در سال ۱۴۲۰میزان جمعیت ۱۰۰ ملیون نفر و در سال ۱۴۸۰ به ۱۰۹ ملیون نفر میرسد. با این اوصاف و در حالی که قوام اقتصاد هر کشوری به جوانهای پرتلاش و فعال است در صورت کاهش رشد جمعیت همانطور که توضیح داده شد پیری فضای کشور را فرا گرفته و دیگر نمیتوان انتظار داشت که اقتصاد کشور در برابر تکانههای بیرونی و درونی بتواند با موفقیت بیرون رفته و مقاومت کند.
رابطۀ میزان جمعیت با شاخصهای مقاومت اقتصادی
رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظلهالعالی) در مواضع مختلفی به خصوص در جلسۀ تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، شاخصها و ویژگیهای این الگوی علمی و بومی را که در صورت اجرا اقتصاد کشور را در برابر تکانهها مقاوم میسازد بیان کردند و این مقاومسازی به دلیل چند ویژگی و شاخص منحصر به فرد اقتصاد مقاومتی است که این هدف را تضمین میکند. ما در این بخش ضمن اشاره به این شاخصها، رابطۀ افزایش جمعیت و مقاومشدن اقتصاد را بررسی میکنیم. این شاخصها عبارتند از:
۱. تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان از قبیل رشد اقتصادی، تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی و عدالت اجتماعی
۲. تکیه بر ظرفیتهای داخلی از قبیل ظرفیتهای علمی، انسانی، طبیعی، مالی، جغرافیایی و اقلیمی
۳. توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا
۴. رویکرد جهادی
۵. مردممحوری
۶. کاهش وابستگی به نفت
۷. امنیت اقلام راهبردی و اساسی ودر درجۀ اول غذا و دارو
۸. اصلاح الگوی مصرف
۹. درونزایی و برونگرایی
همچنین ایشان از جمله انگیزههایی که مارا در تدوین سیاستها کمک کرده و دستیابی به اهداف تعیین شده امیدوار میسازد، ظرفیتهای درونی کشور و مهمترین آنها نیروی انسانی میدانند. چرا که بر مبنای آمار سال ۱۳۹۲ در کشور بیش از ۳۱ درصد جوان داریم که بین پانزده سال تا بیستونه سال سن دارند همچنین ۲۵ برابرِ اول انقلاب دانشجو داریم که در واقع جمعیت کشور از اول انقلاب تا کنون دو برابر شده وجمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده است. الگویی که اعتماد و مبنایش بر ظرفیتهای درونی کشور به خصوص نیروی انسانی و جوانان آن باشد باید بتواند در این شاخصها، اصول و سیاستها خود را نشان دهد. لذا برآنیم که تکتک این شاخصها را از این منظر بررسی کرده و نهایتاً سیاستهای کلی را نیز تحلیل کنیم. باتوجه به نکاتی که تاکنون ذکر شده است و تحلیلهایی که ارائه خواهد شد روشن میگردد که مقاومسازی اقتصاد به معنای واقعی کلمه به اجرای صحیح سیاستهای اقتصاد مقاومتی بستگی دارد و سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با بحث افزایش جمعیت در ارتباط هستند لذا افزایش جمعیت به اجرای صحیح سیاستهای اقتصاد مقاومتی و نهایتاً به مقاومسازی اقتصاد کمک میکند.
