دکتر مرتضی درخشان | پژوهشگر و مدرس دانشگاه
1396/1/6
تعداد بازدید:
مدیریت افکار عمومی و تغییرات تحولات فرهنگی و اقتصادی کوچک میتواند منجر به تغییرات و تحولات اجتماعی بسیار بزرگی شود که بهعنوان نقطۀ شروع تلقی میگردد. یکی از روشهای تأثیر بر افکار عمومی فروش کالاها و خدمات به مردم است، که روش استفاده از آن، نوع کالا و خدمات، برندسازی و جلب اعتماد، تبلیغات و شیوههای تبلیغی و حضور در رسانهها میتواند از موارد موثر باشد. بنابر این یکی از مسئولیتهای اجتماعی هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی که شرکتهای تولیدی عهدهدار آن هستند مدیریت افکار عمومی و توسعۀ فرهنگ مصرفی و اقتصادی مردم است. همچنین تأثیر تولید کالا و خدمات بر اقتصاد، اشتغال و رفاه مردم میتواند از سوی دیگر تأثیر جدی بر تحولات اجتماعی و اقتصادی داشته باشد.
یکی از روشهایی که امروز برای نفوذ در کشورهای دیگر، از سوی قدرتهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد، نفوذ اقتصادی است. روش کار آنها نیز در ابتدا از طریق فعالیت برندها و شرکتهای معروف و مورد اعتماد مردم جهان در کشور مربوطه میباشد. یکی از کارکردهای برندها جلب اعتماد مردم در یک یا چند کالا و خدمات و فروش کالاهای دیگر به مردم میباشد. در واقع با اندوختۀ اعتمادی که از مردم در قالب کالاهای با کیفیت کسب کردهاند، کالاها و خدمات جانبی نیز عرضه میکنند که شاید کیفیت و شرایط آن نسبت به سایر تولید کنندگان چندان قابل قبول هم نباشد، اما مردم به دلیل اعتماد در کالاهای اصلی تولیدی در این برند، آن کالاها و خدمات را نیز از این شرکت تولیدی تهیه میکنند و دقتی به ویژگیهای این کالاها و خدمات ندارند. این مسیر بهترین روش برای فروش کالاها و خدمات به مردم و جهت دهی افکار عمومی آنها میباشد.
اشاره رهبر انقلاب بر لزوم به کار بردن تدبیر در امر واردات و تأکید ویژه ایشان بر ممنوعیت واردات هر گونه مواد مصرفی از آمریکا در نامه اخیر خود در خصوص برجام را میتوان نشانهای بر نگرانی ویژه ایشان در خصوص برنامه نفوذ آمریکاییها از این مسیر دانست. در همین راستا ایشان در انتهای نامه اخیر خود مینویسند: «مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشتهشدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود» .
واردات بیرویه قطعاً با معیارهای اقتصاد مقاومتی و اقتصاد درونزا و مبتنی بر انگیزهها، نیروها و توانمندیهای داخلی، تضاد و تناقض دارد و حرکت رو به جلوی صنایع را کند و در برخی موارد متوقف میکند. نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که تحریمها بر اساس نظریۀ کارشناسان حوزۀ تحریم در کشورهای تحریمکننده مانند آمریکا تنها در چهار سال اول خود میتواند اثرگذاری داشته باشد و پس از گذشت چهار سال تقریباً اثر خود را از دست میدهد. زیرا نهادها و فرایندهای جدیدی برای حل مشکل مربوط به تحریم در کشور هدف ایجاد میشود. همچنین تورم، بیکاری، رکود و سایر آثاری که از تحریم انتظار میرود، در چهار سال اول تخلیه میشود و اقتصاد پس از آن به روال سابق بر خواهد گشت. بنابر این تقریباًً همۀ تحریمها در ایران به دلیل عمر بیش از چهار سال تأثیر خود را گذاشتهاند و هزینههایی که ملت باید پرداخت میکردند، پرداخت شده است. حال که این تحریمها تقریباً تأثیر خود را از دست داده و تولید داخلی و شکلگیری صنایع جدید در داخل کشور، جایگزین واردات کالا از کشورها دیگر شده و مشکلات تحریم کاهش یافته است، در صورت بازشدن درهای واردات پس از برداشتهشدن تحریمها این صنایع نو پا که هنوز قدرت رقابت با صنایع جا افتاده و قدرتمند خارجی را ندارند از گردونۀ اقتصاد خارج خواهند شد و برداشتهشدن تحریمها موجب بیکاری میشود.
