سجاد موحد | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/1/6
تعداد بازدید:
جمعیت همواره از موضوعات مهم علم اقتصاد بوده و حجم جمعیت و آهنگ تغییرات آن و تأثیرات این دو بر دیگر متغیرهای اقتصادی، در مطالعات انجامشده به شکلهای مختلفی بررسیشده است. درواقع با توجه به اینکه اندازۀ جمعیت و تغییرات آن تأثیر بسیار مهمی بر رشد و توسعۀ اقتصادی دارد، بسیاری از مطالعات صورت گرفته در علم اقتصاد بهنوعی بر این موضوع تمرکز دارد.
1. جمعیت و استقلال اقتصادی
در عالیترین سند و میثاق ملی جامعۀ ایران، یعنی قانون اساسی، دستیابی به استقلال همهجانبه و بهویژه تحقق استقلال اقتصادی موردتوجه جدی قرارگرفته است بهنحویکه مفهوم استقلال فرازمانی بوده و در قالب یک دورۀ خاص قرار نگرفته است. در این میان اصل ۴۳ قانون اساسی تحقق استقلال اقتصادی، رفع فقر و برآوردن نیازهای در حال رشد انسانها را موردتوجه قرار داده است. دربند هشتم اصل یادشده، در راستای عملیاتی نمودن قاعدۀ نفی با تأکید بر وجه اقتصادی آن، جلوگیری از سلطۀ اقتصادی بیگانگان بر اقتصاد کشور، موردتوجه طراحان قانون اساسی بوده است. بازشناسی مفهوم سلطۀ اقتصادی اجانب نشان میدهد که این پدیده در تمامی دورهها در مکتب اقتصادی اسلام از صدر اسلام تاکنون موردتوجه بوده و تضمینکنندۀ عزت و کرامت انسانی و زمینهساز رشد و پیشرفت جامعه بوده است.
مقصود از استقلال این است که جامعه بتواند نیازمندیهای خود را در حد قابل قبولی از رفاه، تولید کند و در اداره امور اقتصادی نیازمند و متکی به دیگران نباشد. بنابراین استقلال اقتصادی به معنا خودبسندگی در رفع نیازهای اساسی و جلوگیری از سلطۀ کشورهای دیگر بر اقتصاد بومی است1.
اما آنچه منافات با استقلال دارد وابسته بودن است، یعنی بهگونهای وابسته باشیم که اگر صادرات به ما را قطع کنند، زندگیمان دچار اختلال جدی شود ولی اگر واردات به حد وابستگی ضروری نباشد و دچار افراط نیز نشده باشد، هیچ منافاتی با استقلال اقتصادی ندارد2.
عامل محرک آبادانی، همان پیشرفت فناورانه است و عامل محرک پیشرفت فناورانه نیز مردم هستند. افزایش تعداد مردم به معنای افزایش فکرها و طرحها است. هر چه طرحها بیشتر شوند، رونق نیز زیادتر میشود.
امام خمینی (ره)وابستگی اقتصادی را منشأ همه وابستگیهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میدانند؛ و اعتقاد دارند که بدون دستیابی به استقلال اقتصادی نمیتوان به استقلال سایر زمینهها دستیافت. به همین دلیل دستیابی به این امر را یکی از اهداف مهم نظام اقتصادی میدانند.