جمعیت و شاخصهای کلان اقتصادی
نگاهی اجمالی به شاخصهای اقتصاد مقاومتی گویای این مسئله است که هرکدام از این شاخصها به صورت مستقیم و غیر مستقیم با جمعیت رابطۀ مستقیم داشته و رشد جمعیت به بهبود این شاخص کمک کرده و نهایتاً به مقاومشدن اقتصاد کمک میکند. در مورد شاخصهای کلان بویژه رشد اقتصادی میتوان گفت که مسلماً هرچه جمعیت بیشتر باشد تولید ملی فرصت بهتری برای رشد خواهد داشت چرا که با افزایش جمعیت جوان در کشور نیاز به کار و اشتغال بیشتر میشود بنابراین بخشی از جمعیت به سمت کارهای تولیدی رفته و برخی کارهای خدماتی را اختیار میکنند. از این رهگذر نیاز مردم به کالای مصرفی نیز افزایش مییابد. بنابراین تولید افزایش مییابد. با توجه به اینکه هرچه به جلو پیش میرویم نیازبه فعالیتهای اقتصادی خلاقانه بیشتر میشود و روشهای تولیدی جدید با استفاده از فناوریهای جدید در محیط کار مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین انتظار میرود اقتصاد در حضور جمعیتهای بیشتر به سمت فرصتهای شغلی جدیدتر و خلاقانهتر و از حیث کمیت و کیفیت بیشتر پیش میرود. از سویی با پیشرفتهترشدن ابزارها از رشد دانش و اختراعات و ابداعات، و استقرار سامانهها و روشهای جدید تولیدی، بهرهوری افزایش مییابد زیرا هرچه جمعیت جوان بیشتر باشد و دانشگاهها فعالتر باشند پیشرفت دانش کاربردی نیز روز به روز اثرگذارتر خواهد بود. با افزایش تولید میزان سطح عمومی درآمدهای کشور افزایش مییابد و این افزایش درآمدها زمینه را برای سرمایهگذاری در زمینههای مختلف اقتصادی فراهم میکند. افزایش سرمایهگذاری نیز به نوبۀ خود فرصتهای شغلی بیشتر، افزایش تولید، و نهایتاً رفاه جامعه را در پی خواهد داشت. از سویی در صورتی که جمعیت کشور بهجای نمای جوانی، سالمندی را نمایانگر باشد یا حتی نرخ رشد جمعیت صفر باشد، اقتصاد کشور با چالش جدی مواجه شده و قوام خود را از دست میدهد. معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور با انتشار یادداشتی به ضرورت توجه به پیامدهای اقتصادی پدیده سالمندی جمعیت پرداخته است. در این یادداشت7 آمده است که: پدیده سالمندی بر اندازه و ترکیب نیروی کار که نقش مهمی در رشد اقتصادی دارد، تأثیر میگذارد. کشورهای با نرخ باروری پایین یا روبه کاهش، با افزایش بسیار کم یا حتی کاهش عرضه نیروی کار مواجه هستند. کاهش تعداد شاغلان اثرهای منفی بر رشد اقتصادی و تأمین رفاه همگانی در سطح کلان دارد. کاهش روند رشد جمعیت در واقع منجر به سنگینترشدن وظیفه تأمین نیازهای روزافزون جمعیت سالمند خواهد شد و این مسئله میتواند بر شیوههای تولید کالاها و خدمات اثرگذار باشد. یکی از چالشهای اساسی کشورهای دارای نرخ باروری پایین، حفظ سطح رفاه جامعه همزمان با سالمندی تدریجی نیروی کار است. این چالش ما را با پرسشهایی در خصوص چگونگی افزایش بهرهوری نیروی کار، چگونگی معکوس کردن روند کاهشی عرضه نیروی کار و چگونگی تعدیل سن بازنشستگی روبهرو میکند.
تهدیدزدایی از طریق ظرفیتهای درونی
قبل از بحث از عنوان مورد نظر، لازم است مسئلهای به صورت مقدمه ذکر شود. همانطور که مکرر ذکرشدهاست، جمعیت و نیرویانسانی از جمله مهمترین ظرفیتهای درونی یک ملت است و اساساً اقتصاد باید در خدمت مردم باشد و نه بالعکس؛ در حالیکه عدهای با نگاهی منفعتگرایانه که ناشی از رسوخ فرهنگ سرمایهداری است با خوشخیالی تصور میکنند که هرچه خانوادهها کمجمعیتتر باشد هزینهها کمتر بوده و لذا رفاه بیشتر است. در سطح وسیعتر در برخی کشورها از جمله کشور ما عدهای معتقدند هرچه جمعیت کمتر باشد دولتها بهتر میتوانند به ادارۀ امور بپردازند گویی قدرت، اصل حاکم بر همه چیز است و آنچه اهمیت دارد حفظ قدرت و ادارۀ کشور است. چنین افرادی لازم است با نگاهی به اهداف خلقت، سنن و احکام الهی و رجوع به فطرت خود این نکته را به خود متذکر شوند که آنچه در این دنیا اهمیت دارد عبارت است از انسان و این انسان موظف است به اهدافی که در خلقت او مشخص گردیده است برسد و در این راستا سایر مخلوقات همگی در خدمت انسان هستند یا به عبارت دقیقتر در صورتی که جامعۀ انسانی در مسیر اهداف خلقت حرکت کرد همۀ مخلوقات فرمانبردار او خواهند بود و این مسئلهای موهومی نیست و لازم است با کنار گذاشتن نگاه تکبعدی و صرف مادی به این مسائل توجه کرد. چانچه خداوند حکیم در قرآن کریم میفرمایند: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ» 8 و همچنین در آیۀ دیگری میفرماید: «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی» 9 و از اعتقادات ما مسلمین این است که خداوند وعدهای که از آن تخلف کند نمیدهد و از جمله وعدههای امید بخش و شورآفرین خداوند، که تمام وعدههای او چنین است، این است که: «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» 10 از سویی بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکنند که هرجا مردم میآیند دست خدا هم هست: یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَه.