تقریباًً همۀ تحریمها در ایران به دلیل عمر بیش از چهار سال تأثیر خود را گذاشتهاند و هزینههایی که ملت باید پرداخت میکردند، پرداخت شده است. حال که این تحریمها تقریباً تأثیر خود را از دست داده و تولید داخلی و شکلگیری صنایع جدید در داخل کشور، جایگزین واردات کالا از کشورها دیگر شده و مشکلات تحریم کاهش یافته است، در صورت بازشدن درهای واردات پس از برداشتهشدن تحریمها این صنایع نو پا که هنوز قدرت رقابت با صنایع جا افتاده و قدرتمند خارجی را ندارند از گردونۀ اقتصاد خارج خواهند شد و برداشتهشدن تحریمها موجب بیکاری میشود.
اما در مورد برندهای خاص از کشور آمریکا نه تنها مورد فوق و تأثیر اقتصادی مد نظر است، بلکه تأثیرات فرهنگی، مدیریت افکار عمومی و سرچشمه گرفتن تحولات اجتماعی بیشتر مورد توجه میباشد. بهعنوان مثال پس از ۱۴ سال مذاکره, بالاخره مک دونالد در ژانویه ۱۹۹۰ اولین شعبه خود را در روسیه افتتاح کرد. این اولین نشانه ورود فرهنگ و اقتصاد لیبرالی به جامعه کمونیستی روسیه بود. شاید نتوان فروپاشی یک سال بعد روسیه را ناشی از این تصمیم دانست، اما قطعاً نفوذ اقتصاد لیبرالی در روسیه که نشان از گرایشات دولتمردان شوروی به آن بود و پذیرش ورود مک دونالد به این کشور نمادی بر آن معرفی میشد، آنقدر سهمگین اتفاق افتاد که یک سال بعد در سال ۱۹۹۱، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید.
ساده انگاری است که نقش واردات این برندها در شکلگیری گرایشها و تبلیغات آنها در جهت فروپاشی شوروی را نادیده بگیریم. در سال ۱۹۹۰ زمانی که مک دونالد مجوز ورود به روسیه و تبلیغ نمادها و برندهای آمریکایی در روسیه را پیدا کرد، بسیاری از مجلات تحلیلی و سیاسی آمریکا از این واقعه بهعنوان حرکتی مهم در شکلگیری اقتصاد لیبرال در شوروی سابق نام بردند و اصلا آن را کم اهمیت در نظر نگرفتند.
نکتۀ بسیار مهم این است که کشور آمریکا باید بداند که نمیتواند هر زمان تصمیم به تحریم صادرات کالا به ایران گرفت آن را ممنون نماید و پس از آن هر زمان که تصمیم به باز کردن مرزها برای صادرات کالا به ایران گرفت، میتواند هر کالایی که خواست را وارد ایران کند. بلکه تصمیمات او با واکنش کشورهایی مانند ایران پاسخ داده خواهد شد. ثانیاً در حال حاضر که کشور ما آثار تخریبی تحریمهای اعمال شده را تحمل کرده و تورم ناشی از آن به طور کامل تخلیه شده است و اثرات زیان بار خود را گذاشته و دیگر بی اثر شده است، این ایران است که با تحریم آمریکا برای صادرات به این کشور، برگ برنده را در دست دارد. زیرا این ممنوعیت دیگر تأثیری بر اقتصاد ما نخواهد داشت (چون تا به حال تحریم بوده و چاره اندیشی کرده ایم) و تنها مانع توسعۀ صنایع از کار افتادۀ آمریکایی میشود.
