اقتصاد تراز انقلاب اسلامی و توان آفندی

اقتصاد ما از تفکر انقلاب اسلامی خیلی فاصله دارد. ایدئولوژی ما صد‌ها پله بالاتر از ایدئولوژی‌های اقتصادی است که دنبال می‌کنیم؛.اگرچه اندیشمندانی تئوریزه کردن اقتصاد انقلاب اسلامی را آغاز کردند؛ مثل شهید صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی؛ ولی متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد


دکتر علیرضا مقصودی| معاون فرهنگی، آموزشی و پژوهشی قرارگاه پدافند اقتصادی
1396/1/7
تعداد بازدید:
آفند به معنای این است که از مؤلفه‌های قدرت اقتصادی خودمان علیه مؤلفه‌های قدرت اقتصادی دشمن استفاده کنیم. ما ابزار خیلی بزرگی به نام انرژی در دست داریم و در این زمینه در دنیا قدرت بلامنازع هستیم. ابزارهای اقتصادی‌ای خصوصاً در حوزه انرژی و هم‌چنین مؤلفه‌های غیراقتصادی مانند مؤلفه‌های امنیتی، چه به لحاظ مباحث استراتژیکی و چه مباحث ژئوپولتیکی،در اختیار داریم؛ اما نتوانسته‌ایم به‌درستی از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم.

آفند به معنای این است که ما از مؤلفه‌‌های قدرت اقتصادی خودمان، علیه مؤلفه‌‌های قدرت اقتصادی دشمن استفاده کنیم که متأسفانه در این قضیه منفعل هستیم. ما ابزار خیلی بزرگی به نام انرژی در دست داریم که در آن قدرت بلامنازع هستیم، ابزار‌های اقتصادی خصوصاً در حوزه انرژی و مؤلفه‌‌های غیراقتصادی را مانند مؤلفه‌‌های امنیتی، چه به لحاظ مباحث استراتژیکی و چه مباحث ژئوپولتیکی، در اختیار داریم اما درست نتوانسته‌ایم از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم.

ما از طرفی با آسیای میانه و از طرفی با حوزه خلیج فارس در ارتباطیم. اما از سوی دیگر هم می‌توانیم ارتباطی در نزدیکی مرز‌های اروپا داشته باشیم که بسیار مهم است. ایران در حوزه سرزمین‌هایی مثل سوریه، عراق و لبنان نفوذ قابل توجهی دارد و به این وسیله می‌توانیم با کمک این همسایگان، قدرت اقتصادی قابل توجهی در مرز اروپا هم برای خودمان و هم برای این کشور‌ها ایجاد کنیم؛ اما این‌ها ظرفیت‌هایی است که متأسفانه به آن‌ها توجه نمی‌شود.

البته نمونه‌های غیراقتصادی‌ای داریم که توانسته‌ایم از ظرفیت‌هایمان بهره ببریم و الآن هم قدرت کشور روی این محور‌ها بنا شده است؛. ما با قدرت نفوذ انقلاب اسلامی، شخص ولی فقیه، ابزار‌های دفاعی موجود در نیرو‌های مسلح و از این دست توانسته‌ایم یک قدرت بلامنازع را در منطقه ایجاد کنیم.

سازمان پدافند غیرعامل به دنبال این است که مؤلفه‌‌های اقتصادی را قدرتمندتر کند؛ اما تهاجم اقتصادی علیه مؤلفه‌‌های قدرت اقتصادی دشمن، در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باید اتفاق بیفتد؛ یعنی دولت باید برنامه‌ریزی کند که اولاً با کمک مؤلفه‌‌های اقتصادی‌مان برای دشمن در حوزه‌‌های اقتصادی هزینه ایجاد کند و ثانیاً در صورت تهدید بیشتر دشمن، به اقتصاد دشمن تهاجم کند. این دو موضوعی است که می‌بینیم عکسش اتفاق می‌افتد؛ یعنی در شرایطی که ما می‌توانستیم انرژی دنیا را دچار مخاطره کنیم، زمانی که ما تحت فشار اقتصادی بودیم، علامت‌هایی که توسط مسئولین اقتصادی کشور داده می‌شد، نشان از این داشت که ما انرژی آن‌ها را در هر صورت تأمین می‌کنیم. از آن طرف دشمن برای بازرگانان ما، برای حوزه‌‌های راهبردی ما، برای علم ما، چه هسته ای،و چه حوزه‌‌های دیگر، برای دانشمندان ما، برای دانشجویان ما و مسائل مختلف، محدودیت ایجاد می‌کند؛ اما ما به دنیا تضمین می‌دهیم که ما امنیت انرژی را درهرصورت تأمین می‌کنیم. این اتفاق بدی است. دنیا از این برداشت خوبی نخواهد کرد. به‌همین علت است که نفت ایران از نزدیک به ۱۰۰ دلار به ۴۰ دلار و زیر ۴۰ دلار می‌رسد.

