گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین موسوی نژاد| نمایندۀ دشتستان و عضو کمیسیون انرژی مجلس مصاحبهگیرنده:
1396/1/7
تعداد بازدید:
به اعتقاد حضرتعالی اقتصاد موجود تا چه اندازه مبتنی بر آرمان های انقلاب اسلامی بوده است؟ نقش فرهنگ و سبک زندگی دینی را در راستای تحقق اقتصاد مطلوب چه می دانید؟
پاسخ جامع به این سؤال مبتنی بر داشتن درک صحیح از مفهوم اقتصاد انقلاب و فرهنگ دینی خواهد بود. بیشک آنچه تحتعنوان اقتصاد متعارف شناخته میشود، نسخۀ مطلوب برای ادارۀ جامعۀ اسلامی در حوزۀ اقتصادی و معیشتی نبوده و تغییر در مطالعات اقتصادی، گام نخست در این زمینه بهشمار میرود. اعتقاد بنده بر این است که دولت و حکومت موظف به تشکیل گروههای اقتصاددانان دینی در حوزههای علمیه و دانشگاههای اسلامی باهدف آموزش دانشجویان در حوزه دانشگاهی و اقتصاد اسلامی است. گروههایی که مبتنی بر مبانی دینی باشد. آنچه اکنون در دانشگاهها و مراکز علمی کشور در حال پیگیری است، واردات و القای مفاهیم و مبانی اقتصاد غربی است. حال آنکه لازم است تا آموزش در حوزهها و دانشگاههای کشور مبتنی بر رویکرد مبانی فقهی، دینی و اسلامی باشد. روشن است که حوزههای علمیه در این زمینه وظیفۀ اصلی را بر عهده داشته و لازم است تا با طراحی فرایندِ جایگزین، رویکرد صحیح در این مقوله را به دانشگاهها معرفی کنند. درنهایت دانشگاهها با اتکاء به این آموزشها، جهتگیری بهتری داشته و در آینده با این مبانی، حرکت بهسوی تحقق اقتصاد اسلامی بهطور جدیتر پیگیری خواهد شد. البته تحقق این امر نیازمند انجام حرکتهای جدی و انقلابی است، چراکه بههرحال عموم جامعه و مسئولین اجرایی با اقتصاد متعارف انس گرفته و تغییر و تحول در این حوزه سخت و دشوار خواهد بود. در این راستا داشتن روحیۀ جهادی و انقلابی و شجاعت ایجاد یک اقتصاد داخلیِ مستقل و مبتنی بر ارزشهای الهی ویژگی تصمیم گیران، تصمیم سازان و تمامی کسانی خواهد بود که قصد ورود به این حوزه را دارند؛ و الا کوچکترین واکنش و عکسالعمل افرادی که باور به اقتصاد غرب دارند، آنها را در انجام وظیفه سست کرده و هیچگونه اتفاقی نخواهد افتاد.
از سوی دیگر در راستای تحقق اقتصاد مطلوب، فرهنگ مبتنی بر آرمانها و ارزشهای دینی و قرآنی ضروری خواهد بود؛ چرا که اگر سبک زندگی جامعه دینی باشد طبیعتاً همراهی و تقویت بیشتری در حوزۀ اقتصادی رخ خواهد داد. یکی از مؤلفههای مهم فرهنگ دینی، آداب و رسوم و نوع رفتارهای جامعه در حوزۀ مصرف و تولید است. چنانچه در این دو حوزه نگاه صحیح در جامعه نهادینه شود و این فرهنگ غنی و ارزشی در جامعه عمومی شود، بیشک به ایجاد اقتصادِ دینی کمک شایانی خواهد کرد. اما روشن است که چنانچه این فرهنگ ممزوج بوده و ترکیبی از فرهنگ دینی و فرهنگ غربی باشد، دستآورد آن، اقتصاد مبتنی بر ارزشها نخواهد بود. به اعتقاد بنده اسلام تعریف جدی و درستی در حوزۀ اقتصاد دارد و چنانچه کشور در حوزۀ اقتصاد با مشکل مواجه است، بدان معناست که این اصول و مبانی در نظام اجرایی کشور به طور کامل لحاظ نشدهاند. اما متأسفانه امروزه برخی بر این باورند که اسلام در حوزۀ اقتصاد برنامۀ مدونی ارائه نکرده است که این باور آثار جبرانناپذیری برای کشور به دنبال داشته و در عمل کشور را به غرب وابسته خواهد کرد.
