نقش رشد جمعیت در مقاوم‏سازی اقتصاد

جمعیت و نیروی ‏انسانی از مهمترین ظرفیت‏های درونی یک ملت است و اساساً اقتصاد باید در خدمت مردم باشد و نه بالعکس؛ در حالی‏که عده‏ ای با نگاهی منفعت‏ گرایانه که ناشی از رسوخ فرهنگ‏ سرمایه ‏داری است با خوش ‏خیالی تصور می‏ کنند که هرچه خانواده‏ ها کم‏ جمعیت‏تر باشد هزینه‏ ها کمتر بوده و رفاه بیشتر است.


عبدالعظیم قربانی | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/1/3
تعداد بازدید:
در نسخه‌ای که برخی نهاد‌های اقتصادی بین‌المللی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه می‌پیچند، هماره دستوری برای مهار رشد جمعیت به چشم می‌خورد. دستوری که ظاهرا یک دستورالعمل اقتصادی برای دستیابی به توسعه پایدار تلقی می‌شود. اما پرسش اساسی پیرامون این دستور العمل آن است که آیا می‌توان این نسخه را نسخه‌ای اقتصادی نامید، یا آنکه مبانی ایدئولوژیکی در آن نهفته است که آن را مبدل به یک توصیه ایدئولوژیک می‌کند؟

مقدمه

ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی، ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت‌های گسترده و مهم‌تر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت از هرجهت پیش‏زمینه‏های دستیابی به یک اقتصاد مقاوم را داراست. این نکته‏ای است که رهبر معظم انقلاب(مد‏ظله‏العالی) در صدر سیاست‏های کلی اقتصاد مقاومتی بر آن تأکید کرده‏اند. اشاره به اهمیت بالای نیروی انسانی از یک‏سو و تأکید همیشگی ایشان بر افزایش جمعیت و داشتن کشوری با نمای جوان به‌عنوان مهمترین ظرفیت درونی در هر جامعه‏ای که می‏تواند موجب ایجاد حرکت جدی در راستای بالندگی جامعه در شئون مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شود از سوی دیگر، نشانۀ دور‏اندیشی ایشان در شناخت بیماری‏های اقتصاد کشور است. در این یادداشت با اشاره به نقش مثبت جمعیت در مقاوم سازی اقتصاد و به بیان دیگر آثار منفی کاهش رشد جمعیت و افزایش آسیب‏پذیری اقتصاد کشور در برابر تکانه‏های درونی و بیرونی، ضمن استفاده از آیات، روایات، بیانات علمای اسلام به خصوص امام‏خمینی رضوان الله تعالی علیه و امام خامنه‏ای مد‏ظله‏العالی و کارشناسان خبرۀ این حوزه، جهت تکمیل تحلیل‏ها و استدلال‏هایی که در مورد موضوع مد‏نظر به کار گرفته می‏شود و صرفاً به منظور اقناع آن‏دسته از کسانی که به جای توجه به نصایح دلسوزان اسلام و انقلاب و کارشناسان کشور، قلبشان زمانی آرامش می‏یابد که از دانشمندان غربی سخنی یا کلامی را در تأیید مطلبی بشنود، بر خلاف میل قلبی نگارنده مطلب، بخش‏هایی از نظرات اقتصاد‏دانان مشهور غرب در تأیید بحث مدنظر مورد استفاده قرار می‏گیرد. البته در این یادداشت بر آن نیستیم که بدون توجه به عوامل مؤثر دیگر مدعی شویم که رشد جمعیت به تنهایی مقاوم‏سازی اقتصاد را در پی دارد اما ما معتقدیم که با حرکت در بستر اقتصاد مقاومتی، افزایش جمعیت عاملی است که خواه‏ناخواه به سرعت و کیفیت مقاوم‏سازی اقتصاد کمک می‏کند. درواقع جمعیت کشور از امکانات و مواهبی است که ساختن جامعه و اقتصادی مقاوم مبتنی بر آن است.

کثرت اولاد و قوام جامعه

توجه به آیات و روایات اسلامی در زمینۀ تعداد فرزندان به روشنی گویای این نکته است که فرزند‏آوری و افزایش تعداد فرزندان مدح شده‏است به نحوی که می‏توان اظهار داشت در اسلام اصل بر کثرت فرزندان و جمعیت مسلمین است. همچنین در زمینۀ ازدواج از جمله ملاک‏هایی که در انتخاب همسر مطرح شده است فرزند‏آور بودن است و علت این امر این است که انسان طبعاً میل به فرزند‏آوری و کثرت اولاد دارد و اسلام که دینی منطبق بر فطرت و متناسب با شئون مختلف زندگی انسان بوده و سعادت و حیات طیبه را شایستۀ او می‏داند کثرت فرزندان را مدح کرده‏است. در قرآن کریم در چندین آیه از فرزند و کثرت اولاد یاد شده است که در ضمن آیات نکاتی ذکر خواهد شد.

ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیراً 1

وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً 2

أَمَدَّکُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنینَ3

وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدین4

در این آیات از اعطای فرزندان و کثرت نفرات به‌عنوان مصداقی از مدد الهی به جوامع یاد شده است. علامه طباطبایی رضوان‏الله تعالی علیه در تفسیر المیزان و ذیل آیۀ کریمۀ ۸۶ام از سورۀ مبارکۀ اعراف می‏فرمایند: "در جمله اول مردم را به یاد یکى از نعمت‏هاى بزرگ خدا مى‏اندازد، و آن مسئله ازدیاد نسل است براى اینکه انسان بر خلاف سایر انواع حیوانات زندگیش اجتماعى است، و آن کمالاتى که براى این نوع میسر و متوقع است و خلاصه، سعادت عالیه‏اى که انسان را از سایر انواع حیوانات متمایز مى‏کند و حساب او را از آنها جدا مى‏سازد اقتضاء مى‏کند که این موجود داراى ادوات و قواى مختلف و ترکیبات وجودى خاصى بوده باشد که با داشتن آن نمى‏تواند مانند سایر حیوانات بطور انفرادى زندگى نموده و همه حوائج ضرورى خود را تأمین نماید، بلکه ناگزیر است از اینکه در تحصیل خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و سایر حوائج با سایر افراد تشریک مساعى نموده و همه با کمک فکرى و عملى یکدیگر حوائج خود را تأمین نمایند. پر واضح است که براى چنین موجودى کثرت افراد، نعمت بسیار بزرگى است، زیرا هر چه بر عدد افراد اجتماعش افزوده شود نیروى اجتماعیش بیشتر و فکر و اراده و عمل آن قوى‏تر مى‏گردد و به دقایق بیشتر و باریک‏ترى از حوائج پى برده در حل مشکلات و تسخیر قواى طبیعت راه‏حل‏هاى دقیق‏ترى را پیدا مى‏کند. روى این حساب مسئله ازدیاد نسل و اینکه عدد افراد بشر به تدریج رو به فزونى مى‏گذارد خود یکى از نعمت‏هاى الهى و از پایه‏ها و ارکان تکامل بشر است. آرى، هیچ وقت یک ملت چند هزار نفرى نیروى جنگى و استقلال سیاسى و اقتصادى و قدرت علمى و ارادى و عملى ملت چندین میلیونى را ندارد. " همچنین نکته‏ای که از این آیات فهم می‏شود این است در برخی آیات در کنار اموال از اولاد نیز به‌عنوان نیرو‏های مدد کنندۀ انسان نام برده شده است. از این همراهی شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که از آنجایی که اموال در قرآن مایۀ قوام جامعه و شئونات مختلف آن معرفی شده است اولاد نیز به همین نحو مایۀ قوام جامعه است. بنابراین اگر در مورد اموال و اولاد و دیگر موارد به آن نحوی که مد نظر اسلام است عمل شود یعنی اموال به خوبی رعایت شود و کثرت اولاد را در جامعه داشته باشیم، جامعه قوام پیدا می‏کند و به عبارت دیگر مقاوم می‏شود و این مقاومت در شئون مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی خود را نشان می‏دهد چرا که مقاومت اقتصادی نیز به این معناست که جامعه در برابر تکانه‏های مختلف اقتصادی از درون و بیرون، به خصوص جنگ تمام عیار اقتصادی دشمن در قالب تحریم از خود مقاومت نشان دهد. در ادامه ضمن بیان وضعیت فعلی جمعیت، شاخص‏های مقاومت اقتصادی، نقش افزایش جمعیت و کاهش آن را در مقاومت اقتصادی بررسی می‏کنیم.

وضعیت فعلی جمعیت و تأثیر آن بر اقتصاد کشور

به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب مد‏ظله‏العالی سیاست کاهش جمعیت در دهۀ شصت سیاست درستی بود و اهداف این سیاست در سال ۱۳۷۱ محقق شد اما ادامۀ این سیاست توسط دولت‏ها اشتباه بود. اما اکنون سیاست جمهوری اسلامی به درستی در جهت افزایش جمعیت قرار گرفته است. همانطور که در ادامه به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، ظرفیت‏های طبیعی، جغرافیایی، اقلیمی کشور به خوبی پذیرای جمعیتی تا حدود ۲۰۰ ملیون نفر و بیشتر خواهد بود. اگر ظرفیت‏های اجتماعی طوری باشد که استعداد و قدرت استفاده از ظرفیت‏های طبیعی را داشته باشد در این صورت، افزایش جمعیت نه تنها مشکلی برای اقتصاد و جامعه به وجود نمی‌آورد، بلکه خود عاملی جدید در تسریع رشد اقتصادی خواهد بود و خوشبختانه کشور پهناور ایران در کنار نیروی انسانی مستعد چنین توانمندی را از حیث نرم‏افزاری و سخت‏افزاری داراست.