این تهاجم اقتصادی نیست، این آفند اقتصادی نیست، این اتفاقاً عقب‌نشینی اقتصادی است. در شرایطی که دشمن جنگ اقتصادی را ایجاد می‌کند، ما هم باید آفند داشته باشیم؛ یعنی فقط پدافند نباشد؛ اما اتفاقاً در بعضی حوزه‌‌ها نه تنها پدافند نبوده که عقب نشینی هم بوده است. در نتیجه می‌بینیم که ایران در معادلات اقتصادی نتوانسته جایگاه شایسته اش را داشته باشد.

اقتصاد ما از تفکر انقلاب اسلامی خیلی فاصله دارد. ایدئولوژی ما صد‌ها پله بالاتر از ایدئولوژی‌های اقتصادی است که دنبال می‌کنیم؛.اگرچه اندیشمندانی تئوریزه کردن اقتصاد انقلاب اسلامی را آغاز کردند؛ مثل شهید صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی؛ ولی متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد و ما هم نتوانستیم از حوزه استراتژی و حوزه نظر یا حوزه راهبرد، به راهکار عملیاتی و برنامه ریزی برای اقدام برسیم.

حوزه آفند اقتصادی ما باید همیشه در معرض نظر دشمن باشد. چگونه است که در حوزه‌‌های نظامی، مانور‌های مختلف برگزار می‌کنیم، ابزار‌های نظامی خود را به رخ می‌کشیم، قدرت نظامی خود را نمایش می‌دهیم و حتی برای اینکه قدرت‌مان را به رخ بکشیم، صد‌ها متر زیر زمین می‌رویم و توانمندی‌مان را در معرض نظر جهانیان قرار می‌دهیم که بدانند ایران کشوری قدرتمند است؟ اکنون در مؤلفه‌‌های اقتصادی و به رخ کشاندن آن‌ها، دولت‌ها چه اقدامی انجام داده اند؟ اصلاً چه آفندی را دولت می‌تواند درصورت تهاجم دشمن انجام بدهد؟ این‌ها مواردی است که ما در آن منفعل بوده ایم.

اقتصاد تراز انقلاب اسلامی

متأسفانه مجموعه اقتصادی کشور هنوز در عیار انقلاب اسلامی نیست. عیار انقلاب اسلامی یعنی اینکه جمهوری اسلامی ظرفیت دارد که فضای اقتصادی‌ای پدید بیاورد که هم در داخل کشور و هم در منطقه به قدرت اقتصادی تبدیل بشود و هم اگر نیاز بود، تهدیدی برای مؤلفه‌‌های اقتصادی دشمن باشد.

برنامه ریزی‌ها، سیاستگذاری‌ها و سیاست‌سازی‌های اقتصادی در کشور ما مغفول مانده است. هنوز باوجود جنگ تمام عیار اقتصادی، ما با ابزار‌های اقتصاد متعارف می‌جنگیم و هنوز در قاعده اقتصاد بازار با جنگ تحمیلی اقتصادی‌ برخورد می‌کنیم؛ یعنی احساس ما این است که اکنون فقط تکانه اقتصادی را در بازار داریم و کافی است آن را مدیریت کنیم. غافل از اینکه تکانه امری ناشی از خود اقتصاد است؛ ولی وقتی از بیرون وارد می‌شود دیگر اسمش تکانه نیست بلکه اسمش تهدید است. این را خود اندیشمندان اقتصادی غرب هم اذعان کرده‌اند. به همین دلیل ما باید از مؤلفه‌‌های قدرت اقتصادی کشورمان، چه در حوزه نفت و انرژی و چه در حوزه سرزمینی، استفاده کنیم.

اقتصاد ما از تفکر انقلاب اسلامی خیلی فاصله دارد. ایدئولوژی ما صد‌ها پله بالاتر از ایدئولوژی‌های اقتصادی است که دنبال می‌کنیم؛.اگرچه اندیشمندانی تئوریزه کردن اقتصاد انقلاب اسلامی را آغاز کردند؛ مثل شهید صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی؛ ولی متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد و ما هم نتوانستیم از حوزه استراتژی و حوزه نظر یا حوزه راهبرد، به راهکار عملیاتی و برنامه ریزی برای اقدام برسیم.