بدون تردید، در میان همه کارهای مفید و سودآور، عوامل مولد و برطرفکننده نیازهای اساسی انسان یعنی کشاورزی، دامداری و صنعت، از اهمیت ویژهای برخورداراست. زیرا، در حقیقت، کشاورزی، موجبات حیات بشری را فراهم ساخته و بر اساس آن، جوامع، استوار میگردد. صنعت نیز در دنیای کنونی، از اهمیت فراوانی برخورداراست، بهطوریکه زندگی بشر امروز، بهگونهای گسترده با آن پیوند خورده وزندگی بهصورت مجموعه بههمپیوسته صنعتی درآمده است. بدینسان، کشاورزان و کارگران از آنجهت که زندگی را برای انسانها ممکن و سهل ساختهاند، حقوق بسیاری بر عهده انسانها دارند. افزون براین، دستیابی به کشاورزی و صنعت صحیح پایههای استقلال کشور را تشکیل داده و میتواند سرنوشت سیاسی اجتماعی ملتها را دگرگون سازد. چه بسیار از ملتهای که امروز، در عین گسترش و عظمت، براثر کمبود مواد غذایی محتاج دولتهای استعمارگر گردیده واصلیترین شریان حیات وزندگی خود را به دست مستکبران سپردهاند. گره خوردگی این مسئله، باسیاستهای مریض ضد اخلاقی ابرقدرتها، بر اهمیت خودکفائی در کشاورزی و صنعت میافزاید.
2. جمعیت و خودکفایی
خودکفایی از اساسیترین ارکان استقلال اقتصادی است. امام خمینی(ره) در اهمیت آن چنین فرمودند: «شما میدانید که اگر یک مملکت در اقتصاد، خصوصاً این رشته اقتصاد که نان مردم است؛ در این، احتیاج به خارج پیدا بکند و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش را اداره کند و باید دیگران او را اداره کنند. این وابستگی اقتصادی... موجب این میشود که ملت ایران، مملکت ایران، تسلیم بشود به دیگران».
تکیه بر استعدادهای داخلی برای خودکفایی در اقتصاد اعم از بخش کشاورزی و صنعت، از ضروریات استقلال اقتصادی (که لازمه استقلال سیاسی و فرهنگی است) است. بنیانگذار جمهوری اسلامی چه قبل و بخصوص پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بر آن پای میفشارد و در این مسیر اعتمادبهنفس ملت ایران و جوانان آن و روحیه عزت طلبانه و شرافتمندانه آنان را به کمک میطلبد. برای ملتی که درس آزادگی را در مکتب حسین بن علی؟ع؟ آموخته شایسته نیست برای مایحتاج خویش باوجود شرایط طبیعی بسیار مناسب کشور بخصوص در بخش کشاورزی و دیگر بخشها، دست نیاز بهسوی دشمنان خویش بگشاید.
اگر ما به دنبال رشد و رسیدن به استقلال اقتصادی هستیم، باید کار را تقویت کنیم. سرمایهگذاری یکی از رکنهای رسیدن به رشد و استقلال اقتصادی است اما رکن اساسی کار کارگر است. مردم و نیروی کار ستون اصلی تولید در کشور هستند.
کشور ما ظرفیتها و منابع زیادی دارد که با مدیریت درست میتوانیم به کشوری قدرتمند تبدیل شویم. جمعیت ایران قبل از انقلاب حدود ۳۵ میلیون نفر بود و الان به حدود ۸۰ میلیون نفر رسیده است و باز هم ظرفیت بیشتر جمعیت را دارد و نباید اینگونه پنداشت که افزایش جمعیت موجب بدبختی و فلاکت جامعه است. اگر افزایش جمعیت موجب هلاکت جامعه بود باید چینیها فقیر و بدبخت میشدند، اما با مدیریت درست منابع به قدرت اقتصادی در دنیا تبدیل شدهاند. کشور ایران «وسعتش آنقدر است که برای ۱۵۰ میلیون تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر ۲۰۰ میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی میکنند.»
در ایران بسیاری از مناطق روستایی درواقع کمجمعیت است و این بدان معناست که دارای زمینهای بلااستفاده و قابل کشت زیادی است و در صورتی که جمعیت بیشتری وجود میداشت که آن را کشت کند؛ تولید کشاورزی افزایش زیادی مییافت و کشور را بهسوی خودکفایی در کشاورزی هدایت میکرد.
