گفتوگو با جعفر قادری، نمایندۀ مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی
1396/1/6
تعداد بازدید:
جعفر قادری دارای مدرک دکتری اقتصاد شهری و منطقهای و عضــو هيئـــت علــمی دانشگاه شيراز میباشد. ایشان در دورۀ نهم مجلس شورای اسلامی در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس عضویت دارند. در این شماره دربارۀ وضعیت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و عوامل بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی در میان مسئولان با ایشان به گفتوگو نشستیم.
رصد فعلی شما از وضعیت اجرای این سیاستها در دستگاههای مختلف کشور چیست؟
من فکر میکنم سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هنوز در کشور جدی گرفته نشده است. بهتر بود برای اجرای صحیح و سریع این سیاستها، کمیتهها و کارگروههایی بهوجود میآمد و تبیین و تصمیم در مورد این سیاستها را به عهده میگرفت تا خلأها و کمبودها در این حوزه برطرف میشد و ساختارهای مناسبی پیشبینی میشد. البته کارهایی در مجلس و قوۀ مجریه انجام شده است ولی این کارها کافی نیست و نمیتواند پاسخگو به نیاز کشور باشد. آنچه الآن در حال رخ دادن است جنبۀ تبلیغی دارد و هنوز از جانب مسئولین اقدام مناسبی صورت نگرفته است.
اشاره کردید که این سیاستها جدی گرفته نمیشوند، به نظر شما چه دلایلی وجود دارد که باعث میشود این سیاستها جدی گرفته نشوند؟
مهمترین دلیلش این است که هنوز در برخی از مسئولین ما این باور وجود ندارد که تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، اقتصاد مقاومتی است. مخصوصا که کشور ما در تعارض جدی با قدرتهای استکباری حاکم بر جهان دارد و مانند ترکیه و یا کشورهای دیگر نیست که بخواهد الگوها و کارهایی را که در آن کشورها انجام شده است را پیاده کند و از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل همچون آنها استفاده کند و با محدودیت و محرومیت مواجه نشود. بلکه وضعیت کشور ما کاملا متفاوت است و ممکن است با این روش و استفاده از الگوهای این کشورها شوکهای اقتصادی به کشور ما تاثیر زیادی بگذارند و کشور را با مشکلات فراوانی مواجه کنند. به هر صورت باید این باور جدی در مسئولان ما بوجود بیاید و اقدام جدی در این عرصه انجام گیرد و این سیاستها تبدیل به شاخص، قانون، دستورالعمل و آییننامه شود تا قابل پیگیری و اندازهگیری باشد. چون شاخص گذاری مشخص میکند که ما چقدر در اجرای این سیاستها موفق بودهایم و توانستهایم آسیب پذیری اقتصاد کشور را کم کنیم.
هنوز در برخی از مسئولین ما این باور وجود ندارد که تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، اقتصاد مقاومتی است. مخصوصا که کشور ما در تعارض جدی با قدرتهای استکباری حاکم بر جهان دارد و مانند ترکیه و یا کشورهای دیگر نیست که بخواهد الگوها و کارهایی را که در آن کشورها انجام شده است را پیاده کند و از ظرفیتهای اقتصاد بین الملل همچون آنها استفاده کند و با محدودیت و محرومیت مواجه نشود.
آیا با جمعبندی هستهای که اتفاق افتاد این بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی افزایش خواهد یافت؟
شاید تصور برخی مسئولان این باشد که با این جمعبندی قدرت عمل ما بیشتر شده است و دیگر نیازی به اقتصاد مقاومتی نداریم. درصورتی که ما باید به این نتیجه برسیم که در شرایط تحریم پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی کار سختتری است و الآن راحتتر میشود این سیاستها را پیگیری و اجرا کرد. در واقع باید مواظب باشیم تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و از این فرصت برای مقاومسازی اقتصاد کشور استفاده کنیم.
