دکتر حجتاله برامکی یزدی| دکتری مدیریت قراردادهای نفتوگاز
1396/1/8
تعداد بازدید:
نفت علاوهبر آنکه دارای تمامی ویژگیهای کالای معمولی نظیر بازارهای عرضه و تقاضا، قیمت، محدودیت تولید و غیره میباشد؛ ولی خصوصیات خاص خود را نیز دارد همچون نبود جایگزینهای مناسب، قابلیت تبدیل به فرآوردههای دیگر و از همه مهمتر سیاسیبودن. با توجه به نیاز به نفت در سرتاسر جهان و محدودیت عرضه آن در برخی مناطق، قیمتگذاری نفت یکی از مسائل حائز اهمیت است که تأثیرات بهسزایی در دیگر بخشهای اقتصادی کشورها و همچنین اقتصاد بینالمللی خواهد داشت.
1. مقدمه
بیثباتی نسبی عرضه، یکنواختی و تغییرات تقاضای نفت خام از مهمترین خصوصیات بازارهای جهانی نفت محسوب میشود، لذا قیمت نفت ماهیتاً بیثبات است، اما در ماههای اخیر، این نوسانات و بیثباتیها به اوج خود رسیده است. قیمت نفت که در سال ۲۰۱۰، ارقام زیر ۱۰۰ دلار را به خود دیده بود، با نزدیک شدن به سال ۲۰۱۱ روندی افزایشی داشت و در ماه فوریه سال ۲۰۱۱، قیمت بالاتر از ۱۰۰ دلار برای شاخص نفت برنت ثبت شد. این روند افزایش موقتی نبود و به همینصورت شاخص نفت WTI نیز در ماه آوریل همان سال، بالای صد دلار بوده است. بالاترین رقمی که برای قیمت نفت مشاهده شد، در ماه میهمان سال، یعنی سال ۲۰۱۱ بوده است که نفت شاخص برنت، ۱۲۶ دلار قیمتگذاری شد.
هر چند قیمت نفت در بازه بالای۱۰۰ دلار حفظ شد؛ ولی از ابتدای سال ۲۰۱۴ بازارهای جهانی نفت تغییر روند عمده را در قیمت نفت شاهد بودند. به گونهای که در اکتبر همان سال، قیمت نفت به کانال زیر صد دلار بازگشت. اینبار این روند کاهش نفت بود که ادامهدار شد و تا کنون نیز روند قیمت نفت کاهشی بوده است، بهصورتی که در کمتر از شش ماه قیمت هر بشکه نصف شده است و نفت صد دلار بهازای هر بشکه در سپتامبر ۲۰۱۴، در ژانویه ۲۰۱۵ به حدود ۵۰ دلار کاهش یافت و در ماه فوریه سال جاری میلادی ۲۰۱۶، یک سوم شد و به حدود ۳۰ دلار کاهش یافت. سؤالی که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است، آن است که چگونه نفتی که در ابتدای قرن بیستویک، بیستوپنج دلار بوده است به صدوبیستوپنج دلار رسیده است و دوباره به بیستوپنج دلار کاهش یافته است. برای پاسخ به این سؤال لازم است که ابتدا به نفت و سیستمهای قیمتگذاری نفت پرداخته شود تا با توجه به این چارچوب، ارائه تحلیل از وضعیت بازار موجود ممکن شود.
2. سیستم قیمتگذاری نفت
نفت علاوهبر آنکه دارای تمامی ویژگیهای کالای معمولی نظیر بازارهای عرضه و تقاضا، قیمت، محدودیت تولید و غیره میباشد؛ ولی خصوصیات خاص خود را نیز دارد همچون نبود جایگزینهای مناسب، قابلیت تبدیل به فرآوردههای دیگر و از همه مهمتر سیاسیبودن. با توجه به نیاز به نفت در سرتاسر جهان و محدودیت عرضه آن در برخی مناطق، قیمتگذاری نفت یکی از مسائل حائز اهمیت است که تأثیرات بهسزایی در دیگر بخشهای اقتصادی کشورها و همچنین اقتصاد بینالمللی خواهد داشت.