جمعیت و نیروی ‏انسانی از مهمترین ظرفیت‏های درونی یک ملت است و اساساً اقتصاد باید در خدمت مردم باشد و نه بالعکس؛ در حالی‏که عده‏ ای با نگاهی منفعت‏ گرایانه که ناشی از رسوخ فرهنگ‏ سرمایه ‏داری است با خوش ‏خیالی تصور می‏ کنند که هرچه خانواده‏ ها کم‏ جمعیت‏تر باشد هزینه‏ ها کمتر بوده و رفاه بیشتر است.

حضرت امام خمینی(ره) در زمینۀ ظرفیت جمعیتی کشور می‏فرمایند: «مملکت ایران ۳۵ میلیون حالا می‌گویند جمعیت دارد وسعتش آنقدر است که برای صد و پنجاه میلیون تا دویست میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر دویست میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی می‌کنند.» 5 امام خامنه‏ای مد‏ظله‏العالی نیز در این زمینه می‏فرمایند: «من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم، میتواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواھد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد.» 6 بررسی آمار و ارقام و پیشبینی‏های جمعیتی کشور را در دو طیف بیم و امید قرار می‏دهد. از سویی با ادامۀ روند فعلی پیری نمای کشور امری حتمی بوده و از سویی شناخت به موقع این بیماری مسری می‏تواند ما را به درمان امیدوار کند و آینده‏ای روشن برای داشتن اقتصادی مقاوم را رقم بزند. نکتۀ حائز اهمیت این است که بر مبنای پیش‏بینی‏هایی که از روند فعلی رشد جمعیت وجود دارد این است که با توجه به اینکه رشد جمعیت در سال ۶۵ از ۳/۹ به ۱/۹۶ در سال ۷۵ و ۱/۲۹ در سال ۹۰ رسیده است، در صورتی که همین روند طی شود در سال ۱۴۱۵ نرخ رشد جمعیت به صفر می‏رسد. در سال ۲۰۱۰ سازمان ملل در گزارشی سه سناریو را در مورد جکعیت کشور مطرح کرده است. در سناریوی رشد پایین، میزان باروری کل از ۱. ۸ بچه برای هر مادر به حدود ۱ بچه در سال ۱۴۲۰خواهد رسید که در این صورت در سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور با ۴۷ درصد سالمند به ۳۱ ملیون نفر می‏رسد. در سناریوی رشد متوسط میزان رشد ۱/۸ در سال ۱۴۲۰ به ۱/۵ می‏رسد که در این صورت جمعیت به ۸۶ملیون خواهد رسید اما با ادامه همین روند در سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور کاهش یافته و به میزان ۶۲ ملیون نفر تقلیل می‏یابد. اما در خوش‏بینانه ترین حالت در صورتی که نرخ رشد جمعیت به ۲. ۵ برسد در سال ۱۴۲۰میزان جمعیت ۱۰۰ ملیون نفر و در سال ۱۴۸۰ به ۱۰۹ ملیون نفر می‏رسد. با این اوصاف و در حالی که قوام اقتصاد هر کشوری به جوان‏های پرتلاش و فعال است در صورت کاهش رشد جمعیت همانطور که توضیح داده شد پیری فضای کشور را فرا گرفته و دیگر نمی‏توان انتظار داشت که اقتصاد کشور در برابر تکانه‏های بیرونی و درونی بتواند با موفقیت بیرون رفته و مقاومت کند.

رابطۀ میزان جمعیت با شاخص‏های مقاومت اقتصادی

رهبر معظم انقلاب اسلامی(مد‏ظله‏العالی) در مواضع مختلفی به خصوص در جلسۀ تبیین سیاست‏های اقتصاد مقاومتی، شاخص‏ها و ویژگی‏های این الگوی علمی و بومی را که در صورت اجرا اقتصاد کشور را در برابر تکانه‏ها مقاوم می‏سازد بیان کردند و این مقاوم‏سازی به دلیل چند ویژگی و شاخص منحصر به فرد اقتصاد مقاومتی است که این هدف را تضمین می‏کند. ما در این بخش ضمن اشاره به این شاخص‏ها، رابطۀ افزایش جمعیت و مقاوم‌شدن اقتصاد را بررسی می‏کنیم. این شاخص‏ها عبارتند از:

۱. تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان از قبیل رشد اقتصادی، تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهره‌وری، رفاه عمومی و عدالت اجتماعی

۲. تکیه بر ظرفیت‏های داخلی از قبیل ظرفیتهای علمی، انسانی، طبیعی، مالی، جغرافیایی و اقلیمی

۳. توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا

۴. رویکرد جهادی

۵. مردم‌محوری

۶. کاهش وابستگی به نفت

۷. امنیت اقلام راهبردی و اساسی ودر درجۀ اول غذا و دارو

۸. اصلاح الگوی مصرف

۹. درونزایی و برون‏گرایی

همچنین ایشان از جمله انگیزه‏هایی که مارا در تدوین سیاست‏ها کمک کرده و دستیابی به اهداف تعیین شده امیدوار می‏سازد، ظرفیت‏های درونی کشور و مهمترین آن‏ها نیروی انسانی می‏دانند. چرا که بر مبنای آمار سال ۱۳۹۲ در کشور بیش از ۳۱ درصد جوان داریم که بین پانزده سال تا بیست‌ونه سال سن دارند همچنین ۲۵ برابرِ اول انقلاب دانشجو داریم که در واقع جمعیت کشور از اول انقلاب تا کنون دو برابر شده وجمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده است. الگویی که اعتماد و مبنایش بر ظرفیت‏های درونی کشور به خصوص نیروی انسانی و جوانان آن باشد باید بتواند در این شاخص‏ها، اصول و سیاست‏ها خود را نشان دهد. لذا برآنیم که تک‏تک این شاخص‏ها را از این منظر بررسی کرده و نهایتاً سیاست‏های کلی را نیز تحلیل کنیم. با‏توجه به نکاتی که تاکنون ذکر شده است و تحلیل‏هایی که ارائه خواهد شد روشن می‏گردد که مقاوم‏سازی اقتصاد به معنای واقعی کلمه به اجرای صحیح سیاست‏های اقتصاد مقاومتی بستگی دارد و سیاست‏های اقتصاد مقاومتی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با بحث افزایش جمعیت در ارتباط هستند لذا افزایش جمعیت به اجرای صحیح سیاست‏های اقتصاد مقاومتی و نهایتاً به مقاوم‏سازی اقتصاد کمک می‏کند.

جمعیت و شاخص‏های کلان اقتصادی

نگاهی اجمالی به شاخص‏های اقتصاد مقاومتی گویای این مسئله است که هرکدام از این شاخص‏ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم با جمعیت رابطۀ مستقیم داشته و رشد جمعیت به بهبود این شاخص کمک کرده و نهایتاً به مقاوم‌شدن اقتصاد کمک می‏کند. در مورد شاخص‏های کلان بویژه رشد اقتصادی می‏توان گفت که مسلماً هرچه جمعیت بیشتر باشد تولید ملی فرصت بهتری برای رشد خواهد داشت چرا که با افزایش جمعیت جوان در کشور نیاز به کار و اشتغال بیشتر می‏شود بنابراین بخشی از جمعیت به سمت کارهای تولیدی رفته و برخی کارهای خدماتی را اختیار می‏کنند. از این رهگذر نیاز مردم به کالای مصرفی نیز افزایش می‏یابد. بنابر‏این تولید افزایش می‏یابد. با توجه به اینکه هرچه به جلو پیش می‏رویم نیاز‏به فعالیت‏های اقتصادی خلاقانه بیشتر می‏شود و روش‏های تولیدی جدید با استفاده از فناوری‏های جدید در محیط کار مورد استفاده قرار می‏گیرد بنابراین انتظار می‏رود اقتصاد در حضور جمعیت‏های بیشتر به سمت فرصت‏های شغلی جدید‏تر و خلاقانه‏تر و از حیث کمیت و کیفیت بیشتر پیش می‏رود. از سویی با پیشرفته‏تر‌شدن ابزار‏ها از رشد دانش و اختراعات و ابداعات، و استقرار سامانه‏ها و روش‏های جدید تولیدی، بهره‏وری افزایش می‏یابد زیرا هرچه جمعیت جوان بیشتر باشد و دانشگاه‏ها فعال‏تر باشند پیشرفت دانش کاربردی نیز روز به روز اثرگذارتر خواهد بود. با افزایش تولید میزان سطح عمومی درآمد‏های کشور افزایش می‏یابد و این افزایش در‏آمد‏ها زمینه را برای سرمایه‏گذاری در زمینه‏های مختلف اقتصادی فراهم می‏کند. افزایش سرمایه‏گذاری نیز به نوبۀ خود فرصت‏های شغلی بیشتر، افزایش تولید، و نهایتاً رفاه جامعه را در پی خواهد داشت. از سویی در صورتی که جمعیت کشور به‏جای نمای جوانی، سالمندی را نمایان‏گر باشد یا حتی نرخ رشد جمعیت صفر باشد، اقتصاد کشور با چالش جدی مواجه شده و قوام خود را از دست می‏دهد. معاونت برنامه‏ریزی و نظارت راهبردی رئیس‏جمهور با انتشار یادداشتی به ضرورت توجه به پیامدهای اقتصادی پدیده سالمندی جمعیت پرداخته است. در این یادداشت7 آمده است که: پدیده سالمندی بر اندازه و ترکیب نیروی کار که نقش مهمی در رشد اقتصادی دارد، تأثیر میگذارد. کشورهای با نرخ باروری پایین یا روبه کاهش، با افزایش بسیار کم یا حتی کاهش عرضه نیروی کار مواجه هستند. کاهش تعداد شاغلان اثرهای منفی بر رشد اقتصادی و تأمین رفاه همگانی در سطح کلان دارد. کاهش روند رشد جمعیت در واقع منجر به سنگین‏تر‌شدن وظیفه تأمین نیازهای روزافزون جمعیت سالمند خواهد شد و این مسئله می‏تواند بر شیوه‏های تولید کالا‏ها و خدمات اثرگذار باشد. یکی از چالش‏های اساسی کشور‏های دارای نرخ باروری پایین، حفظ سطح رفاه جامعه همزمان با سالمندی تدریجی نیروی کار است. این چالش ما را با پرسش‏هایی در خصوص چگونگی افزایش بهره‏وری نیروی کار، چگونگی معکوس کردن روند کاهشی عرضه نیروی کار و چگونگی تعدیل سن بازنشستگی روبه‏رو میکند.

