گفتگو با دکتر میرکاظمی| عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی
1396/1/6
تعداد بازدید:
نظر شما دربارۀ تدریس کتب درسی و مکاتب اقتصادی آمریکایی در کشور ما چیست؟
نفوذ ابعاد مختلف دارد. قدیم نفوذ و استعمار از طریق کارهای سخت بود مانند لشکرکشی و دستاندازی به منابع. امروزه نفوذها به شکل نرم شده است یعنی از حوزههای فرهنگی، هنری، اندیشهای، دانشگاهی تا اقتصادی نفوذ را انجام میدهند و آن منافعی را که قبلا میبردند، با هزینهای کمتر ولی با شکل جدید و مدرن از این طریق میبرند. بحث قشونکشیهای قدیم دیگر کارساز نیست هرچند باز هم میبینیم اتفاقاتی که در دوران جاهلیت میافتاد باز هم توسط برخی کشورها انجام میشود ولی خیلی کمتر شده است و نفوذ بیشتر به صورت نرمافزاری صورت میپذیرد.
در حوزههای درسی و اقتصادی دو نگرش کلی در سطح جهان وجود داشت که عبارت بودند از بلوک شرق و بلوک غرب. بلوک شرق نگاهش طبق شوروی سابق بود و بحث کمونیسم و سوسیالیسم را مطرح میکرد که در واقع محور اقتصادی آنها را تشکیل میداد، شاهد بودیم که به فروپاشی رسید و در واقع یک تز ناموفق در سطح جهان بود و کمکم کشورهایی که شیوه سوسیالیسم یا کمونیسم را دنبال میکردند به تدریج این حوزه اقتصادی را از کشورشان خارج میکنند و این روش تقریبا به تاریخ سپرده شد.
بحرانی که در غرب وجود دارد و ریشه آن در آمریکا و اروپاست از همین نوع است و آنها به این نتیجه رسیدهاند که دیگر روشهای اقتصادی آنها نمیتواند منافعشان را حفظ نماید و به دلیل روشهای غلط اقتصادی با بحرانهای جدی اقتصادی روبهرو هستند.
دوم اقتصاد سرمایهداری است که در سطح جهان میبینیم. تألیفات زیادی از طرف خود غربیها چاپ شده است که اذعان میکنند اقتصاد سرمایهداری آنها پاسخگوی مشکلات مردمشان نیست. به عنوان مثال اخیرا مؤسسهای حدود هفتصد جلد کتاب را در حوزه اقتصادی با همین موضوع یعنی ناکارآمدی این روش اقتصادی چاپ نمود. بحرانی که در غرب وجود دارد و ریشه آن در آمریکا و اروپاست از همین نوع است و آنها به این نتیجه رسیدهاند که دیگر روشهای اقتصادی آنها نمیتواند منافعشان را حفظ نماید و به دلیل روشهای غلط اقتصادی با بحرانهای جدی اقتصادی روبهرو هستند که این منجر به بحرانهای اجتماعی در آن کشورها شده است. این خیلی مهم است و اینکه هنوز عدهای مسائل آنها را دنبال میکنند. آنها این الگو را سالهای سال دنبال میکردند و در حوزه دروس و اندیشه این روشها را ترویج داده بودند و هنوز هم ما در حوزههای درسی دانشگاه شاهد همین رویههایی هستیم که خود آنها اذعان دارند دیگر پاسخگو نیست.