عوامل مؤثر بر قیمتهای نفت خام را میتوان به دو گروه تقسیم نمود: عوامل بنیادی و عوامل غیربنیادی. عوامل بنیادی شامل عواملی میشود که ریشه در صنعت نفت دارند و بهطور مستقیم با مسائل بازار نفت مرتبطاند و در نهایت، عرضه و تقاضای نفت را تحت تأثیر قرار میدهند. عوامل غیربنیادی نیز به عواملی اطلاق میشود که عملاً منشأ آنها خارج از صنعت نفت است، اما به تناسب شرایط میتوانند بر قیمتهای نفت خام حتی، گاه بیش از عوامل بنیادی، اثرگذار باشند.
نفت علاوهبر آنکه دارای تمامی ویژگیهای کالای معمولی نظیر بازارهای عرضه و تقاضا، قیمت، محدودیت تولید و غیره میباشد؛ ولی خصوصیات خاص خود را نیز دارد همچون نبود جایگزینهای مناسب، قابلیت تبدیل به فرآوردههای دیگر و از همه مهمتر سیاسیبودن.
عوامل مؤثر در قیمتهای نفت خام بهطور عمده عبارتاند از: وضعیت تقاضای جهانی نفت خام، تغییرات و اختلالات در عرضه نفت خام، تغییرات فصلی تقاضا، وضعیت آب و هوایی، تغییرات در میزان خوراک پالایشگاهها، تعمیرات و مشکلات پالایشگاهی، وضعیت رشد اقتصادی، ظرفیت مازاد تولید، سطح ذخیره سازیها، مسائل مرتبط با سیستم حمل و نقل و کشتیرانی، مقررات زیست محیطی و اخبار نفتی، اما عوامل غیربنیادی بهطور عمده شامل اقدامات سفتهبازی برای کسب سود بیشتر از بازار نفت، نقش مؤسسات مالی، واکنشهای سیاسی، تغییر در نرخ اسعار، وضعیت بورس سایر کالاها، قیمتهای سایر حاملهای انرژی جایگزین نظیر زغالسنگ، گاز طبیعی و ... ، بروز اعتصابات و جنگ که موجب اختلالات در عرضه میگردد و اخبار غیر نفتی میشود. لذا تحلیل شرایط بازار نفت، تنها زمانی میتواند مناسب و واقعی باشد که علاوهبر شناخت کافی از چگونگی اثرگذاری این عوامل، از آخرین وضعیت آنها نیز اطلاعات کافی و بهروز وجود داشته باشد.
3. چرایی این تحولات
دراینمیان آنچه مهم است، بررسی دلایلی است که سبب شده است کشورهای تولیدکننده، خود دست به چنین اقدام متحورانهای بزنند. در اتفاقات اخیر که بازار جهانی نفت و گاز را تحت تأثیر قرار داده است، میتوان ردپای عوامل اساسی بازار یعنی عرضه و تقاضا و همچنین عوامل سیاسی و ژئوپلیتیکی را مشاهده کرد.