آمریکا تصمیم گرفته شرکتها و صنایعی که با مشکلات اقتصادی روبرو هستند و نیاز به بازارهای جدید برای ادامه فعالیت خود دارند را به بازار بکر ایران (به دلیل تحریم) سوق داده و مشکل آنها را حل کند. تحریم فوق از سوی ایران اثر گذاری بسیار خوبی خواهد داشت و در سوی مقابل، هزینههای چندانی برای ایران در بر ندارد.
در نهایت در این پژوهش بر این موضوع اشاره میکنیم که برندهای آمریکایی ممکن است از چه طرقی در یک کشور نفوذ کرده و موجب بروز مشکلات اقتصادی-اجتماعی شوند. برای این منظور ابتدا در بخش بعد به بررسی برخی برندهای معروف آمریکایی پرداخته، و پس از آن روشهای نفوذ آمریکا در کشورهای مختلف از طریق این برندها را معرفی و به طور مختصر تفسیر خواهیم نمود و در نهایت روشهای مقابله با تأثیرات منفی برندهای آمریکایی را مطرح خواهیم کرد.
1. معرفی برندهای آمریکایی
در این بخش تنها به ذکر نام برندهای آمریکایی بسیار معروفی که معمولا در کشورهای دیگر به ثبت نمایندگی و توسعۀ تجاری میپردازند و به نوعی ابزار تبلیغاتی آمریکا محسوب میشوند بسنده خواهیم کرد و در ادامه به تحلیل روش نفوذ آنها خواهیم پرداخت. این برندها عبارتند از:
- مک دونالد1
- کوکاکولا2
- ماکروسافت3
- اپل4
- آرکی5
- نایک6
- آی بی ام7
- پپسی8
- رستورانهای زنجیرهای بیگ بوی9
- ژیلت10
- فست فود کنتاکی11
- فورد12
این برندهای از معروفترین برندهایی هستند که آمریکایی بودن آنها شناخته شدهاست. البته برندهای بسیاری از کشور آمریکا وجود دارد. اما در این بخش تنها به آنهایی اشاره کردیم که بیشتر بین مردم بهعنوان برند آمریکایی شناخته شدهاند.
2. روشهای نفوذ آمریکا در کشورهای مختلف از طریق برندها
1-2. تبلیغ نمادها و سمبلهای آمریکا در ایران
مجوز واردات کالاهای آمریکایی به معنای اجازه تبلیغات آنها در کشور و به این معناست که نمادهای کشور آمریکا در تلویزیون ملی، بنرهای و تابلوهای خیابانی و سر در مغازهها و فروشگاههای ایران به نمایش در خواهد آمد. شاید در نگاه ساده انگارانه این امر معنای خاصی نداشته باشد، اما در نگاه ظریف سیاسی و اجتماعی این تبلیغات به معنای برتری و غلبۀ تفکرات آمریکایی و ایدئولوژی آنها بر تفکرات اسلامی و ایرانی ماست. به این معنا که رابطۀ ایران و آمریکا قبل از تحریمهای اقتصادی اصلا امکان پذیر نبود و ورود برندهای آمرکایی به هیچ وجه توجیه پذیر نبود، اما حال که تحریمها به ایران فشار زیادی وارد کرده به محض پایان یافتن آنها ایران سر تسلیم در مقابل آمریکا، تفکرات و ایدئولوژی سلطهخواه آمریکایی فرود آورده است. به طوری که بر سر خیابانهای ما نام برندهای معروف و مشهور آمریکایی نصب شده است و در تلویزیون ملی ما حتی کالاها و سمبلهای قدرت اقتصادی آمریکا تبلیغ میشود.
زمانی که برندهای آمریکایی به داخل ایران راه یابند و به صورت خوراک، پوشاک و لوازم فنی هر چند باکیفیت در دست مردم مورد استفاده قرار گیرد، آمریکا تنها با تحریمها و رفتارهای خصمانه شناخته نمیشود، بلکه با کالاهاو برندهای جدید شناخته میشود که باعث تغییر وجهۀ آمریکا در بین مردم میشود.
