مهدی رحیمی نسب | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/2/7
تعداد بازدید:
شکلگیری مناطق آزاد( Free Zones) تجاری در کشورهای در حال توسعه، ازجملۀ عناوینی است که از سوی اندیشمندان غربی، بهعنوان راهکار مطلوب برای توسعهیافتگی بیانشده است. اهداف و مأموریتهای مهم این مناطق تحت عناوین توسعۀ صادرات غیرنفتی و محرومیتزدایی برای آنها بیانشده است. تا جایی که در سالهای اخیر برخی از مسئولان دولتی ضمن دفاع جدی از شکلگیری و گسترش این مناطق، توسعۀ آنها را در راستای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و ابزاری برای نجات اقتصاد ایران از بحرانها دانستهاند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن مرور اجمالی بر سیر نظری شکلگیری این مناطق، واقعیت تحققیافتۀ حاصل از شکلگیری این مناطق در کشور را مورد کنکاش قرار داده و صدق این ادعا را بررسی کنیم. این کار را در دو سطح انجامشده است. در سطح اول تحلیل، با بررسی آمار و ارقام، عملکرد این مناطق و میزان دستیابی آنها به اهداف تعیینشده در قانون مورد مطالعه قرارگرفته است. در سطح دوم تحلیل نیز تلاش شده است تا ضمن مداقۀ بیشتر، به برخی از آثار و چالشهای پنهانتر حاصل از شکلگیری بیرویۀ این مناطق در کشور پرداخته شود.
نظریات اقتصاد متعارف دربارۀ مناطق آزاد تجاری
موضوع مناطق آزاد را میتوان در شاخههای متعدد اقتصاد متعارف موردبررسی قرار داد. در این میان تجارت بینالملل و توسعۀ اقتصادی مهمترین شاخههای علم اقتصاد هستند که مناطق آزاد در پرتو تئوریهای آنها موردبررسی قرار میگیرد. آدام اسمیت1 بر اساس اصل تقسیمکار، تجارت آزاد را بهترین روش برای کشورها پیشنهاد نمود. استدلال وی بر این اساس بود که از طریق تجارت آزاد هر کشور میتواند در کالایی تخصص پیدا کند که در آن دارای مزیت مطلق2 است. دیوید ریکاردو3 تجارت بینالملل را در چارچوب نظریۀ ارزش- کار بررسی و نظریۀ معروف مزیت نسبی4 را ارائه کرد. بسیاری از اقتصاددانان متعارف با تکیۀ بر تئوری مزیت نسبی بر این باورند که تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزی است و هر ملت میبایست در تولید یک یا چند کالا در سطح بینالملل، بر اساس هزینه، برتری نسبی پیداکرده و از طریق مبادلۀ آنها با سایر جوامع به رفع نیازهای خود بپردازد. اگر هر کشور در تولید کالایی که در آن کارایی بیشتری دارد، تخصص یابد و مازاد کالای تولیدی خود را با کالایی که در تولید آن کارایی ندارد، مبادله کند، تولید کل هر دو کالا در جهان افزایش خواهد یافت. این اضافهتولید را کشورهای طرف تجارت بین یکدیگر تقسیم میکنند. این درواقع تعمیم منافع حاصل از تقسیمکار (و مبادله) در سطح مناسبات بینالمللی است. چنانچه دولت دخالت نمیکرد یا اقتصاد آزاد بود و همچنین تجارت بینالملل نیز آزاد میبود، منافع حاصل از تجارت به حداکثر میرسید. رابطۀ مبادله نیز در این تحلیل از طریق ارزش اجتماعی، اقتصادی و همچنین میزان هزینۀ تولید تعیین میشود. اقتصاددانان کلاسیک مانند اسمیت معتقد بودند که تجارت آزاد بینالمللی رفاه جهان را حداکثر کرده و وضع محدودیتها در برابر جریان آزاد کالاها و خدمات و عوامل تولید بین کشورها، با این هدف مغایر است.