1-3. ناترازی عوامل بازار
سالها پیش همه تصور میکردند تقاضای جهانی برای نفت، همیشه سیری صعودی خواهد داشت، اما میبینیم در بسیاری از مواقع، کفه عرضه سنگینتر از تقاضا شده است. اوپک در تازهترین گزارش ماهانه خود مهمترین عامل افت بهای نفت در این مدت را سرعت زیاد افزایش عرضه نسبت به رشد تقاضا اعلام کرده است. اوپک هم در گزارش هفتۀ گذشته خود، کاهش تقاضا برای نفت در سال ۲۰۱۶ میلادی را ۱,۲۵میلیون بشکه در روز پیشبینی کرد. طی سالهای گذشته، جریان بازار نفت در مسیر سبقتگرفتن عرضه از تقاضا بوده است. چرا که عرضه نفتخام و همچنین عرضه گاز طبیعی و به تبع آن میعانات گازی (که میتواند جایگزین نفتخام باشد)، خصوصاً در کشورهای غیراوپک در حال افزایش بوده است. به عنوان مثال؛ امکان بازگشت ایران به بازار، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در بازار نفت است. هرچند تحریمها هنوز کاملاً رفع نشده و نفت اضافی ایران وارد بازار نشده است، اما شاهد تأثیر روانی آن در بازار جهانی نفت هستیم. آخرین گزارش ماهانه اوپک نشان میدهد که در ماه ژانویه و پس از لغو تحریمها، تولید نفت ایران ۳۸ هزار و ۱۰۰ بشکه افزایش یافته است و به ۲,۹۲۵ میلیون بشکه رسیده است.
بخش دیگر از تولید اضافه، به دلیل اقتصادیشدن برداشت از مخازن غیرمرسوم است. قیمتهای بالای نفت در سالهای اخیر سبب شده است که هزینههای بالای برداشت از این نوع مخازن پوشش داده شود. یکی از کشورهایی که برداشت درخورتوجهی را از منابع غیرمرسوم آغاز کرده است، آمریکاست. افزایش تولید نفت آمریکا به ۸,۷ میلیون بشکه در روز موجب شده است واردات نفت از کشورهای اوپک به نصف سال ۲۰۰۸ برسد. امنیتخاطر آمریکا از عرضه انرژی کافی، به حدی است که ممنوعیت صادرات نفت خام از ایالات متحده که سالهای سال به دلیل امنیت انرژی وضع شده بود، در ماههای اخیر لغو و امکان صادرات نفت از این کشور نیز ممکن شده است.
در مقابل، وضعیت تقاضا تغییر چندانی نداشته است و حتی پیشبینیها به دلیل انتشار آمارهای ضعیف از اقتصاد اروپا و چین و افزایش ارزش دلار آمریکا و نیز تغییرات فصلی پالایشگاهها حاکی از آن است که کاهش نیز داشته باشد. رشد تقاضا به دلیل بحران اقتصادی در کشورهای صنعتی متوقف و حتی گاهی منفی بوده است. در اینبین، به گزارش رویترز، در حالی که تقاضا در آمریکا به دلیل افزایش تولید نفت ماسهای و در اروپا به دلیل کاهش رشد اقتصادی حوزه یورو، افت کرده است، دفاع از سهم فعلی و بهدستآوردن سهم بیشتر در بازارهای در حال رشد آسیا، اکنون به تمرکز اصلی تولیدکنندگان نفت تبدیل شده است، لذا برخی کشورهای منطقه با اتخاذ قیمتهای تهاجمی سعی در برهمزدن شرایط موجود و جذب بازارها دارند.
2-3. توسعه منابع غیرمرسوم
سیاست آمریکاییها طی سالهای اخیر، خودکفایی در تولید نفت و گاز بوده است و در این مسیر بهرهبرداری گسترده از منابع غیرمرسوم نفت و گاز را در دستور کار خود قرار دادهاند که البته اقتصادیشدن منابع غیرمرسوم و توسعۀ آنها، مرهون قیمتهای بالای نفت بوده است. قیمتهای بالای نفت در آمریکا، میلیاردها دلار فرصت سرمایهگذاری و میلیونها فرصت شغلی در توسعه این منابع و نیز برای آمریکا نسبت به دیگر رقبای اقتصادیاش تفوق ایجاد کرده است و به همین دلیل، آمریکاییها وضعیت خروج از رکودشان بهتر از رقبا و خصوصاً اروپاست. تولید نفت و خصوصاً گاز در چندسال گذشته در آمریکا، بهشدت افزایش یافته و واردات این کشور کاهش یافته است و این خود از عوامل عمده سبقتگرفتن عرضه از تقاضاست.