زمانی که از افزایش جمعیت سخن میگوییم نباید تصور شود که این عامل به تنهایی می تواند تمام مشکلات اقتصاد را برطرف سازد بلکه الگوی اسلامی- ایرانی و علمی اقتصاد مقاومتی که پیشرفت و قوام جامعه را در برابر تکانه ها تضمین میکند در صورتی محقق می شود که در بستر امکانات مختلف انسانی، جغرافیایی، اقلیمی و ظرفیت های درونی کشور، به معنای واقعی به اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی بها داده شود
پس از ذکر این مقدمه باید گفت لازم است در اقتصاد نیز به مدد این معارف غنی به معنای واقعی کلمه به مردم و نیرویانسانی بها داده شود چنانچه از اصول مسلم اقتصاد مقاومتی نیز تکیۀ به مردم و حضورهمه جانبۀ آحاد جامعه در اقتصاد است. حضور و نقشآفرینی مردم در عرصۀ اقتصاد به این معناست که نیرویانسانی کشور با همۀ قوا از جمله کار و سرمایۀ خود در تولیدات کشور سهیم بوده و نقش محوری و اصلی را بازی کند. همچنین هرچند در ظاهر ممکن است در اثر توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ جنگ تمامعیار اقتصادی برای مدتی در ظاهر کنار گذاشته شود اما چون دشمن همواره وجود دارد، خطرات و مکاید او نیز همیشگی است لذا لازم است در آبادانی و ساختن کشور حضور مردم حضوری مجاهدانه باشد. آنچه برای دشمن بهویژه آمریکای جهانخوار مهم است این است که مردم و نیروی انسانی کشور از حاکمیت جدا شده و با قطع امید از درون، به بیرون از خود متسول شده و دست نیاز به سوی استکبار جهانی دراز کند لذا دشمن با شیوههای مختلف به فکر تضعیف نیروی انسانی کشور است. فرهنگ کاهش جمعیت و تکفرزندی و دوفرزندی، انتقال بیماریها و واردات کالاهای خوراکی و غیر خوراکی قاچاق و غیربهداشتی و بیماریزا، انتقال دخانیات به کشور، ابتذال و خوراک فرهنگی مسموم و. . . همگی از جمله ترفندهای دشمن برای جلوگیری از رشد جمعیت کشور و بیاثر ساختن نیزوی جوان کشور است. لذا افزایش جمعیت و داشتن کشوری با نمای جوان میتواند تحولات گستردهای در کشور ایجاد کند. کاهش جمعیت منجر به کاهش دانشجو و قشر تحصیلکرده شده و از طرفی در بلندمدت نمای کشور را مسن میسازد و بدین ترتیب علم و دانش، فناوریهای نو، تحول در علوم و سایر مسائل مرتبط با دانشگاهها تحتالشعاع قرار میگیرد زیرا تحول علمی نیازمند فکر و ایدۀ جدید، حوصله، انگیزۀ کار و فعالیت علمی، و شادابی و نشاط است و این مسئله محقق نمیشود مگر از طریق داشتن کشوری سرشار از نیروی جوان و کشوری که میخواهد همواره نمای کلی جوان داشته باشد لازم است بهجای کاهش رشد جمعیت که اکنون کشور ما گریبانگیر این مسئله است، افزایش تولید مثل و زادولد را در اولویت قرار دهد. داشتن مجموعهای همیشگی از قشر جوان تحصیلکرده در کشور و رشد علموفناوری از این طریق، میتواند ضمن تحقق آرزوی دستیافتنی داشتن اقتصادی دانشبنیان، کاهشوابستگی به نفت بهعنوان را در مدتی نهچندان طولانی محقق کند و به منظور حفظ این مسئله توجه دائمی به افزایش جمعیت و داشتن رشدی مناسب و درخور استعدادهای درونی کشور از جمعیت امری ضروری و غیر قابل انکار بوده و هر دوراندیشی بر این گزاره صحّه میگذارد.