چرا غرب تا این حد به دنبال نفوذ در ساختارهای ایران است؟
یکی از دشمنیهای سختی که با جمهوری اسلامی ایران دارند این است که آنها متوجه شدند که وقتی بلوک شرق جواب نداد و بلوک غرب اظهار ناکارآمدی کرد این وسط جمهوری اسلامی ایران است که میتواند صاحب یک رویکرد جدید برای اداره کشورها و حوزههای اقتصادی در سطح جهان باشد. این همه ضربه که به اسلام میزنند هم برای این است که این نوری که از اسلام ایجاد شده است خاموش کنند. چرا داعش بیشترین هدفش ضربهزدن به اسلام است؟ چرا غربیها پول میدهند تا این اتفاق بیفتد؟ برای اینکه اینها حیاتشان در استعمار و نفوذ است و چیزی که دارد با آنها مقابله میکند یکی سیاستهای ناکارآمد اقتصادی خودشان است و دیگری جمهوری اسلامی ایران است که علیرغم سی و چند سال فشارهای ظالمانه اقتصادی و سیاسی در کشورش توانسته این همه رشد و شکوفایی داشته باشد.
[دشمنان] برای اینکه بتوانند ادامه حیات دهند به منابع ایران نیاز دارند و این منوط به این است که بتوانند سیطره خود را در سطح جهان داشته باشند و تنها مانع ایدئولوژیک و قوی و مقاوم آنها جمهوری اسلامی ایران است و به این نتیجه هم رسیدند که با حمله نظامی نمیتوانند با ایران مقابله کنند و تنها راهشان نفوذ است. همان کاری که مؤسسه هند شرقی میکرد.
آنها با این مقابله میکنند و نفوذ یکی از راههای آن است و آن را جدی دنبال میکنند. یک زمانی انگلیس سفارتش را میبندد و بعد از یک مدت التماس میکند که سفارتش باز شود. چرا اصرار به بازکردن سفارت دارد؟ علیالقاعده ما باید به آنها احتیاج داشته باشیم چون نیروهای ما بیشتر در انگلستان هستند و آنها در ایران نیستند که به روادید نیاز داشته باشند. یا آنها که نیاز به روابط مربوط به فناوری ندارند، آنها به کدام فناوری ما احتیاج دارند؟ آنها برای اینکه بتوانند ادامه حیات دهند به منابع ایران نیاز دارند و این منوط به این است که بتوانند سیطره خود را در سطح جهان داشته باشند و تنها مانع ایدئولوژیک و قوی و مقاوم دربرابر آنها جمهوری اسلامی ایران است و به این نتیجه هم رسیدند که با حمله نظامی نمیتوانند با ایران مقابله کنند و تنها راهشان نفوذ است. همان کاری که مؤسسه هند شرقی میکرد. بعد از مدتی که انگلستان با لشکرکشی نتیجه نگرفت از طریق این شرکت نفوذ میکرد و افراد جاسوس خودشان را از این طریق بر منابع ملی کشورها حاکم میکردند. این که روشهای اقتصادی آنها را دنبال کنیم نفوذ است. اینکه دروس آنها در دانشگاه تدریس شود یا در هنر و بانکداری از آنها تقلید کنیم این نفوذ است.
چگونه میتوان در نظام درسی تحول ایجاد کرد که مبتنیبر آموزههای آنها نباشد اما اقتصادمان را هم بتوانیم اداره کنیم؟
چرا در حوزه دفاع ما موفق هستیم؟ مگر از علوم سطح بین الملل استفاده نمیشود. موفقیم چون در این حوزه متناسب با نیازهای خودمان تلاش و تولید دانش داشتیم. چون منتظر اروپاییها نشدیم. ما هر جا منتظر غربیها شدیم یعنی نفوذ را پذیرفتیم. هر جا که توکل و تکیه به خدا و توان داخلی کردیم، نتیجه گرفتیم مانند حوزههای هوا فضا، نانو، سلولهای بنیادین و پزشکی که چه دستاوردهایی بزرگی داشتیم. یک زمانی هندیها و پاکستانیها در ایران پزشکی را اداره میکردند اما امروز پزشکان متخصص خودمان این کار را انجام میدهند. به خصوص در دوره ۸ ساله دفاع مقدس جهش بزرگی صورت گرفت چون پزشکان ما مجبور بودند مجروحین را درمان کنند. در صنعت برعکس این را میبینیم و مثال عمده آن خودرو است که چندین سال منتظریم تا پژو برایمان فناوری بیاورد. امروز حجم یک میلیون خودرو در ایران تولید میشود اما آیا رضایت مردم را به همراه دارد؟ قیمت بالا و کیفیت و خدمات پس از فروش ضعیف. چرا؟ چون نگاهمان به بیرون است و هنوز منتظریم که یک فناوری از جایی بیاید و به ما داده شود. در صورتی که فناوری خودرو پیچیدهتر از هوا فضا، ماهواره و دفاعی نیست. امروز فناوری موشکی ما نقطهزن شده است. این پیچیدگی بالایی دارد. چون به منابع و دانش و استعدادها و توکل به خدا متکی شدند. چرا آنجا موفق نیستیم؟ برای اینکه نفوذ را پذیرفتیم و برای همین هم نتیجه نگرفتیم.