سیاست آمریکاییها طی سالهای اخیر، خودکفایی در تولید نفت و گاز بوده است و در این مسیر بهرهبرداری گسترده از منابع غیرمرسوم نفت و گاز را در دستور کار خود قرار دادهاند که البته اقتصادیشدن منابع غیرمرسوم و توسعۀ آنها، مرهون قیمتهای بالای نفت بوده است.
شواهد زیادی وجود دارد مبنیبر اینکه آمریکاییها بر پیشرفت برنامۀ خودکفایی و توسعه سرمایهگذاری بر منابع غیرمرسوم نفت و گاز که مستلزم قیمتهای بالای نفت است تأکید دارند و البته ممکن است در اثر پیشرفتهای تکنولوژیکی و گسترش امکانات بهرهبرداری از منابع غیرمرسوم، هزینههای تولید از این منابع پایین آمده باشد. سرمایهگذاری گسترده آمریکا و کانادا و برخی کشورهای اروپایی در صنعت شیل نیز با کاهش بیشازحد قیمت نفت خام به خطر میافتد. چراکه هزینه استخراج از منابع غیرمرسوم نسبت به منابع مرسوم بیشتر بوده است، لذا در روند کاهشی قیمت، اولین منابعی که تولید از آنها متوقف خواهد شد، منابع غیرمرسوم است. با توجه به سطح فعلی قیمتها بهنظر میرسد تولید از منابع غیرمرسوم، اقتصادی نیست. درحالیکه برخی کارشناسان پیشبینی میکردند که کاهش قیمت نفت تا حدی است که هزینه تولید از این منابع را پوشش دهد، اما قیمتهای فعلی به احتمال فراوان، پائینتر از این رقم میباشد. تحلیلی که از این شرایط میتوان داشت این است که افزایش قیمتها کمک شایانی به گسترش تکنولوژی تولید از منابع غیرمرسوم کرد. بهعبارتدیگر، قیمتهای بالای صد دلار میتوانست این انگیزه را در سرمایهگذاران ایجاد نماید که تکنولوژیهای جدید را بهکار برند و فرآیند تولید از این میادین را مورد آزمایش قرار دهند. با توجه به نتایجی که نشان از موفقیت نسبی این تکنولوژیها دارد، اکنون میتوانند با خیالی آسودهتر از منابع ارزان قیمت مرسوم، استفاده کنند تا زمانی که این منابع به پایان رسید، تکنولوژی منابع غیرمرسوم که در اختیار دارند، امکان استفاده خواهد داشت، در حالیکه کشورهای تولیدکننده دوباره از این قافله عقب ماندهاند.
3-3. عوامل سیاسی و ژئوپلیتیک
عوامل سیاسی و ژئوپلیتیک نیز از جملۀ دیگر عوامل مؤثر بر اتفاقات اخیر در بازارهای جهانی نفت و گاز است. خودکفایی آمریکا و بینیازیاش از واردات نفت از منطقه خلیجفارس اهمیت امنیت خاورمیانه را برای آمریکا کاهش میدهد و این میتواند برای عربستان هم خطرناک باشد؛ بنابراین، اینبار این احتمال هم وجود دارد که عربستان بخواهد با کاهش قیمت نفت، جلوی برنامه آمریکا را بگیرد. نکته دیگر جنگ تولیدکنندگان عمده برای حفظ بازارهای خود و کسب بازارهای دیگر رقباست. کاهش درخورتوجه قیمت نفت از طرف عربستان نیز به این منظور صورت میگیرد. این در شرایطی است که تقریباً همه نفت ایران به آسیا صادر میشود و در دوران پساتحریم به دنبال کسب مشتریان در دیگر مناطق است، در صورتیکه ایران مشتریان آسیایی خود را از دست بدهد شرایط نسبتاً نامناسبی را تجربه خواهد کرد.