لازمۀ استقلال و عدم وابستگی تولید بهاندازۀ نیازها و خودکفایی در کالاهای استراتژیک است. امام خمینی(ره) بر ضرورت استقلال اقتصادی&160; تأکید داشته و عدم خودباوری و القائات مستکبران مبنی بر عدم ادامه حیات بدون وابستگی به آنان را خطر بزرگ برای جامعه میداند و استقلال و عزت مسلمین را درگرو استقلال اقتصادی آنان میشمارند که به اعتقاد کارشناسان اقتصادی این همان اقتصاد مقاومتی است که متأسفانه بنا بر اظهارات کارشناسان اقتصادی هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبههای اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آنها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زدهاند.
اگر کشوری بخواهد استقلال سیاسی خود را در برابر کشورهای سلطهگر حفظ نماید، باید پایههای اقتصادی خود را قوی کند و این به تولید، به شکوفایى کار و به نوآورى در بخشهای مختلف کار وابسته است. اگر ما به دنبال رشد و رسیدن به استقلال اقتصادی هستیم، باید کار را تقویت کنیم. سرمایهگذاری یکی از رکنهای رسیدن به رشد و استقلال اقتصادی است اما رکن اساسی کار کارگر است. مردم و نیروی کار ستون اصلی تولید در کشور هستند.
مسئله حفظ هویت، استقلال اقتصادی و خوداتکای و خودکفایی، در آموزههای اسلامی از ارزش و جایگاه والایی برخوردار است. مسلمانان از هرگونه وابستگی به ظالمان و مستکبران بهشدت نهی شدهاند. چرا که وابستگی اقتصادی و اتکا به غیر، میتواند منفذی برای تکیه مالی به دشمنان اسلام باشد. در روایات اسلامی، به کار و فعالیت در جهت بینیازی از دیگران، ارزش بسیار داده شده و تحمل زحمت و رنج برای رسیدن به غنا و بینیازی عبادت به شمار آمده است.
وابستگی اقتصادی، در طول تاریخ از عوامل مهم و اساسی نفوذ استعمارگران، در ممالک جهان سوم بوده است. بنابراین هر ملتی که بخواهد خود را از سلطه اجانب نجات بخشد، میبایست بر توان خویش تکیه کند و دست حاجت بهسوی دیگران دراز نکند. این است که خودکفایی و اتکای به توان و نیروهای داخلی و توسعه توانمندیها و داراییهای ملی همواره بهعنوان یکی از راههای دستیابی به رشد و شکوفایی ملتها توصیه شده است.
بنابراین بر اساس مطالعات انجامشده، رشد جمعیت عاملی مهم در رشد اقتصادی کشور و رسیدن به استقلال اقتصادی است، ولی این مهم تنها زمانی میتواند محقق شود که فرصت اشتغال و ارتقای بهرهوری و آموزش برای این جمعیت جدید فراهم باشد و این افراد بتوانند در زمان مناسب و با داشتن مهارتهای کافی وارد بازار کار شوند. درصورتیکه جمعیت اضافهشده به کشور درنتیجه رشد جمعیت نتوانند به چرخه فعالیتهای اقتصادی وارد شوند دیگر فرصتی برای رشد اقتصادی و رسیدن به استقلال ایجاد نمیکنند و تنها بر مشکلات اجتماعی کشور اضافه میشود.
ایران به لحاظ برخورداری از موقعیت جغرافیایی، تنوع آب و هوایی، نیروی جوان و تحصیلکرده و منابع غنی فسیلی و معدنی از ظرفیتهای بالایی در جهت پیشرفت و رسیدن به استقلال اقتصادی برخوردار است.
اگر بخواهیم استقلال اقتصادی داشته باشیم باید از تمام ظرفیتهای کشور به نحو احسن استفاده کنیم. نیروی انسانی پویا بهعنوان بزرگترین سرمایه میتواند نقش مهمی را در شکوفایی اقتصاد داشته باشد. ▪
1. هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص ۸۳، نینوا، ۱۳۸۳
2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۲۴، ص ۲۳۸، صدرا، تهران، ۱۳۸۱
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 13، آذر ماه 1394، صص25-26