در عمل همۀ کشورهای جهان محدودیتهایی را بر جریان تجارت بینالملل اعمال میکنند؛ لذا ضروری است تا مناطقی در هر کشور وجود داشته باشند تا از طریق آنها جریان ورود و خروج سرمایه حتی در اقتصادهای نسبتاً بسته نیز تسهیل شود (اسفندیاری، حسین زاده، دلاوری، ۱۳۸۷: ۱۲۴). بر این اساس برای شناخت نسبی مقولۀ مناطق آزاد میتوان به تعریف بانک جهانی استناد کرد که: «منطقۀ آزاد تجاری، قلمرو معینی است که غالباً در محدودۀ داخل یک بندر یا در مجاورت آن قرارگرفته و در آن تجارت آزاد با سایر نقاط جهان مجاز شناخته شده است. چنانچه کالاها را میتوان بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی از این مناطق صادر کرد یا به این مناطق وارد نمود و آنها را برای مدتی در انبار ذخیره و در صورت لزوم بستهبندی و مجدداً صادر کرد. کالاهایی که از منطقۀ آزاد تجاری به کشور میزبان وارد میشوند، حقوق و عوارض گمرکی مقرر را میپردازند. مناطق پردازش صادرات علاوه بر تسهیلات فوق، ابنیه و خدمات موردنیاز جهت تولید، تبدیل مواد خام و کالاهای واسطهای وارداتی به محصولات نهایی را به هدف صدور آنها و برخی اوقات جهت فروش در بازار داخلی، بهشرط پرداخت حقوق و عوارض گمرکی معمول فراهم مینمایند. ازاینجهت منطقۀ آزاد، ناحیۀ صنعتی ویژهای است که تولیدات آن جهتگیری صادراتی دارند. تسهیلات این مناطق جهت جلب سرمایهگذاران خارجی و تسهیل استقرار آنهاست و معمولاً با مشوقهای دیگری نیز همراه است». اهداف اصلی شمردهشده برای مناطق آزاد، کسب درآمد ارزی بیشتر برای کشورهای درحالتوسعه، ایجاد اشتغال، انتقال فناوری و جذب سرمایهگذاری خارجی است. البته برخی از کشورها اهداف دیگری همچون محرومیت زدایی و توجه به مناطق محروم را نیز بهعنوان آثار مناطق آزاد تجاری دنبال میکنند (کامران، ۱۳۸۱: ۳۵). در یک جمعبندی کلی میتوان ویژگیهای مناطق آزاد تجاری را ازاینقرار برشمرد: ۱) تأمین مواد خام و کالاهای واسطهای؛ ۲) صدور تولیدات داخلی بدون پرداخت مالیات بر صادرات یا عوارض فروش؛ ۳) ارائۀ یارانه به صادرکنندگان در صورت حمایت از صنایع داخلی؛ ۴) وجود مدیریت مستقل در مناطق آزاد تجاری (لطیفی، ۱۳۸۶: ۲)؛ امّا سؤال اساسی این است که آیا واقعیت نیز در این حوزۀ اقتصادی بر آنچه از سوی نظریهپردازان و سیاستگذاران اقتصادی ادعا میشود، منطبق است؟
مناطق آزاد تجاری؛ نظریه تا واقعیت
در ابتدا باید اشاره کرد که روابط تجاری گسترده و روزافزون میان کشورهای مختلف و شکلگیری اقتصادهای بهشدت وابسته در راستای تأمین نیازهای داخلی، در زمرۀ اصلیترین مؤلفههای سرمایهداری صنعتی5 قرار میگیرد. در این زمینه نیز واقع و عمل متفاوت با چیزی است که نظریهپردازان اقتصادی و سیاسی ادعا میکنند. بهواقع در جهان مدرن رابطهای یکسوی بین کشورهای بهاصطلاح پیشرفتۀ اقتصادی و کشورهای عقبمانده و یا درحالتوسعه حاکم است. این اتفاق بهمثابۀ تقابل دو جریان کمفشار و پرفشار هوا است و روشن است