جمعیت و سیاستهای اقتصاد مقاومتی
در میان سیاستهای اقتصاد مقاومتی، برخی از آنها را که رابطۀ مستقیمتری با افزایش جمعیت دارند دو مورد را بررسی میکنیم.
تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.
مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد از طریق فعالیتهای تولیدی کالا، خدمات و سرمایهگذاری امکانپذیر است اما لازم است در زمینۀ تولید به تنوع در روشهای تولیدی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری روی آورده و با گسترش بنگاههای کوچک و متوسط و بهادادن به مشاغل خانگی، گسترۀ نفوذ مردم بویژه طبقات کمدرآمد و متوسط را در عرصۀ اقتصاد افزایش داده و فرصتهای شغلی مناسب ایجاد شود. در چنین حالتی افزایش جمعیت هم عاملی در تثبیت این روشهای جدید بوده و هم به نوبۀ خود با فکر خلاق و نوآور جوانان کشور، روز به روز روشهای جدید و گستردهتری ایجاد شده و امکان حضور جدی جوانان تحصیلکرده در قعالیتهای اقتصادی با سرمایۀ اولیۀ اندک نیز فراهم میشود. در چنین وضعیتی سطح افقی اقتصاد از منظر حضور مردم افزایش یافته و هرچه حضور مردم و اقشار مختلف در فعالیت جدی و واقعی اقتصاد بیشتر باشد آسیبپذیری اقتصاد کشور کاهش یافته و مقاومتر میشود و افزایش جمعیت از عوامل مهم دستیابی به چنین وضعیتی است چراکه برای تحقق این هدف به جمعیتی با نیروی جوان فراوان نیاز هست.
حمایت همه جانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم-گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز- تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات- برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه
تغییر سیاستهای اقتصادی کشور از وابستگی به درآمدهای نفتی و کنترل واردات نیازمند ایجاد بستری برای صادرات کالا، خدمات و سرمایهگذاریهای ایرانی در خارج از کشور است. به عبارت دیگر، سطح تولیدات کالا، خدمات و سرمایهگذاریها در کشور نهتنها باید بتواند پاسخگوی نیازهای درونی کشور باشد بلکه با توجه به ظرفیت همسایگان، کشورهای مسلمان و سایر شرکای تجاری، فرصت خوبی برای بهادادن به تولید ملی، کار و سرمایۀ ایرانی بوده و باتوجه به ظریفیتهای طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی از یکسو و ظرفیت بالقوهای که از حیث جمعیتی وجود دارد فرصت خوبی برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور از طریق صادرات تولیدات و سرمایۀ ایرانی و مقاومسازی آن وجود دارد.
سایر سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز به نحو غیر مستقیم از طریق افزایش جمعیت از حیث کمیت و کیفیت فرصت تحقق بهتری پیدا کرده و به قوام اقتصاد جامعه کمک میکند اما به علت طولانیشدن بحث از این بخش از تحلیل صرفنظر میکنیم.
نگاهی به نظرات اقتصاددانان غربی به رابطۀ جمعیت و اقتصاد
دکتر نورالله صالحی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کرمان، به مروری بر ادبیات دانش اقتصاد در ارتباط با رشد جمعیت و ابعاد مختلف آن و سازوکار ارتباط رشد جمعیت و رشد اقتصاد پرداخته است. بخشهایی از این بررسی دقیق به همراه تصویر جمعبندی نظرات هفت اقتصاددان برجستۀ اقتصاد غرب و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد. تفصیل این یادداشت در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی موجود است. 11
فرهنگ کاهش جمعیت و تکفرزندی و دوفرزندی، انتقال بیماری ها و واردات کالاهای خوراکی و غیر خوراکی قاچاق و غیربهداشتی و بیماری زا، انتقال دخانیات به کشور، ابتذال و خوراک فرهنگی مسموم و. . . همگی از جمله ترفندهای دشمن برای جلوگیری از رشد جمعیت کشور و بیاثر ساختن نیروی جوان کشور است.