تهدید‏زدایی از طریق ظرفیت‏های درونی

قبل از بحث از عنوان مورد نظر، لازم است مسئله‏ای به صورت مقدمه ذکر شود. همانطور که مکرر ذکر‏شده‏است، جمعیت و نیروی‏انسانی از جمله مهمترین ظرفیت‏های درونی یک ملت است و اساساً اقتصاد باید در خدمت مردم باشد و نه بالعکس؛ در حالی‏که عده‏ای با نگاهی منفعت‏گرایانه که ناشی از رسوخ فرهنگ‏ سرمایه‏داری است با خوش‏خیالی تصور می‏کنند که هرچه خانواده‏ها کم‏جمعیت‏تر باشد هزینه‏ها کمتر بوده و لذا رفاه بیشتر است. در سطح وسیع‏تر در برخی کشور‏ها از جمله کشور ما عده‏ای معتقدند هرچه جمعیت کمتر باشد دولت‏ها بهتر می‏توانند به ادارۀ امور بپردازند گویی قدرت، اصل حاکم بر همه چیز است و آنچه اهمیت‏ دارد حفظ قدرت و ادارۀ کشور است. چنین افرادی لازم است با نگاهی به اهداف خلقت، سنن و احکام الهی و رجوع به فطرت خود این نکته‏ را به خود متذکر شوند که آنچه در این دنیا اهمیت دارد عبارت است از انسان و این انسان موظف است به اهدافی که در خلقت او مشخص گردیده است برسد و در این راستا سایر مخلوقات همگی در خدمت انسان هستند یا به عبارت دقیق‏تر در صورتی که جامعۀ انسانی در مسیر اهداف خلقت حرکت کرد همۀ مخلوقات فرمان‏بردار او خواهند بود و این مسئله‏ای موهومی نیست و لازم است با کنار گذاشتن نگاه تک‏بعدی و صرف مادی به این مسائل توجه کرد. چانچه خداوند حکیم در قرآن کریم می‏فرمایند: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ» 8 و همچنین در آیۀ دیگری می‏فرماید: «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی‏» 9 و از اعتقادات ما مسلمین این است که خداوند وعده‏ای که از آن تخلف کند نمی‏دهد و از جمله وعده‏های امید بخش و شور‏آفرین خداوند، که تمام وعده‏های او چنین است، این است که: «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» 10 از سویی بیانات و معارف اسلامی هم تأکید می‌کنند که هرجا مردم می‌آیند دست خدا هم هست: یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَه.