همچنین در شرایطی که بحرانهای ژئوپلیتیک یا تحریم، دامن دیگر کشورهای تولیدکننده نفت را گرفته بود، عربستان از این میدان، سود برد و مرتباً بازار آنها را گرفت، بنابراین با بازگشت دیگران به بازار باید تولید خود را کاهش دهد، اما از این امر امتناع میورزد. حال اگر سیاست نفتی عربستان را در این میدان مبارزه، حفظ سهم بازار بدانیم، راهکاری جز کاهش قیمتها برای عربستان وجود نخواهد داشت. همانطور که بلومبرگ نیز اعلام کرده است که عربستان سعودی نفت خود را با کاهش قیمت چشمگیری که از سال ۲۰۰۸ تاکنون بی سابقه بوده است، عرضه میکند و این اقدام جز رقابت برای سهم بازار نیست.
همچنین آنگونه که رسانههای نزدیک به منابع آگاه به سیاستهای نفتی عربستان اعلام کردهاند، این کشور که تقریباً یکسوم تولید اوپک را در ماه گذشته به خود اختصاص داد، عرضه خود را کاهش نخواهد داد. علاوهبراین طی تصمیمی عجیب، نفت خود را برای بهدستآوردن سهم بیشتری از بازار نفت آسیا حراج میکند و به سقوط بیشتر قیمت نفت در بحبوحه کاهش قیمتها دامن میزند. این جنگ قیمتی، نتیجهای جز کاهش قیمتها و سقوط آن به کانال ۳۰ دلار نداشته است. رویترز در گزارش خود معتقد است قصد عربستان این است که به آرامی به بازارهای نفتی بفهماند که با قیمتهای پائینتر از سطح کنونی نیز برای مدت طولانیتر مشکلی ندارد. بهنوشته رویترز، ریاض اینبار میخواهد بدون قربانی کردن تولید یا سهم بازار، در کاهش قیمت پیشدستی کند. این راهبرد عربستان که با سیاستهای پیشین نفتی این کشور مطابقت ندارد، به احتمال فراوان توسعه رقیبان نفتی عربستان را از جمله نفتهای ماسهای آمریکا و نفتهای شنی کانادا نشانه گرفته است.
اما درمقابل، برخی تحلیلگران معتقدند که سیاستهای نفتی عربستان نهتنها در معارضه با آمریکا نبوده است، بلکه معمولاً در راستای اهداف آمریکا حرکت کرده است. در سال ۱۹۸۶ نیز وزیر وقت عربستان به بهانه سیاست سهم بازار، موجب سقوط قیمت جهانی نفت شد و بعدها معلوم شد این کار در راستای سیاست آمریکا، برای فشارآوردن به ایران در جهت پایاندادن به جنگ، تسهیل فروپاشی شوروی و ضربهزدن به قذافی بوده است و ممکن است چنین همکاری و طرحی مجدداً تکرار شود، اما الآن، هم اوضاع اقتصاد و انرژی دنیا و هم اوضاع ژئوپلیتیکی منطقه بسیار پیچیدهتر است و عربستان که احساس خطر امنیتی کرده است ممکن است واکنشهای دیگری را نشان دهد. بههرحال رژیم عربستان حرکت در راستای اهداف آمریکا را برای بقای خود میخواهد نه برای فنای خودش. باید دید اوضاع چگونه پیش میرود.
هرچند اوپک تنها نهادی است که میتواند بحرانهای ناشی از عرضه و تقاضای جهانی نفت را بهنحو مؤثری مدیریت کند. با وجوداین، ساختار بازار جهانی نفت و روابط اوپک و غیر اوپک بهنحوی است که نتایج اقدامات اوپک در مدیریت بحران قیمت، معمولاً به نفع مصرفکنندگان بزرگ نفت در کشورهای پیشرفته صنعتی و تولیدکنندکان غیراوپک تمام میشود.