یک نگاه سیاسی به هیچ وجه به این پدیده کوچک نمینگرد بلکه تحلیل عمیق و بزرگی از آن خواهد کرد. تأثیراتی که نگاه به برندهای آمریکایی و تبلیغات آنها در کشور ما در دید مردم نسبت غلبۀ آمریکا از طریق فشار با تحریم ایجاد میکند تنها و تنها تسلیم در برابر آمریکا را نتیجه میدهد. حال آنکه اگر کشور ما آمریکا را از صادرات کالا به ایران تحریم کند نشان از قدرت و قوت ایران پس از تحریمها خواهد بود و معنای مذاکرات و توافقات اخیر از تسلیم به همکاری در جهت منافع ملی تغییر خواهد کرد.
2-2. تغییر در الگوی مصرف
بیگمان، مصرف به خودی خود نه تنها پدیدهای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوههای جایگزینناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسانها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه بهعنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در میآید. بدین گونه وسیله به هدف تبدیل میشود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرفزدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهیها و ناهنجاریها فراهم میآید.
از اصول تأکید شده در آموزههای دینی، پرهیز از الگو قرار دادن بیگانگان و به ویژه دشمنان جامعه اسلامی است. امام باقر؟ع؟ در حدیثی زیبا میفرماید: «اوحی الله إلی نبی من الانبیاء ان قل لقومک لا تلبسوا لباس اعدائی و لا تطعموا مطاعم اعدایی و لا تشاکلوا بما شاکل اعدائی فتکونوا اعدایی کما هم اعدایی؛ خداوند به پیامبری از پیامبران وحی فرمود که به قومت بگو: لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای آنان را نخورند و به شکل آنها ظاهر نشوند که در این صورت، همانند آنها، دشمن من خواهند بود.»
روحیۀ حاکم بر تفکر سرمایهداری تولیدکنندگان آمریکایی، باعث میشود مردم را به سمت مصرف بیشتر سوق داده و به جای رفع نیازهای مردمی به روشهای تبلیغی روی میآورند که به لحاظ فرهنگی مردم را مجبور به استفاده از این کالاها نمایند. این دقیقا همان معضل و خسارت وارد شده به الگوی مصرف مردم در یک کشور است که میتواند خسارات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در بر داشته باشد. در صورتی که مردم توانمندی خرید کالاهای آمریکایی را نداشته باشند به دلیل تغییر تفکر عمومی در رابطه با مصرف دچار مشکلات اجتماعی شده و رفتارهای اقتصادی آنها نیز تغییر خواهد کرد.
3-2. ایجاد وابستگی مردمی به کالاهای آمریکایی
به طور کلی وابستگی اقتصاد کشور به یک کشور خاص تهدیدی بر اقتصاد محسوب میشود. زیرا در روابط بین الملل همۀ کشورها به دنبال حداکثر کردن منفعت ملی خود هستند و ایجاد ارتباط با دیگر کشورها نیز به همین منظور صورت میگیرد. اما ممکن است در دورههایی از تاریخ قطع ارتباط با یک کشور به هر منظوری (مثلا به منظور ارتباط مستحکمتر با دشمن کشور مربوطه) حداکثر کنندۀ منفعت ملی تلقی شود و بنابر این قطع ارتباط تجاری و اقتصادی در هر لحظه از زمان امکان پذیر است. بنابر این وابستگی اقتصاد داخلی به دیگر کشورها وابسته کردن اقتصاد به رابطهای تجاری و ناپایدار است که هر لحظه امکان قطعشدن دارد و بنابر این در چنین اقتصادی پایۀ یک اقتصاد بر امری سست و متزلزل بنیان نهاده شده است.