اقتصاد مطلوب انقلاب مبتنی بر فرهنگ دینی در حوزۀ تولید چگونه تجلی خواهد یافت؟ این هدف که بر خلاف اقتصاد متعارف، نفع شخصی و مادی هدف تولید قرار نگیرد، تا چه اندازه امکان پذیر خواهد بود؟
درآمد و کسب حلال در تولید و معاش از جمله مواردی است که در گذشته در بازارهای سنتی قابل توجه بود. امروزه متأسفانه این نگاه تغییر کرده است. هر کسی که قصد ورود در حوزۀ تولید را دارد، سعی میکند با کمترین هزینۀ تمام شده به فعالیت بپردازد. این امر منتهی به کم فروشی یا بی کیفیتی کالا و خدمات و بعضی سازوکارهای غلط و انحرافی میشود و در انتها با بالاترین قیمت غیر متعارف سعی در عرضۀ تولیدات میشود. این یک نگاه مبتنی بر سود محوری است که در جامعۀ تولیدی خسارات زیادی به همراه دارد که اولین خسارت آن بی اعتمادی در جامعه است. در اینصورت هم از لحاظ کیفیت تولید و هم از لحاظ فاصلۀ زیاد میان قیمت تمام شده و قیمت عرضه، مصرف کننده در جامعه نسبت به تولید داخلی بی اعتماد شده وکمکم نگاه مردم به سمت تولیدات دیگر خواهد رفت تا جایی که بسیاری از مردم بخشی از تولیدات داخلی را استفاده نخواهند کرد. متأسفانه این فرهنگ نادرست در جامعه ایجاد شده است.
به اعتقاد شما فرهنگ اقتصادی، چه جایگاهی در حوزه اقتصاد مقاومتی و تحقق اهداف انقلاب میتواند داشته باشد؟
چنانچه بنا و اساس حرکت در حوزۀ اقتصادی مبتنی بر یک فرهنگ، نگاه، اعتقاد و باور صحیح در جامعه و منطبق بر باورهای دینی جامعه شکل گرفته و در جامعه همه گیر باشد، طبیعتا اقتصاد میتواند حرکت بهتری داشته باشد.
متأسفانه امروزه یکی از دلایل عدم توجه به اقتصاد مقاومتی و آرمانهای اقتصادی انقلاب، نبود فرهنگ صحیح تولید و مصرف است. اگر این فرهنگ غنی و دینی در جامعه و بین مسئولین رواج داشته باشد، طبیعتا آثار مثبت و تحولات شگرفی در اقتصاد انقلاب مشاهده میشود. شعار عموم کاندیداها در عرصههای مختلف در بحث تجملات یا ترسیم فضای غیر واقعی در اذهان مردم مبنی بر رفاه و خدمات صددرصدی است. این افراد زمانی که وارد عرصۀ قدرت میشوند، سعی بر تحقق شعارهای خود دارند. اما آنچه اتفاق میافتد آن نیست که یک روند صحیح سبک زندگی در جامعه ایجاد شود. بلکه همه به سمت این میروند که سود خود را حداکثر کنند. لذا آن سودآوری اولویت اول بوده و منتج به یک نظام سرمایهداری خواهد شد، امری که مخالفت و تضاد مستقیم با اقتصاد دینی دارد.
رابطۀ میان اقتصاد انقلاب و فرهنگ مقاومت باید چگونه باشد؟ آیاصرفا باید نگاه ابزاری به فرهنگ مقاومتی شود؟ یا اینکه اقتصاد انقلاب باید به گونهای پی ریزی شود که با فرهنگ مقاومتی سنخیت پیدا کند؟
در رابطه با بحث فرهنگ اگر اینها در آحاد جامعه به عنوان زیربنای فکری شکل گرفته و تعیین کنندۀ روند، رویکردها و جهتها باشد، طبیعتا کارهای روبنایی اقتصاد بر همین فوندانسیون فرهنگی بنا میشود. مشکل ما این است که متأسفانه ضعف در حوزۀ فرهنگ باعث میشود که روبنای ما هم کج شده و به مقصد نرسد. اما چنانچه بنا و اساس حرکت در حوزۀ اقتصادی مبتنی بر یک فرهنگ، نگاه، اعتقاد و باور صحیح در جامعه و منطبق بر باورهای دینی جامعه شکل گرفته و در جامعه همه گیر باشد، طبیعتا اقتصاد میتواند حرکت بهتری داشته باشد.
با توجه به آنکه مردم در شکل گیری انقلاب اسلامی نقش محوری را ایفا کردند، مشارکت حداکثری مردم در حوزۀ اقتصاد انقلاب را چگونه میتوان تحقق بخشید؟
برای فعالتر شدن اقتصاد نیاز به مشارکت آحاد مردم از جمله مشارکت زنان و مردان متعدد است. هر کس بخواهد محصولی بخرد یا بفروشد، کالایی را عرضه یا تولید کند، چنانچه در حوزۀ خودش منطبق بر آرمانهایی چون انصاف، محبت، قناعت و به اصطلاح ارزشهای درونی خودش عمل کند، طبیعتا فرهنگ مشارکت حداکثری مردم در حوزه اقتصاد محقق خواهد شد.