در نتیجه اقتصاد ما معجونی از انواع اقتصادهاست؛ قسمتی از اقتصاد را از اروپایی‌ها گرفتیم، قسمتی را از ایدئولوژی‌‌های مختلف اقتصادی گرفتیم، بخشی را از لیبرال سرمایه داری گرفتیم و بخشی را از اقتصاد مرکانتینیستی گرفتیم. کاش حداقل مبانی اقتصادی و مبانی خرد و کلان اقتصادی‌مان را از یک اقتصاد می‌گرفتیم. در بعد نظری اقتصاد کشور ما به مثابه یک کشتی است که گرچه اقتصاددان‌ها و مسئولین کشور ما روی عرشه آن حضور دارند؛ اما متأسفانه معلوم نیست که کابین و سکان اقتصاد کشور دست چه کسی است. با این اقتصاد می‌خواهیم برویم در جنگ تمام عیار اقتصادی قرار بگیریم، معلوم است که قطعاً موفق نخواهیم شد.

به اعتقاد من، با ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تقریباً زیرساخت اقتصادی ما تغییر کرده است. مسئله‌هایی که برای ما ترجمه کردند و به خورد مسئولین کشور ما داده اند، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، با عدم تصحیح‌شان در سیاست‌های اقتصادی، اقتصاد ما را بر این مبنا شکل‌داد که کشور ایران مصرف کننده باشد؛ یعنی برخلاف کشور‌هایی که گاهی برخی مسئولین اقتصادی کشور آن‌ها را به رخ کشور ما و انقلاب می‌کشند. زیرا آن‌ کشورها تمام ظرفیت‌‌های خودشان را بر تولید متمرکز کرده‌‌اند و درنتیجه تولید خودشان را رونق می‌دهند. مثل کشور چین که به هر حال پدیده نوظهوری بوده که در چند ده سال گذشته شکل گرفته است یا کشور ژاپن که اقتصاد آن را به رخ جمهوری اسلامی می‌کشند یا اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها، همگی اقتصادشان برمبنای تولید است.

اما اقتصاد ما برمبنای واردات است. در مجلس شلوغ‌ترین بحث‌ها، بحث‌های تعرف‌ها است، در کمیسیون تلفیق یا صحن، عمده درگیری‌ها، بحث‌های نرخ تعرفه است. نرخ تعرفه‌‌ها یعنی چه؟ یعنی واردات. از آن طرف، تابه‌حال جنجال زیادی روی قوانینی که معطوف به تولید هستند نداشتیم. به این‌ترتیب ما معتقدیم که جریانی در کشور ما شکل گرفته‌است که از جنس نفوذ فرهنگی در حوزه اقتصادی است. اینجاست که می‌بینیم مقام معظم رهبری فرمودند که مقابله با نفوذ فرهنگی خیلی سخت‌تر از نفوذ‌‌های اقتصادی و حتی نظامی است.

مقام معظم رهبری در ابلاغ حکم اخیری که به آقای دکتر جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل داشتند، تأکید فرمودند که شما باید با کار بسیجی، اطمینان کسب کنید که اقدامات پدافند غیرعامل اتفاق می‌افتد؛ یعنی کار بسیجی و کار جهادی در حوزه اقتصاد و در حوزه تهدیدات نوین، امری جدی است. اگر ما بخواهیم با تمسک به این روشی که دارند اقتصاد کشور را با آن اداره می‌کنند پیش برویم؛ قطعاً موفق نخواهیم بود. در حوزه آفند که هیچ، در حوزه پدافند هم ممکن است موفق نباشیم.

نفوذ در حوزه فرهنگی و حوزه‌‌های اقتصادی امری هدایت شده توسط دشمن است. به تعبیر امام راحل که صفت شیطان بزرگ را به آمریکا نسبت دادند؛ شیطان بزرگ از راه‌های مختلف برای ضربه زدن به کشور استفاده می‌کند.

بنابراین باید ایدئولوژی‌های خود را که برگرفته از تفکر بسیجی و تفکر جهادی است، در حوزه اقدامات‌مان بیاوریم که ما داریم این را انجام می‌دهیم. به عنوان مثال، امسال سازمان پدافند غیرعامل با توجه به اینکه ظرفیت نیروی انسانی دستگاه‌های دولتی را ندارد و سازمانی چابک و با نیروی انسانی متخصص ولی محدود تعریف شده‌است، توانسته‌‌است در جهت تحقق منویات مقام معظم رهبری، با به‌کارگیری روحیه بسیجی و جهادی، خیلی از مشکلاتی که برخی فکر می‌کردند در این کشور لاینحل باشد، در موضوعات اساسی، مدیریت و راهبری کند.