شاید بیان شود ورود برندهای مربوط به کالاهای غیر استراتژیک در یک کشور زیانی در بر نخواهد داشت. اما نکته این است که مردم نسبت به برندی که مصرف میکنند احساس تعلق میکنند و نسبت به آن وفادار میمانند و اصلیترین مزیت یک برند در اقتصاد نیز همین شاخصه تلقی میگردد. بنابر این وارد کردن برند از کشوری مانند آمریکا که اولا به دلیل عظیم بودن جریان اقتصادی از قطع ارتباط با دیگر کشورها چندان آسیبی نمیبیند (به لحاظ سهمی از تجارت) و همچنین رابطۀ خصمانهای با ایران و بسیاری از کشورها دارد، تعلق مردم به مصرف چنین برندهایی وابستگی به کالاهایی ایجاد میکند که هر لحظه امکان قطعشدن آن وجود دارد.
در سال ۱۹۹۰ زمانی که مک دونالد مجوز ورود به روسیه و تبلیغ نمادها و برندهای آمریکایی در روسیه را پیدا کرد، بسیاری از مجلات تحلیلی و سیاسی آمریکا از این واقعه بهعنوان حرکتی مهم در شکلگیری اقتصاد لیبرال در شوروی سابق نام بردند و اصلا آن را کم اهمیت در نظر نگرفتند.
در تحریمهای گذشته مردم چندان اثر تحریمها بر اقتصاد را مشاهده نکردند و تا زمانی که از طریق تورم یا بیکاری بروز نکرد از آن آگاه نشدند. این امر به دولتمردان فرصتی مناسب را داد تا بتوانند قبل از اینکه مردم از آثار تحریمها مطلع شوند و رفتارها و واکنشهای نا مناسب انجام دهند، سیاستهای لازم را انجام داده و اثر واقعی آن را به شدت خنثی کنند. در واقع از برندها بهعنوان تابلویی از اثر تحریمها بر اقتصاد در چشم مردم نمایان میشود و مردم قبل از هر کسی متوجه میشوند که تحریم اتفاق افتاده و لذا سریعا واکنشی میدهند که تأثیر تحریمها را بیشتر نیز میکند و فرصتی برای دولت در سیاستگذاری مناسب و راهکاری جایگزین نمیدهند.
4-2. تغییر وجهۀ آمریکا در نظر مردم
وقتی مردم از دشمن خود نفرت داشته باشند و او را واقعا دشمن بدانند، زمانی که رفتار خصمانهای مانند تحریم اقتصادی انجام داد در مقابل آن با قدرت مقابله میکنند و تسلیم نمیشوند. وجود این همکاری مردم برای دولت و حکومت نعمتی بزرگ در دوران انقلاب بوده و همواره به همیاری و همکاری مردم در مواقع سختی و مشکلات تکیه داشته است. در همین دوران نیز بیش از پیش به اقتصادی مردمی و حضور آنها برای توسعۀ اقتصادی پایدار و مقابله با مشکلات اقتصادی اخیر، نیاز احساس میشود. بنابر این وجهۀ دشمن نمای آمریکا در کشور و در بین مردم برای ایجاد واکنش مناسب در رفتارهای آنها لازم است.
این نکته واضح است که هر کشوری نمادی دارد که با آن شناخته میشود. بهعنوان مثال زمانی که ترکیه نام برده میشود پارچههای خوب آن به ذهن متبادر میشود و زمانی که از ژاپن یا کره نام برده میشود لوازم فنی و تکنولوژکی آنها به ذهن میآید. همینطور زمانی که از چین صحبت میشود کالاهای نسبتا کم کیفیت ولی بسیار ارزان آن به ذهن میآید. در واقع همان چیزهایی که مردم از کشور مربوطه مشاهده کردند.