که در فضای اقتصادی نیز همواره جریان از بخش بهاصطلاح پرفشار اقتصادی بهسوی بخش کمفشار اقتصادی برقرار خواهد شد. دلیل این امر را نیز میتوان در توان، سابقه، ظرفیت، فناوری بالا و درنتیجه هزینه پایین تولید در کنار کیفیت بالای کالا در کشورهای پیشرفته جستجو کرد. از طرفی برخلاف آنچه ادعاشده است روابط تجاری با کشورهای درحالتوسعه اغلب محدود به کالاهای مصرفی بوده و کالاهای واسطهای یا سرمایهای، بااحتیاط بسیار، مبادله میشوند. مناطق آزاد تجاری نیز از این ماهیت پنهان نظام سرمایهداری مستثنا نبوده و در راستای تحقق اهداف این نظام تئوریزه شده است. در ادامه و در سطح ابتدایی بحث، ضمن مرور اجمالی بر موضوع، اهداف و عملکرد مناطق آزاد تجاری در ایران، نشان خواهیم داد که ایدۀ مناطق آزاد تجاری در ایران مطابق با شاخصهای طراحیشدۀ اقتصاد متعارف موفق عملنکرده و با چالشها و مشکلات فراوانی مواجه بوده است؛ تا جایی که این مناطق در عمل به هیچیک از اهداف در نظر گرفتهشده برای این مناطق دست نیافتهاند. در گام بعد تلاش خواهیم کرد تا با اشاره به برخی از لایه های پنهانتر بحث، به تحلیل جامعتری نسبت به مناطق آزاد تجاری و آسیبها و چالشهای نادیدۀ این موضوع در حوزههای مختلف اقتصاد، فرهنگ و سیاست دست بیابیم.
سطح اول: مناطق آزاد تجاری در ایران؛ شکلگیری، اهداف و عملکردها
ضربهپذیری اقتصاد کشور از صادرات نفتی و آنهم صادرات انحصاری، چیزی بود که در سالهای ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ بهطور محسوس موردتوجه قرار گرفت. آمارهای این سالها حاکی از آن است که صادرات نفتی در آن سالها از ۲۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. برای کشوری که مسائل مختلفش وابسته به ارز خارجی است و درصد قابلتوجهی از فعالیتهای تولیدی و خدماتی به دلیل ارتباط نزدیک با دنیا بهوسیلۀ ارز خارجی رقم میخورد، نوسانهای شدید درآمد ارزی طبعاً میتواند بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و بهتبع آن فعالیتهای سیاسی و فرهنگی جامعه را متأثر کند. به همین دلیل در برنامۀ اول، توسعۀ صادرات غیرنفتی بهعنوان یک تصمیم قطعی، موردتوجه قرار گرفت. در این شرایط با الهام از الگوهای توسعۀ غربی و بدون انجام مطالعات دقیق و ضروری، ایجاد مناطق آزاد صنعتی بهعنوان یکی از بهترین ابزارها برای توسعۀ صادرات غیرنفتی موردتوجه قرار گرفت. بدین ترتیب در تبصرۀ ۱۹ برنامۀ اول توسعه، سه منطقۀ آزاد تجاری- صنعتی در کشور مورد تصویب قرار گرفت (فرمند، ۱۳۸۱: ۵۶). در حال حاضر نیز هفت منطقۀ آزاد شامل مناطق آزاد انزلی، ارس (جلفا)، چابهار، حسن رود، اروند (خرمشهر)، قشم و کیش، در کشور وجود دارند.
در عمل همۀ کشورهای جهان محدودیتهایی را بر جریان تجارت بینالملل اعمال میکنند؛ لذا ضروری است تا مناطقی در هر کشور وجود داشته باشند تا از طریق آنها جریان ورود و خروج سرمایه حتی در اقتصادهای نسبتاً بسته نیز تسهیل شود.