آمریکا در این زمینه هم نقش مستقیم و هم غیرمستقیم دارد. اخیراً آمریکا با افزایش تولید داخلیاش، واردات نفت خود را از غرب آفریقا بسیار کم کرده است و این نفت (غرب آفریقا)، به بازارهای دیگر میرود و خود آمریکا نیز صادرات نفتیاش به کانادا را زیاد کرده است و موجب شده است کانادا نیز واردات از غرب آفریقا را کم کند. همچنین صادرات میعانات گازی و گازمایع آمریکا افزایش یافته است و بحثی هم در آمریکا مطرح است که اصولاً قانون ممنوعیت صادرات هیدروکربنها لغو شود که خود طرح این بحث هم در بازار، اثر منفی روی قیمتها داشته است.
عربستان سعودی بهآرامی به شرکتکنندگان بازار نفت اعلام کرده است که دولت این کشور از سطح پایینتر قیمتها برای بازه زمانی طولانی حمایت میکند. این امر تغییری سریع در سیاستگذاری است که هدف احتمالی آن ممکن است کندکردن روند گسترش صنعت نفت تولیدکنندگان رقیب و بهخصوص کندکردن روند تولید نفت و گاز شل در آمریکا و شاید جنگ نفتی با ایران و روسیه باشد.
همچنین کاهش نسبی تنشها در لیبی و نیجریه موجب افزایش نسبی تولید این کشورها شده است و این نکته هم روی قیمتها بیاثر نبوده است. با موفقیتهای اخیر در میدان مبارزه با داعش، نگرانی از توسعه و نفوذ داعش به مناطق نفتی عراق در جنوب و در کردستان کمتر شده است و این هم بر بازار مؤثر بود. این شرایط با تهدیدات داعش علیه بغداد و میدانهای نفتی جنوب عراق یا از سرگیری ناگهانی مسدودسازی بنادر نفتی لیبی به آسانی تغییرپذیر است، لذا علت اصلی این کاهش قیمت بیش از آنکه به رکود اقتصادی در اروپا یا کاهش رشد اقتصادی در چین و هند بازگردد، حاصل بازی پیچیده و خطرناک عربستان و آمریکا است.
4. اثرات اتفاقات اخیر بر ایران
همانطور که پیش از این ذکر گردید، ایران نیز قیمت نفت را کاهش داده است. با کاهش قیمت از طرف ایران و با توجه به وابستگی ایران به درآمدهای نفتی، تحقق بودجه تعیین شده از طریق فروش نفت با مخاطره روبرو خواهد شد که این خود اقدامات لازم و مقتضی را میطلبد. نکته دیگر در سهم بازار ایران است. کارشناسان حوزه نفت بر این باورند که درصورت وقوع جنگ قیمت بین ایران و عربستان، از آنجا که کیفیت نفت عربستان از ایران بهتر است، عربستان برنده این رقابت خواهد بود. از طرف دیگر این امکان وجود دارد که این اقدام عربستان با هماهنگی ایالات متحده برای فشارآوردن به ایران و روسیه، دو تولیدکننده بزرگ نفت که مورد تحریم کشورهای غربی واقع شدهاند و از نفت بهعنوان حربه برای مقابله با تحریم استفاده میکنند، اتخاذ شده باشد و عربستان از قیمت نفت راضی است.
افزایش تولید اوپک نیز حاکی از عدم تمایل اوپک به بازپسدادن سهم ایران است. براساس آخرین گزارش ماهانه، از ۱۳ کشور عضو اوپک، ۷ کشور در این ماه بیش از ۱۱۰هزار بشکه تولید نفت خود را کاهش دادهاند. این کشورها عبارتاند از الجزایر، آنگولا، اکوادور، اندونزی، قطر، امارات و ونزوئلا که تولید نفت آنگولا بیشترین میزان کاهش را داشته است. همچنین تولید نفت ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه و عربستان در مجموع ۲۴۱,۶ هزار بشکه در روز افزایش یافته است.