در نتیجه زمانی که برندهای آمریکایی به داخل ایران راه یابند و به صورت خوراک، پوشاک و لوازم فنی هر چند باکیفیت در دست مردم مورد استفاده قرار گیرد، آمریکا تنها با تحریمها و رفتارهای خصمانه شناخته نمیشود، بلکه با کالاهاو برندهای جدید شناخته میشود که باعث تغییر وجهۀ آمریکا در بین مردم میشود. اگر ترس از سیاستهای خصمانۀ آمریکا در آینده نبود، این تغییر وجهه چندان مهم تلقی نمیشد، اما چون میدانیم که همواره از جانب آمریکا چنین سیاستهایی را شاهد خواهیم بود به نگرش قبلی مردم و در نتیجه همکاری و همیاری مردم در مقابله با مشکلات نیازمند هستیم، که با تغییر وجهۀ آمریکا آن را از دست خواهیم داد.
5-2. نفوذ فرهنگی در کشورها و تغییر رفتارهای اقتصادی
اگر برندهای لباس آمریکایی در ایران وارد شود، طرز پوشش مردم، اگر برندهای خوراکی و فستفودهای آمریکایی وارد شود، نوع خوراک مردم و اگر برندهای فنی و تکنولوژیک آمریکایی وارد ایران شود، نوع رفتارهای مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و مردم به جای اینکه به رفع نیازهای خود فکر کنند به استفادۀ بیشتر از برندهای آمریکایی گرایش خواهند یافت. در جامعۀ امروز کیفیت کالاها، نوع و زیبایی آنها و همچنین کارکرد آنها در رفع نیازهای روزمره تنها معیارهای انتخاب و خرید کالا نیست، بلکه بسیاری از افراد به دلایل فرهنگی و اجتماعی، نوعی خاص از برند کالاها را انتخاب و مورد استفاده قرار میدهند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا به نمایندگی از وزارت خارجه، با قراردادی که ماه سپتامبر میان شرکتهای «نوشیدنیهای آرکی13» آمریکا و «سونا طب پارسیان» ایران منعقد شده، موافقت کرده است. طبق این قرارداد، شرکت آرکی مجاز شد تا نوشابه به ایران صادر کند.
«دیوید اینجل» معاون رئیس بخش فروش آرکی در اینباره توضیح میدهد: «اکنون آرکی به ۱۰۰ میلیون مصرفکننده در ایران (و منطقه) دسترسی خواهد داشت. این قرارداد به نفع همه است. ما نوشابههایمان را به ایران صادر میکنیم و این کار مشاغل بیشتری برای کارگران آمریکایی ایجاد میکند. این یک وضعیت برد-برد است.» .
نوشابههای فوق که طعم و رنگی مشابه با مشروبات الکلی دارد، (هرچند الکلی نیست) باعث تغییرات فرهنگی و سهلشدن ورود سایر نوشیدنیها به داخل کشور خواهد شد، و آنها این بازاریابی و تبلیغات فرهنگی را دنبال میکنند تا بتواند سایر محصولات خود (اعم از محصولات الکلی) را نیز در ایران به فروش برساند و این سیاستی قطعی برای تبلیغات این شرکت خواهد بود تا سود خود را حداکثر کند.
6-2. کسب سود فراوان برندها به هزینۀ کسادی در تولید داخلی کشورها
همانطور که اشاره شد، بسیاری از صنایع داخلی که در دوران تحریم شکل گرفتند، اما به دلیل نوپا بودن همچنان توانمندی رقابت با صنایع و شرکتهای تولیدی بین المللی را ندارند، با واردات کالا از برندهای معروف آمریکایی که بین مردم ایران نیز شهرت فراوان داشته و قطعاً گرایش زیادی به خرید آن است، باعث کاهش شدید فروش شرکتهای تولیدی داخلی خواهیم شد. شرکتهای آمریکایی که به دنبال سود بیشتر هستند، از بازار خام ایران (به دلیل تحریمهای خود آمریکا) استفاده نموده و سودهای فراوانی را کسب خواهند نمود. این مطلب علاوه توسعۀ شرکتهای آمریکایی هزینههایی را که آنها به دلیل اعمال تحریمها تحمل کردند را نیز از محل ایران و به هزینۀ تعطیلشدن تولیدات داخلی ایران تأمین میکنند.