برای اینکه اقتصاد کشور مقاوم شود چه کارهایی باید انجام دهیم تا تحریمهای آینده بر اقتصادمان کمتر تاثیر بگذارند؟
ما باید برای این کار از ظرفیتهای اقتصادی کشور خودمان و همچنین ظرفیتهای کشورهای همسایه استفاده کنیم و با تاکید بر استفاده از علم و دانش روز و واگذاری فعالیتهای اقتصادی به مردم و توجه به عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی و متنوع کردن اقتصاد، اقتصاد کشور را مقاوم کنیم و حجم اقتصاد کشور را بالا ببریم و ضربهپذیری اقتصاد کشور را کاهش دهیم و عدالت اجتماعی را محقق سازیم.
بعد از جمعبندی مذاکرات دوباره بحث سرمایهگذاری خارجی مطرح شده است چطور میتوان از این سرمایهگذاریها برای بهبود اوضاع کشور استفاده کرد؟
این سرمایهگذاریها باید در حوزههایی باشد که تواناییهای بالقوۀ ما را تبدیل به بالفعل کند مثل؛ پتروشیمی و کشاورزی. همچنین این سرمایهگذاریها باید در زیرساختها باشد تا هزینۀ تولید را کاهش دهد.
سرمایهگذاریها نباید برروی کالاهای لوکس باشد چون اینها در اولویت ما نیستند و میتوانند اقتصاد کشور را به سمت مصرفیشدن بکشانند. سرمایهگذاری باید در حوزههایی باشد که مصرف را منطقی کند و نه آنکه لزوما مصرف را کم کند. سرمایهگذاری باید مصرف کالاهای داخلی را افزایش دهد و نیروی کار داخلی را کارآمدتر کند. درواقع نباید به گونهای باشد که سرمایهگذاری خارجی بیاید و نیروی انسانی داخلی به کار گرفته نشود و کارآیی نیروی انسانی داخلی را افزایش ندهد.
شاید تصور برخی مسئولان این باشد که با این جمعبندی قدرت عمل ما بیشتر شده است و دیگر نیازی به اقتصاد مقاومتی نداریم. درصورتی که ما باید به این نتیجه برسیم که در شرایط تحریم پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی کار سختتری است و الآن راحتتر میشود این سیاستها را پیگیری و اجرا کرد. در واقع باید مواظب باشیم تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و از این فرصت برای مقاومسازی اقتصاد کشور استفاده کنیم.
در این سرمایهگذاریها باید منافع مشترک در نظر گرفته شود تا دوباره با تحریمها و فشارهای خارجی سرمایهگذاران از کشور خارج نشوند و در شرایط سخت هم در کنار کشور باقی بمانند.
این سوال در مورد واردات هم مطرح است، چه کار باید بکنیم تا افزایش واردات پس از جمعبندی هستهای بر اقتصاد کشور تاثیر بد نگذارد؟
ما باید وارداتمان را سوق بدهیم به سوی واردات مواد اولیه صنایعی که به دلیل کمبود این مواد تعطیل شدهاند. و کالاهای سرمایهای که میتوانند صنایع ما را قویتر و رقابتیتر کنند. مشکل در جایی بروز میکند که واردات ما به سمت کالاهای لوکس برود چون این نوع واردات هدر دادن سرمایههای ملی است و خیانتی است به نسلهای آینده. درواقع این رویکرد که ما از این فرصت ایجاد شده و منابع آزاد شده برای وادات کالاهای مصرفی استفاده کنیم کاملا غلط است، بلکه باید از این فرصت برای توسعۀ صادرات غیر نفتی و محصولات فنی و مهندسی استفاده کرد تا کشور از درآمد و اشتغال ناشی از این فعالیتها استفاده کند و اقتصاد ایران ارتقا یابد.
به نظر شما لغو تحریمها تا چه حد در اقتصاد ایران تاثیر میگذارد؟
بستگی دارد به اینکه ما از این فرصت چگونه استفاده کنیم، ما میتوانیم از این فرصت برای تولید و اشتغال بیشتر و ایجاد درآمد در داخل کشور استفاده کنیم یا اینکه برای واردات کالاهای لوکس. به عبارت دیگر ما از این فرصت برای ورود به بازارهای جدید استفاده میکنیم یا آنکه بازار داخلی خود را بیشتر در اختیار کالاهای خارجی قرار میدهیم. نوع برخورد ما با شرایط جدید تعیین میکند که تا چه حد ما از شرایط جدید میتوانیم استفاده کنیم. ▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 13، آذر ماه 1394، صص33-34