زمانی که از افزایش جمعیت سخن می‏گوییم نباید تصور شود که این عامل به تنهایی می‏ تواند تمام مشکلات اقتصاد را برطرف سازد بلکه الگوی اسلامی‏- ایرانی و علمی اقتصاد مقاومتی که پیشرفت و قوام جامعه را در برابر تکانه ‏ها تضمین می‏کند در صورتی محقق می‏ شود که در بستر امکانات مختلف انسانی، جغرافیایی، اقلیمی و ظرفیت ‏های درونی کشور، به معنای واقعی به اجرای سیاست‏ های اقتصاد مقاومتی بها داده شود

پس از ذکر این مقدمه باید گفت لازم است در اقتصاد نیز به مدد این معارف غنی به معنای واقعی کلمه به مردم و نیروی‏انسانی بها داده شود چنانچه از اصول مسلم اقتصاد مقاومتی نیز تکیۀ به مردم و حضور‏همه جانبۀ آحاد جامعه در اقتصاد است. حضور و نقش‏آفرینی مردم در عرصۀ اقتصاد به این معناست که نیروی‏انسانی کشور با همۀ قوا از جمله کار و سرمایۀ خود در تولیدات کشور سهیم بوده و نقش محوری و اصلی را بازی کند. همچنین هرچند در ظاهر ممکن است در اثر توافق هسته‏ای میان ایران و گروه ۱+۵ جنگ تمام‏عیار اقتصادی برای مدتی در ظاهر کنار گذاشته شود اما چون دشمن همواره وجود دارد، خطرات و مکاید او نیز همیشگی است لذا لازم است در آبادانی و ساختن کشور حضور مردم حضوری مجاهدانه باشد. آنچه برای دشمن به‌ویژه آمریکای جهان‏خوار مهم است این است که مردم و نیروی انسانی کشور از حاکمیت جدا شده و با قطع امید از درون، به بیرون از خود متسول شده و دست نیاز به سوی استکبار جهانی دراز کند لذا دشمن با شیوه‏های مختلف به فکر تضعیف نیروی انسانی کشور است. فرهنگ کاهش جمعیت و تک‏فرزندی و دو‏فرزندی، انتقال بیماری‏ها و واردات کالاهای خوراکی و غیر خوراکی قاچاق و غیر‏بهداشتی و بیماری‏زا، انتقال دخانیات به کشور، ابتذال و خوراک فرهنگی مسموم و. . . همگی از جمله ترفند‏های دشمن برای جلوگیری از رشد جمعیت کشور و بی‏اثر ساختن نیزوی جوان کشور است. لذا افزایش جمعیت و داشتن کشوری با نمای جوان می‏تواند تحولات گسترده‏ای در کشور ایجاد کند. کاهش جمعیت منجر به کاهش دانشجو و قشر تحصیل‏کرده شده و از طرفی در بلند‏مدت نمای کشور را مسن می‏سازد و بدین ترتیب علم و دانش، فناوری‏های نو، تحول در علوم و سایر مسائل مرتبط با دانشگاه‏ها تحت‏الشعاع قرار می‏گیرد زیرا تحول علمی نیاز‏مند فکر و ایدۀ جدید، حوصله، انگیزۀ کار و فعالیت علمی، و شادابی و نشاط است و این مسئله محقق نمی‏شود مگر از طریق داشتن کشوری سرشار از نیروی جوان‏ و کشوری که می‏خواهد همواره نمای کلی جوان داشته باشد لازم است به‏جای کاهش رشد ‏جمعیت که اکنون کشور ما گریبان‏گیر این مسئله است، افزایش تولید مثل و زاد‏ولد را در اولویت قرار دهد. داشتن مجموعه‏ای همیشگی از قشر جوان تحصیل‏کرده در کشور و رشد علم‏وفناوری از این طریق، می‏تواند ضمن تحقق آرزوی دست‏یافتنی داشتن اقتصادی دانش‏بنیان، کاهش‏وابستگی به نفت به‌عنوان را در مدتی نه‏چندان طولانی محقق کند و به منظور حفظ این مسئله توجه دائمی به افزایش جمعیت و داشتن رشدی مناسب و درخور استعداد‏های درونی کشور از جمعیت امری ضروری و غیر قابل انکار بوده و هر دور‏اندیشی بر این گزاره صحّه می‏گذارد.

جمعیت و سیاست‏های اقتصاد مقاومتی

در میان سیاست‏های اقتصاد مقاومتی، برخی از آن‏‏ها را که رابطۀ مستقیم‏تری با افزایش جمعیت دارند دو مورد را بررسی می‌کنیم.

تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط.

مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‏های اقتصادی همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد از طریق فعالیت‏های تولیدی کالا، خدمات و سرمایه‏گذاری امکان‏پذیر است اما لازم است در زمینۀ تولید به تنوع در روش‏های تولیدی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری روی آورده و با گسترش بنگاه‏های کوچک و متوسط و بهادادن به مشاغل خانگی، گسترۀ نفوذ مردم بویژه طبقات کم‏درآمد و متوسط را در عرصۀ اقتصاد افزایش داده و فرصت‏های شغلی مناسب ایجاد شود. در چنین حالتی افزایش جمعیت هم عاملی در تثبیت این روش‏های جدید بوده و هم به نوبۀ خود با فکر خلاق و نوآور جوانان کشور، روز به روز روش‏های جدید و گسترده‏تری ایجاد شده و امکان حضور جدی جوانان تحصیل‏کرده در قعالیت‏های اقتصادی با سرمایۀ اولیۀ اندک نیز فراهم می‏شود. در چنین وضعیتی سطح افقی اقتصاد از منظر حضور مردم افزایش یافته و هرچه حضور مردم و اقشار مختلف در فعالیت جدی و واقعی اقتصاد بیشتر باشد آسیب‏پذیری اقتصاد کشور کاهش یافته و مقاوم‏تر می‏شود و افزایش جمعیت از عوامل مهم دستیابی به چنین وضعیتی است چرا‏که برای تحقق این هدف به جمعیتی با نیروی جوان فراوان نیاز هست.

حمایت همه جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:

تسهیل مقررات و گسترش مشوق‌های لازم-گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت‌های مورد نیاز- تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات- برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل‌دهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه

تغییر سیاست‏های اقتصادی کشور از وابستگی به درآمد‏های نفتی و کنترل واردات نیازمند ایجاد بستری برای صادرات کالا، خدمات و سرمایه‏گذاری‏های ایرانی در خارج از کشور است. به عبارت دیگر، سطح تولیدات کالا، خدمات و سرمایه‏گذاری‏ها در کشور نه‏تنها باید بتواند پاسخ‏گوی نیاز‏های درونی کشور باشد بلکه با توجه به ظرفیت‏ همسایگان، کشور‏های مسلمان و سایر شرکای تجاری، فرصت خوبی برای بهادادن به تولید ملی، کار و سرمایۀ ایرانی بوده و با‏توجه به ظریفیت‏های طبیعی، اقلیمی و جغرافیایی از یک‏سو و ظرفیت بالقوه‏ای که از حیث جمعیتی وجود دارد فرصت خوبی برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور از طریق صادرات تولیدات و سرمایۀ ایرانی و مقاوم‏سازی آن وجود دارد.

سایر سیاست‏های اقتصاد مقاومتی نیز به نحو غیر مستقیم از طریق افزایش جمعیت از حیث کمیت و کیفیت فرصت تحقق بهتری پیدا کرده و به قوام اقتصاد جامعه کمک می‏کند اما به علت طولانی‌شدن بحث از این بخش از تحلیل صرف‏نظر می‏کنیم.

نگاهی به نظرات اقتصاددانان غربی به رابطۀ جمعیت و اقتصاد

دکتر نورالله صالحی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کرمان، به مروری بر ادبیات دانش اقتصاد در ارتباط با رشد جمعیت و ابعاد مختلف آن و سازوکار ارتباط رشد جمعیت و رشد اقتصاد پرداخته است. بخش‏هایی از این بررسی دقیق به همراه تصویر جمع‏بندی نظرات هفت اقتصاد‏دان برجستۀ اقتصاد غرب و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در این زمینه مورد استفاده قرار می‏گیرد. تفصیل این یادداشت در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت امام خامنه‌ای مد‌ظله‌العالی موجود است. 11

فرهنگ کاهش جمعیت و تک‏فرزندی و دو‏فرزندی، انتقال بیماری ها و واردات کالاهای خوراکی و غیر خوراکی قاچاق و غیر‏بهداشتی و بیماری زا، انتقال دخانیات به کشور، ابتذال و خوراک فرهنگی مسموم و. . . همگی از جمله ترفند‏های دشمن برای جلوگیری از رشد جمعیت کشور و بی‏اثر ساختن نیروی جوان کشور است.

پل ساموئلسون، برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۰ میلادی، در سال ۱۹۵۸ در مجلۀ اقتصاد سیاسی، مقاله‌ای با عنوان «یک مدل دقیق وام مصرفی یا بدون قرارداد اجتماعی پول» چاپ کرد. وی در این مقاله‌ که دستاورد عظیمی را به دنبال داشت، اثبات نمود که بهترین عامل تحرک و تکامل اقتصاد نرخ باروری انسانی است. نظریۀ دیگری که بر اساس آن می‌توان دربارۀ اثر جمعیت بر رشد اقتصادی استدلال کرد، قاعده‌ای منسوب به فلپس است. ادموند فلپس عضو برجسته انجمن اقتصاد آمریکا و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۶ در این باره می‌کوشد از طریق درون‌زاکردن نرخ پس‌انداز، بهترین نرخ را برای پس‌انداز بیابد. او در این پی‌جویی، به رابطۀ دقیق بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت دست می‌یابد که به «قاعدۀ طلایی رشد» مشهور است. بر اساس قاعدۀ طلایی، کارایی نهایی سرمایه با نرخ رشد جمعیت برابر است. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است. این نظریه را اقتصاددانان دیگری مانند موریس اله (۱۹۶۱)، سوان (۱۹۵۶) و مید (۱۹۶۱ و ۱۹۶۳) نیز تأیید کرده‌اند.