نفوذ دشمن و تأثیرگذاری بر اندیشۀ اقتصادی

نفوذ در حوزه فرهنگی و حوزه‌‌های اقتصادی امری هدایت شده توسط دشمن است. به تعبیر امام راحل که صفت شیطان بزرگ را به آمریکا نسبت دادند؛ شیطان بزرگ از راه‌های مختلف برای ضربه زدن به کشور استفاده می‌کند. نفوذ دشمن فقط در عرصه دیپلماتیک یا حوزه‌‌های نظامی و منازعات منطقه‌ای نیست بلکه نفوذش از جنس نرم است؛ این که تفکر اساتید اقتصاد و دانشجو‌ها را در حوزه‌‌های اقتصادی تغییر بدهند. زیرا همین‌ها هستند که فردا سکان هدایت اقتصاد کشور را به دست می‌گیرند و باید گفت آن‌ها در این قضیه موفق بوده‌اند. همین که در کشور ما قوانین تولیدی و معطوف به تولید، ضعیف است و درعوض در قوانین مربوط به واردات تا این حد مداقه و برنامه‌ریزی می‌شود و مسئولین کشور و مجلس وقت زیادی را در این موضوع صرف می‌کند، نشان می‌دهد که توانسته‌اند به لحاظ فکری در فضای اقتصادی تأثیرگذار باشند و متأسفانه با بی‌دقتی بعضی از مسئولین اقتصادی کشور و عدم توجه فضای علمی و دانشگاهی و اساتید محترم دانشگاه‌ها که گاهی تفکر انقلابی هم که دارند، اقتصادی آسیب‌پذیر و شکننده بسازند.

لزوم انقلاب اقتصادی

ما در حوزه دانشگاه‌ها و فکر و فرهنگ اقتصادی نیاز به انقلاب داریم. به‌نظرم غیر از کلمه انقلاب چیز دیگری نمی‌توان گفت، چون مشکلاتی را که این‌چنین ریشه‌ای باشند با مواردی چون رفرم یا اصلاح نمی‌توانیم تغییر دهیم. لیبرال‌‌ها در حال برنامه‌ریزی برای این هستند که روح انقلاب اسلامی در اقتصاد نباشد.به به تعبیر مقام معظم رهبری، آن‌ها حتی علاقه مند هستند که اسم جمهوری اسلامی هم باشد و حتی به فرموده ایشا فرد معممی هم در صدر کشور باشد؛ ولی در عین حال سیاست‌ها و فکر آن‌ها اتفاق بیفتد، فکر آن‌ها یعنی ما کشوری وابسته که در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و در حوزه‌‌های اجتماعی وابسته به آن‌ها باشد و نمی‌تواند مستقل شود باشیم. در کشور متأسفانه مجموعه‌‌هایی وجود دارند، مسئولین کشور هم این‌ها را خوب می‌شناسند و حتی حوزه‌‌های امنیتی کشور هم ممکن است روی این‌ها دقت داشته باشند، که با استفاده از خلاء‌های قانونی و با استفاده از فرصت‌هایی که ممکن است جناح‌های سیاسی و قدرت‌ها در اختیارشان بگذارند، با عبور از خطوط قرمز نظام، جریان ضد تولید را در کشور ایجاد کرده‌اند. گرچه هدف این افراد در درجه اول این است که نیاز‌های خودشان را تأمین کنند وخودشان را ثروتمند کنند؛ ولی نظر ما این است که لایه پنهان این عملکرد کمک به دشمن است.

فقط این نیست که ما روزنامه‌نگارانی داشته باشیم که دشمن، آن‌ها را در حوزه‌‌های فرهنگی نفوذ داده باشد تا فضای فرهنگی، انقلابی و دینی کشور را مسموم کنند، البته این قطعاً وجود دارد و باید با آن برخورد شود؛ اما ما اعتقاد داریم که همه این‌ها در حوزه‌‌های اقتصادی هم وجود دارد؛ یعنی نفوذی‌های اقتصادی‌ای در کشور وجود دارند که در اقتصاد کشورمان که اقتصادی ایمن نیست تا ناهنجاری‌های خود را پس بزند، نفوذ کرده و هدایتش می‌کنند.