در واقع میتوان گفت آمریکا و به طور کلی همۀ کشورهای تحریم کننده، هزینههای بسیاری را برای تحمیل تحریمها به ایران و یا دیگر کشورها تحمل میکنند و آمریکا که عامل اصلی تحریمهای اخیر ایران بود نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابر این دولت آمریکا به این نتیجه رسیده که بهترین راه برای تأمین هزینههای تحمیل تحریمهای اخیر به ایران خود بازار ایران است. واردات کالاها و خدمات به بازار ایران از دو جهت برای دولت آمریکا (و نه فقط صنایع و شرکتهای تولیدی) سود خواهد داشت. اول برای صدور اجازۀ صادات کالا به ایران درآمدی نصیب دولت آمریکا خواهد شد و ثانیاً با افزایش سود شرکتها مالیات پرداختی آنها نیز به دولت افزایش خواهد یافت و این خود منبعی دیگر برای تأمین هزینههای تحمیل تحریمها خواهد بود.
7-2. مسیری برای واردات قاچاق از آمریکا
واردات و مجوزهای وارداتی از شرکتهای آمریکایی قطعاً راه را برای قاچاق کالا از آمریکا به ایران باز میکند. محدودیت در کنترل همۀ کالاها و خدمات واردات از طریق واردات انبوه باعث میشود مسیری برای واردات کالاهای قاچاق و غیر مجاز به داخل کشور باز شود. البته این مسئله برای واردات انبوه از هر کشور دیگری نیز صادق است و تنها منحصر به واردات از آمریکا نیست.
8-2. قدرت یافتن در بازارها ایران برای کنترل متغیرها
شاید در ابتدا ورود چند کالای محدود مانند نوشابه و. . . به بازار ایران چندان اهمیت نداشته باشد. اما بازشدن درهای واردات از کشوری مانند آمریکا، قطعاً باعث هجوم سرمایه داران برای تجارت از این کشور خواهد شد که گسترش واردات کالا از آمریکا را نتیجه خواهد داد. افزایش سهم کالاهای وارداتی کشوری مانند آمریکا در بازار ایران خود تهدیدی به حساب میآید که متغیرهای اقتصادی ایران از کنترل نیروهای داخلی خارج میشود. تغییر نرخ ارز، تغییر قیمتهای داخلی آمریکا، رکودها و کاهش تولیدات در آمریکا و. . . همه میتواند بر اقتصاد ایران نیز اثر گذار باشد و به نوعی بازار ایران را وابسته به بازارهای کشوری میکند که به دلیل بزرگ بودن اقتصاد چندان تأثیری از قطع ارتباط یا کاهش فروش در بازار ایران نخواهد دید. این خود تهدیدی بر اقتصاد ایران محسوب میشود که باید برای آن تدابیری اندیشید و از آن پیشگیری کرد.
9-2. خارجشدن مدیریت افکار عمومی از دست نیرویهای داخل
مدیریت افکار عمومی و تغییرات تحولات اقتصادی کوچک میتواند منجر به تغییرات و تحولات اجتماعی بسیار بزرگی شود که بهعنوان نقطۀ شروع تلقی میگردد. یکی از روشهای تأثیر بر افکار عمومی فروش کالاها و خدمات به مردم است که روش استفاده از آن، نوع کالا و خدمات، برندسازی و جلب اعتماد، تبلیغات و شیوههای تبلیغی و حضور در رسانهها میتواند از موارد موثر باشد. بنابر این یکی از مسئولیتهای اجتماعی هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی که شرکتهای تولیدی عهدهدار آن هستند، مدیریت افکار عمومی و توسعۀ فرهنگ مصرفی و اقتصادی مردم است.