در خصوص نظر اقتصاد‏دانان غرب در زمینۀ رابطۀ افزایش جمعیت و رشد و پویایی اقتصادی به همین مقدار بسنده می‏کنیم اما نکته‏ای که در این زمینه حائز اهمیت است این است که رشد اقتصادی می‏تواند زمینه‏ساز آرامش در اقتصاد بوده و نمایانگر یک اقتصاد فعال باشد اما رشد اقتصادی نیز به تنهایی کافی نبوده و باید در کنار آن، دیگر ویژگی‏ها و سیاست‏های اقتصاد مقاومتی نیز به مرحلۀ تحقق برسد تا بتوان اقتصاد جامعه را به معنای واقعی کلمه مقاوم‏سازی نمود.

نتیجه‏ گیری

شاید این سوال پیش‏بیاید که با افزایش جمعیت، فرصت‏های شغلی کاهش‏می‏یابند و مشکلات اقتصادی بیشتر می‏شود و نگاهی که در بالا ذکر شد بسیار خوشبینانه است. خوشبینانه‌بودن این دیدگاه در شرایط فعلی که به‏جای بها دادن به تولید‏ملی، کار و سرمایۀ ایرانی، واردات در کالا‏های مختلف و حتی در کالاهای اساسی اقتصاد را با رکود مواجه ساخته است شاید بیراه نباشد هرچند همچنان که اقتصاد‏دانان برجستۀ دنیا صرف عامل افزایش جمعیت را عاملی در رشد اقتصادی می‏دانند و این امری طبیعی است لکن به اعتقاد کارشناسان اقتصادی کشور، واردات کمر اقتصاد کشور را اگر نشکسته باشد در خوشبینانه‏ترین حالت خمیده کرده است. بنابر‏این زمانی که از بحث افزایش جمعیت سخن می‏گوییم نباید تصور شود که این عامل به تنهایی می‏تواند تمام مشکلات اقتصاد را برطرف سازد بلکه الگوی اسلامی‏- ایرانی و علمی اقتصاد مقاومتی که پیشرفت و قوام جامعه را در برابر تکانه‏ها تضمین می‏کند در صورتی محقق می‏شود که در بستر امکانات مختلف انسانی، جغرافیایی، اقلیمی و ظرفیت‏های درونی کشور، به معنای واقعی به اجرای سیاست‏های اقتصاد مقاومتی بها داده شود و با پرهیز از شعارزدگی و کار‏‏های سطحی و سخیف و انتساب فعالیت‏های اجرایی روزمره در عرصۀ اقتصاد به اقتصاد مقاومتی و ایراد گزار‏ش‏های ناصحیح به فکر حل مشکلات اقتصادی و مقاوم‏سازی اقتصاد باشیم. همچنین اثر‏بخشی این الگو در بستر افزایش جمعیت به یک‏سال و دوسال منتهی نمی‏شود بلکه برکات و اثرات فراوان این اقدام، یعنی افزایش جمعیت و کمک به مقاوم‏سازی اقتصاد از طریق الگوی ااقتصاد مقاومتی نه در دوران موهومی بلند مدت بلکه با صبر و حوصله ان‏شاءالله قابل تحقق است. ▪

پی نوشت

1. سورۀ مبارکۀ اسراء آیۀ کریمۀ ۶

2. سورۀ مبارکۀ نوح آیۀ کریمۀ ۱۲

3. سورۀ مبارکۀ شعراء آیۀ کریمۀ ۱۳۳

4. سورۀ مبارکۀ اعراف آیۀ کریمۀ ۸۶

5. صحیفه نور، ج۴، ص۳۹

6. بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران ۱۶/۰۵/۱۳۹۰

7. Spac. ir

8. سورۀ مبارکۀ لقمان آیۀ شریفۀ ۲۰

9. سورۀ مبارکۀ طه آیۀ شریفۀ ۴۱

10. سورۀ مبارکۀ حج آیۀ شریفۀ ۴۰

11. farsi. khamenei. ir/others-note?id=24600

--------------------------

پدافند اقتصادی، ش 13، آذر ماه 1394، صص7-11


مطالب پربازدید
را ببینید یا به فهرست بازگردید.