رهبر معظم انقلاب فرمودند یکی از راههای نفوذ دشمن از طریق ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی تصمیمگران و مسئولین اقتصادی کشور می تواند باشد. این نوع نفوذ به چه صورتی است؟
حل مشکل اقتصادی ما در رفع تحریم نیست بلکه مشکل آن ساختاری است و بخشی از آن پیروی از اقتصاد غرب است. در حوزه بانکی، بانک اسلامی به آن معنا که اسلامی باشد نداریم. در حوزه اقتصادی کسانی که مشورتهای اقتصادی را میدهند همان کسانی هستند که از مکاتب غربی کپی میکنند.
گاهی اوقات ما به جای پرداختن به علت، به معلولها و حاشیهها میپردازیم. حل مشکل اقتصادی ما در رفع تحریم نیست بلکه مشکل آن ساختاری است و بخشی از آن پیروی از اقتصاد غرب است. در حوزه بانکی، بانک اسلامی به آن معنا که اسلامی باشد نداریم. در حوزه اقتصادی کسانی که مشورتهای اقتصادی را میدهند همان کسانی هستند که از مکاتب غربی کپی میکنند. حالا هر کسی یک مکتب و سلیقه اقتصادی دارد و آن را در نقطه نظرات اقتصادی خود اعمال میکند. این بحث محاسبات که میفرمایند از همین نوع است. ما اگر به ریشه بپردازیم و آن را دقیق بررسی کنیم میتوانیم مشکلات را حل کنیم. مثلاً دولتهای مختلف آمدند و رفتند اما تورم ما هنوز دو رقمی است. قیمت نفت بالا بوده یا پایین بوده اما تورم هنوز دو رقمی است. بیکاری زیاد بوده است. یک دولت آمده و گفته که من این کار را میکنم اما مشکل حل نشده چون ساختاری است و محاسبات اشتباه است. بعد مردم میبینند که این دولت هم آمد و چیزی درست نشد. این نشان میدهد محاسباتی که انجام میدهیم درست نیست. از بیرون هم مدام به ما آدرسهای غلط میدهند که ما را درگیر همین مسائل حاشیهای کنند. میگوییم اگر برجام امضا شود تمام مشکلات اقتصادی حل میشود، این همان آدرس و محاسبات غلط است. ریشههای اقتصادی یک بخش آن ساختاری، یک بخش مدیریتی و بخشی دیگر بینالمللی است که تحریم از جمله آن است. آیا مشکل اصلی ما آن جاست. ۲، ۳، ۴ یا ۶ سال ما را درگیر این مسئله میکنند ولی آن ساختار اصلی که باید در محاسبه اصلی بیاید را متاسفانه در نظر نمیگیریم و این باعث میشود که ما آدرسهای غلط&160;را دنبال کنیم و در محاسبات راهحلهای اساسی را پیدا نکنیم و این اگر همین طور ادامه داشته باشد، مشاهده میکنیم که ۲۰، ۳۰ سال میگذرد و مشکلات مردم همچنان همان طور باقی است. ▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 14، دی ماه 1394، صص 22-23