شاید در ابتدا ورود چند کالای محدود مانند نوشابه و فستفود و... به بازار ایران چندان اهمیت نداشته باشد. اما بازشدن درهای واردات از کشوری مانند آمریکا، قطعاً باعث هجوم سرمایه داران برای تجارت از این کشور خواهد شد که گسترش واردات کالا از آمریکا را نتیجه خواهد داد. افزایش سهم کالاهای وارداتی کشوری مانند آمریکا در بازار ایران خود تهدیدی به حساب میآید که متغیرهای اقتصادی ایران از کنترل نیروهای داخلی خارج میشود.
اگر برندهای آمریکایی در ایران به طور گسترده وارد شود، میتواند این مدیریت افکار عمومی و فرهنگ سازی اقتصادی و مصرفی را در دست بگیرد و بنابر این مدیریت آن از دست نیروهای داخلی خارج خواهد شد. در صورت تحریم، یکی از موثرترین روشهای مقابله، مدیریت افکار عمومی در این جهت است که تحریمها اثری نداشتند و کنترل رفتارها و واکنشهای مردم اولین گام در این مسیر است. در صورت توسعۀ واردات از آمریکا این ابزار از دست مدیران کشوری خارج خواهد شد.
3. روشهای مقابله با تأثیرات منفی برندهای آمریکایی
حال لازم است بر اساس اثراتی که واردات و نفوذ برندهای آمریکایی در کشور خواهد داشت، روشهایی برای مقابله با آن پیشنهاد دهیم تا مسیری را برای تفکر بیشتر در این زمینه باز کند.
1-3. روش اول: جلوگیری کلی از واردات
اولین راهی که برای جلوگیری از اثرات منفی و مقابله با تأثیرات بیان شده از واردات کالا و نفوذ برندهای آمریکایی به ذهن میرسد، جلوگیری کلی از واردات است. یعنی از ابتدا اجازۀ ورود کالاها از برندهای آمریکایی که تهدیدهای مذکور را ایجاد میکند را ندهیم. البته این روش برای همۀ کشورها به طور همزمان جوابگو نیست. زیرا کشور نیازهایی دارد و یکی از روشهای توسعۀ اقتصادی و رفع نیازهای مذکور واردات است. لذا توسعۀ روابط تجاری و بین الملل و استفاده از تقسیم کار از اصول اساسی توسعۀ اقتصادی محسوب میشود. اما میتواند واردات از یک کشور خاص که بیشترین تهدید بر بازار ایران محسوب میشود و معنای توافقات را تغییر میدهد، را ممنوع و یا بسیار محدود کرد و از تجارت با سایر کشورها منتفع شد و نیازها را بر طرف نمود.
2-3. روش دوم: روشهای مکمل
در صورتی که جلوگیری کلی از واردات صورت نگرفت به هیچ عنوان نمیتواند به طور کامل اثرات بیان شده را تحت کنترل در آورد و آنها را خنثی کرد اما سیاستهایی در جهت کاهش تأثیرات آن باید به صورت مکمل انجام شود. این سیاستها عبارتند از:
فرهنگ سازی
وضع تعرفههای سنگین بر واردات از آمریکا
تشویق مصرف کنندگان به مصرف کالای داخلی توسط دولت
جلوگیری از تبلیغات گسترده کالاهای آمریکایی در رسانههای داخلی به ویژه رسانه ملی
تشویق و حمایت از تولید کنندگان داخلی به تولید کالاهای با کیفیت بالاتر و جایگزینی آنها در برنامه بلند مدت به جای کالاهای وارداتی
آگاه سازی مردم از تأثیر مصرف کالاهای داخلی بر هویت فرهنگی، ملی و مذهبی آنها
نظارت بیشتر بر جزئیات فعالیتهای کالاهای خارجی و نمایندگیهای آنها و جلوگیری شدید از قاچاق کالا در جریان واردات انبوه. ▪
پی نوشت
1. macdonald
2. CocaCola
3. Microsoft
4. Apple
5. ArKay Beverages
6. Nike
7. IBM
8. Pepsi
9. Big Boy Restaurants
10. Gillette
11. Kentucky Fried Chicken
12. Ford
13. ArKay Beverages
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 13، آذر ماه 1394، صص42-46