چه نهادهایی را در این زمینه مسئول میدانید؟
همۀ نهادها از جمله دولت، مجلس، قوۀ قضائیه و نهادهای دیگر مسئولند. سازمان بسیج با فرهنگ بسیجی که فرهنگ ناب دینی است، در بحث اقتصاد مقاومتی کارهای قابل توجهی انجام داده است و توانسته اهداف خود را به سمت اقتصاد مقاومتی سوق دهد. نگاه اقتصاد مقاومتی که نزدیک به ۱۴۰۰۰۰ شغل ایجاد کرده، قطعاً نگاه صحیحی است؛ چراکه بر اساس آرمانهای بسیجی همچون از خود گذشتگی، ایثار وقناعت بنا شده و در نتیجه موفق بوده است. به عنوان نمونه بسیج از جمله نهادهای موفق در حوزۀ اقتصادی انقلاب بوده که در واقع برآمده از دل آرمانهای انقلاب است. این نهاد اخیراً طرحهای خوبی را در حوزۀ اقتصاد مقاومتی نیز ارائه کرده است. اما متأسفانه از سوی دولت همکاری مطلوبی با این نهاد صورت نگرفته است.
فرهنگ مقاومت چگونه میتواند در دفاع اقتصادی علیه دست اندازی های دشمنان ایفای نقش کند؟
در دفاع مقدس یکی از تکالیف و اهداف ما حفظ دین و ارزشها، قرآن و شریعت خداوند بود و تکلیف دیگر ما حفظ آرمانهای مردم و نجات مردم از سختیها بود و برای رسیدن به جامعۀ آرمانی، از خودگذشتگی حرف اول را میزد. بنابراین شاکلۀ زیبای دفاع مقدس حاکی از یک فرهنگ ارزشمند ایثار وایثارگری و مقاومت در برابر ظلم و دست اندازیهای به منافع و ثروت و باور و اعتقادات کشور بود. این مقاومت اجازه نداد یک وجب از خاک کشورمان به غارت رفته یا ذرهای از اعتقادات و باورهای جوانان ما خدشهدار شود.
تطبیق آن روحیه را در حوزۀ اقتصاد انقلاب چگونه است؟
چنانچه ما همان نگاه را داشته و به این باور رسیده باشیم که همه در مقابل معیشت، رفاه و زندگی مردم مسئولیت داریم و این موضوع هدف و آرمان ما باشد، همگی مردم سعی در کمک و تحقق این هدف خواهند کرد. کسانی که در بخشهای صنایع، تولیدات و حوزههای اقتصادی فعالیت دارند، در مواردی که رفاه اجتماعی و اقتصادی مردم مطرح است باید منافع عموم مردم را در نظر بگیرند، منظور این نیست که از سود متعارف خود بگذرند، بلکه انتظار میرود که منفعت طلبانه عمل نکنند و در مواقعی که میتوانند از منافع شخصی خود بگذرند تا مردم دچار چالش و مشکلات اقتصادی نشوند، از این منافع گذشته و کارهایی چون ایجاد احتکار و گرانی انجام ندهند بلکه به صورت جهادی در جهت رونق اقتصادی و افزایش تولیدات تلاش کنند.
گام های رسیدن به وضع مطلوب اقتصادی مبتنی بر آرمان های انقلاب را چگونه ترسیم می کنید؟
در بحث اقتصاد، همۀ دستگاههای اجرایی باید در کنار یکدیگر، با یک نگاه و وحدت رویه سعی در رفع مسائل و مشکلات اقتصادی و فرهنگی داشته باشند تا فرهنگ ارزشی، آرمانی و دینی و اقتصاد مقاومتی ایجاد شود. اگر مسئولین مجلس، دولت و دستگاههای اجرایی نگاهی غیر از مواردی که ذکر شد داشته باشند انتظار میرود مشکلاتی جدی بهوجود آید. در سپاه و بسیج بین حوزههای مختلف انسجام و اتحاد وجود دارد به همین دلیل شاهد موفقیت آنها در عرصههای مختلف هستیم. بنابراین اگر کشور را به عنوان یک بسیج عمومی در نظر بگیریم که در آن همۀ دستگاههای اجرایی به وظایف خود به نحو احسن عمل کنند دیگر با مشکلات عمدهای که امروزه مواجه هستیم، روبرو نخواهیم شد. ▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 15، بهمن ماه 1394، صص 23-24