به‌طور مثال می‌بینیم که در انبار‌های ما در خوزستان، از تولیدات داخلی چغندر قند انباشته شده و مردم و کشاورزان در آن سرمایه‌گذاری کرده اند؛ اما از گمرک ایران قند و شکر وارد کشور می‌شود. این عملکرد خیلی خطرناک است . مثال دیگر اینکه کارخانه‌‌های فولاد، کارخانه‌‌هایی که مرتبط با صنایع تبدیلی است و مجموعه‌‌هایی که مرتبط با حوزه‌‌های کشاورزی است مشغول فعالیت هستند؛ اما مابه‌ازای تولیدات آن‌ها از بیرون وارد می‌شود. به‌نظر ما بخشی از این عملکرد از سهل انگاری است؛ اما بخش زیادی از آن به دلیل نفوذ است که می‌بینیم به کشور لطمه می‌زند.

رشته اقتصاد مقاومتی

با توجه به این پیش بینی‌هایی که داریم و همچنین با توجه به نیازهای‌مان در حوزه اقتصادی، بدون حضور در دانشگاه‌ها، بدون حضور در مجامع علمی، بدون حضور متفکران اسلامی و دینی و بدون حضور اندیشمندان حوزه و دانشگاه در حوزه‌‌های نظری اقتصاد، نمی‌توانیم اقتصاد انقلاب اسلامی را رشد بدهیم.

به‌همین منظور ما در قرارگاه پدافند اقتصادی سازمان پدافند غیرعامل، مطرح کردیم که به تئوریزه کردن اقتصاد، و تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی نیاز داریم. با ابلاغیه‌ای که از آقای دکتر فیروزآبادی گرفتیم، موافقت شد که اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک رشته دانشگاهی در دانشگاه‌های معین سازمان پدافند غیرعامل در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد کنیم. این برنامه برای این است که به‌صورت مبنایی هم اساتید دانشگاه را در حوزه نظریه پردازی، نظریه سازی، و تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی وارد کنیم و هم اینکه سازمان پدافند غیرعامل در راستای اهدافش بتواند با دیدگاه علمی قوی تری وارد عرصه شود.

دانشگاه‌های معین سازمان عبارتند از دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه مالک اشتر، دانشگاه امام حسین (ع) و دانشگاه فارابی. البته این رشته باید به دانشگاه‌های مختلف کشور تسری پیدا کند که این کار مستلزم این است که دانشگاه‌ها پای کار بیایند. نکته مهمی که باید ذکر شود این است که ما به این رشته گرایش هم نداده ایم، مثلاً اقتصاد با گرایش اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد انرژی، ما اصلاً نفس اقتصاد را اقتصاد مقاومتی می‌دانیم.

البته ما از همه علم بشر برای این که اقتصادمان رشد پیدا کند استفاده می‌کنیم؛ ولی اگر استفاده از علم بشری به معنای وضعیت اقتصادی امروز کشور در حوزه علمی و اجرایی باشد، ما این اقتصاد را قبول نداریم چون این اقتصاد ناکارآمد است و نتوانسته‌است نیاز‌های جامعه ایرانی و نیاز‌های انقلاب اسلامی را پاسخ بدهد.واقعیت این است که اقتصاد متداول یا اقتصاد آزاد، در دنیای امروز به آپارتاید تبدیل شده است؛ به این معنا که اگر کسی بخواهد به آن نزدیک شود و اصلاحی انجام بدهد، افرادی با او مقابله می‌کنند، چه در سطح آکادمیک و چه در حوزه اجرا. اما با توجه به تجربه‌ انقلاب اسلامی‌ای که دنیا و دیدگاه قدرت‌ها را به حوزه‌‌های مختلف توانسته‌است تغییر بدهد و حتی باعث شده‌است که بنشینند با ایران مذاکره کنند و ایران را قدرت&‌160; بدانند و به تأثیرگذاری ایران در حوزه تحولات منطقه اذعان کنند، کشور ما توان تغییر در این آپارتاید اقتصادی را هم دارد.

می‌توانیم در اقتصاد متعارف هم این شرایط را ایجاد کنیم. این مقاومت فقط در مرز‌های جغرافیایی کشور ما تعریف نمی‌شود و ما در این مسئله تنها نیستیم. مثلاً آزاد‌اندیشان مختلفی در دنیا داریم که از این شرایط اقتصاد متعارف که خودش را تحمیل می‌کند و اکنون در ایران و کشور‌های دیگر مانند کتاب مقدس شده است که کسی نمی‌تواند به آن نزدیک شود، خسته شده‌اند. اندیشمندان ما باید هم در حوزه مبنایی و هم در حوزه‌‌های عملیاتی این فضای اقتصادی تغییر ایجاد کنند. ▪

--------------------------

پدافند اقتصادی، ش 15، بهمن ماه 1394، صص 12-14


مطالب پربازدید
را ببینید یا به فهرست بازگردید.