5. نقش اوپک در این شرایط
بعد از هرگونه افزایش یا کاهش شدید قیمتی، این سؤال همواره مطرح میگردد که آیا اوپک ابزار مناسبی در اختیار دارد تا بتواند بحرانهای حاصل از تغییرات عرضه و قیمت را بهنحو مناسبی مدیریت کند؟ پیش فرص ما این است که تأمین امنیت عرضه نفت خام، مهمترین هدف سیاستهای بین المللی انرژی در کشورهای پیشرفته صنعتی است. هرچند اوپک تنها نهادی است که میتواند بحرانهای ناشی از عرضه و تقاضای جهانی نفت را بهنحو مؤثری مدیریت کند. با وجوداین، ساختار بازار جهانی نفت و روابط اوپک و غیر اوپک بهنحوی است که نتایج اقدامات اوپک در مدیریت بحران قیمت، معمولاً به نفع مصرفکنندگان بزرگ نفت در کشورهای پیشرفته صنعتی و تولیدکنندکان غیراوپک تمام میشود.
کشورهای عضو اوپک نیز نمیتوانند بهتنهایی کاری انجام دهند، مگر از طریق همکاری و هماهنگی در اوپک. برخلاف رویه معمول که با کاهش قیمتها، کارتل نفتی اوپک از قدرت انحصاری خود استفاده کرده و با افت تولید، از کاهش بیشتر قیمتها جلوگیری میکرد، این بار اوپک، رفتار دیگری از خود بهنمایش گذاشته است. به عبارت دیگر، سیاست حاکم بر اوپک عدم همکاری است. حقیقت این است که نیاز مالی برخی کشورهای اوپک و رقابت برخی دیگر از اعضای آن برای حفظ سهم بازار خود، تولید این کارتل نفتی را افزایش داده است. رویترز در توضیح علت عدم کاهش تولید نفت از سوی اوپک نوشته است که اوپک به کاهش قیمت نفت بیتوجه است. برخی از اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به شکل مصرانه درخواست کردهاند که برای افزایش قیمتها این سازمان باید تولید نفت خود را کاهش دهد. این در حالی است که بیشتر اعضای اوپک تمایلی به کاهش تولید نفت خود ندارند.
6. پیشبینی آینده بازار
با توجه به تنوع عوامل تأثیرگذار بر بازار جهانی نفت، پیشبینی آینده بازار بسیار دشوار است. در سالهای اخیر عمدتاً تحولات ژئوپلیتیکی بهخصوص در کشورهای عضو اوپک، موجب تعادل عرضه و تقاضا شده است. تحولات موسوم به بیداری اسلامی بهویژه در لیبی، در کنار درگیریهای نیجریه و آثار آن بر کاهش تولید نفت این کشورها و همچنین تحریمهای نفتی ایران و در جایی دیگر بحران اوکراین و آثار انتظاری و روانی آن بر احتمال قطع گاز روسیه به اروپا و بهتازگی کاهش تولید نفت عراق، بهدلیل تحرکات گروه موسوم به داعش، بازار نفت را تحت تأثیر قرار داده است. از طرف دیگر، سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، به دلیل احتمال گرمتر شدن هوا، کاهش تقاضای نفت، کاهش قیمت بیشتر آن را پیشبینیهای میکند. لذا اگر کشورهای عضو برای کاهش عرضه دستبهکار نشوند، روند نزولی قیمت نفت همچنان ادامه خواهد داشت. با ادامه همین روند و درصورتی که عربستانسعودی هم حاضر به کاهش تولید خود نباشد و اوپک هم تصمیم به کاهش تولید نگیرد و معضل ژئوپلیتیکی جدیدی هم در منطقه و خصوصاً بخشهای نفتخیز منطقه رخ ندهد، احتمال کاهش قیمت از سطح موجود نیز وجود دارد. بنابراین لازم است که اقدامات جدیتری در تنظیم قیمت نفت در بازارهای جهانی صورت گیرد.▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 16، اسفند ماه 1394، صص 19-22