پل ساموئلسون، برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۰ میلادی، در سال ۱۹۵۸ در مجلۀ اقتصاد سیاسی، مقالهای با عنوان «یک مدل دقیق وام مصرفی یا بدون قرارداد اجتماعی پول» چاپ کرد. وی در این مقاله که دستاورد عظیمی را به دنبال داشت، اثبات نمود که بهترین عامل تحرک و تکامل اقتصاد نرخ باروری انسانی است. نظریۀ دیگری که بر اساس آن میتوان دربارۀ اثر جمعیت بر رشد اقتصادی استدلال کرد، قاعدهای منسوب به فلپس است. ادموند فلپس عضو برجسته انجمن اقتصاد آمریکا و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۶ در این باره میکوشد از طریق درونزاکردن نرخ پسانداز، بهترین نرخ را برای پسانداز بیابد. او در این پیجویی، به رابطۀ دقیق بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت دست مییابد که به «قاعدۀ طلایی رشد» مشهور است. بر اساس قاعدۀ طلایی، کارایی نهایی سرمایه با نرخ رشد جمعیت برابر است. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است. این نظریه را اقتصاددانان دیگری مانند موریس اله (۱۹۶۱)، سوان (۱۹۵۶) و مید (۱۹۶۱ و ۱۹۶۳) نیز تأیید کردهاند.
در خصوص نظر اقتصاددانان غرب در زمینۀ رابطۀ افزایش جمعیت و رشد و پویایی اقتصادی به همین مقدار بسنده میکنیم اما نکتهای که در این زمینه حائز اهمیت است این است که رشد اقتصادی میتواند زمینهساز آرامش در اقتصاد بوده و نمایانگر یک اقتصاد فعال باشد اما رشد اقتصادی نیز به تنهایی کافی نبوده و باید در کنار آن، دیگر ویژگیها و سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز به مرحلۀ تحقق برسد تا بتوان اقتصاد جامعه را به معنای واقعی کلمه مقاومسازی نمود.
نتیجه گیری
شاید این سوال پیشبیاید که با افزایش جمعیت، فرصتهای شغلی کاهشمییابند و مشکلات اقتصادی بیشتر میشود و نگاهی که در بالا ذکر شد بسیار خوشبینانه است. خوشبینانهبودن این دیدگاه در شرایط فعلی که بهجای بها دادن به تولیدملی، کار و سرمایۀ ایرانی، واردات در کالاهای مختلف و حتی در کالاهای اساسی اقتصاد را با رکود مواجه ساخته است شاید بیراه نباشد هرچند همچنان که اقتصاددانان برجستۀ دنیا صرف عامل افزایش جمعیت را عاملی در رشد اقتصادی میدانند و این امری طبیعی است لکن به اعتقاد کارشناسان اقتصادی کشور، واردات کمر اقتصاد کشور را اگر نشکسته باشد در خوشبینانهترین حالت خمیده کرده است. بنابراین زمانی که از بحث افزایش جمعیت سخن میگوییم نباید تصور شود که این عامل به تنهایی میتواند تمام مشکلات اقتصاد را برطرف سازد بلکه الگوی اسلامی- ایرانی و علمی اقتصاد مقاومتی که پیشرفت و قوام جامعه را در برابر تکانهها تضمین میکند در صورتی محقق میشود که در بستر امکانات مختلف انسانی، جغرافیایی، اقلیمی و ظرفیتهای درونی کشور، به معنای واقعی به اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی بها داده شود و با پرهیز از شعارزدگی و کارهای سطحی و سخیف و انتساب فعالیتهای اجرایی روزمره در عرصۀ اقتصاد به اقتصاد مقاومتی و ایراد گزارشهای ناصحیح به فکر حل مشکلات اقتصادی و مقاومسازی اقتصاد باشیم. همچنین اثربخشی این الگو در بستر افزایش جمعیت به یکسال و دوسال منتهی نمیشود بلکه برکات و اثرات فراوان این اقدام، یعنی افزایش جمعیت و کمک به مقاومسازی اقتصاد از طریق الگوی ااقتصاد مقاومتی نه در دوران موهومی بلند مدت بلکه با صبر و حوصله انشاءالله قابل تحقق است. ▪
پی نوشت
1. سورۀ مبارکۀ اسراء آیۀ کریمۀ ۶
2. سورۀ مبارکۀ نوح آیۀ کریمۀ ۱۲
3. سورۀ مبارکۀ شعراء آیۀ کریمۀ ۱۳۳
4. سورۀ مبارکۀ اعراف آیۀ کریمۀ ۸۶
5. صحیفه نور، ج۴، ص۳۹
6. بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران ۱۶/۰۵/۱۳۹۰
7. Spac. ir
8. سورۀ مبارکۀ لقمان آیۀ شریفۀ ۲۰
9. سورۀ مبارکۀ طه آیۀ شریفۀ ۴۱
10. سورۀ مبارکۀ حج آیۀ شریفۀ ۴۰
11. farsi. khamenei. ir/others-note?id=24600
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 13، آذر ماه 1394، صص7-11