قانون چگونگی ادارۀ مناطق آزاد تجاری- صنعتی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲ به تصویب رسید. اهداف مناطق آزاد در این قانون بدین شرح بیانشده است: انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعۀ اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی (کمیجانی، ۱۳۷۴: ۱۷). بخشی از مزیتهای قانونی مناطق آزاد تجاری صنعتی ایران عبارتاند از آزادی ورود خروج سرمایه، معافیت مالیاتی تا پانزده سال، تضمین کامل سرمایههای خارجی، امکان ترانزیت، امکان مشارکت سرمایهگذاری داخلی و خارجی، معافیت گمرکی برای ورود کالای ساختهشده در منطقه به داخل کشور، امکان ورود کالا بدون پرداخت عوارض گمرکی و سود بازرگانی به منطقه، امکان خردهفروشی کالا، امکان ورود اتباع خارجی از طریق مبادی ورودی و خروجی (محمدی الموتی، ۱۳۷۴: ۴۵).
درحالیکه اساس تفکر در فعالیت مناطق آزاد در عملیات صنعتی و گردش تجارت و بهعبارتدیگر بر عملکرد صادرات استوار است، چنانچه به این عملکرد توجه کافی نشود، انحرافهایی در ماهیت عملکرد مناطق به وجود میآید، چنانچه بسیاری از کشورها به آن مبتلا شدهاند. لذا برخلاف اهداف و انگیزههای بیانشده برای ایجاد مناطق آزاد، عملکرد آنها به دلیل نواقص ناشی از تطابق نداشتن ابزارها با راهبرد توسعه موفق نبوده و باوجود تمام مزیتها و ویژگیهای محیطی مناطق آزاد کشور، این مناطق دارای چالشهای بسیاری میباشند. اگرچه مقایسۀ شاخصهای عملکردی نظیر صادرات و واردات، جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی، ایجاد اشتغال و ترانزیت در برنامۀ چهارم توسعه با سالهای قبل و برنامۀ سوم توسعه اغلب از بهبود نسبی وضعیت آنها خبر میدهد، بااینحال با توجه به اهداف تأسیس این مناطق، اهدافی نظیر توسعۀ صادرات غیرنفتی، جذب سرمایهگذاری خارجی، جذب فناوری، صادرات مجدد و ... کمتر محقق شده و عملکرد این مناطق بیشتر به سمت واردات کالاهای لوکس و غیرضروری به داخل کشور معطوف شده است. در ادامه به ارزیابی عملکرد این مناطق، مبتنی بر اهداف در نظر گرفتهشده برای آنها، خواهیم پرداخت و همچنین به برخی از علل عدم توفیق این مناطق در شاخصهای مطرحشده نیز اشاره خواهیم کرد:
شاخص صادرات و واردات:
در بخش صادرات که یکی از مهمترین اهداف مناطق آزاد کشور میباشد، طی سالهای (۱۳۸۷-۱۳۸۰) میزان کل صادرات مناطق آزاد کشور حدود ۲۵۲۹۶ میلیارد ریال میباشد که ۵/۸۵ درصد آن (معادل ۲۱۶۳۰ میلیارد ریال) مربوط به چهار سال اول برنامه چهارم توسعه کشور میباشد. میزان واردات طی سالهای مذکور در این مناطق برابر ۱۴۳۱۱۷ میلیارد ریال بوده است که حدود ۹۰ درصد آن (معادل ۱۲۸۶۷۰ میلیارد ریال) مربوط به چهار سال اول برنامه چهارم است. با مقایسۀ ارقام واردات و صادرات فوق میتوان گفت که طی چهار سال اول برنامۀ چهارم توسعه (۱۳۸۷-۱۳۸۴) میزان واردات مناطق ۶ برابر مقدار صادرات آن بوده و میتوان گفت که در عمل این مناطق در این بازۀ زمانی به سکویی برای واردات کالا به داخل کشور تبدیلشدهاند (تقی زاده، ۱۳۸۹: ۱۲۷).
در رابطه با سال ۸۸ نیز اوضاع به همین نحو بوده است. این نکته را بهآسانی میتوان در لابهلای اظهارات مسئولان وقت جستجو کرد. چنانکه حسین سلطانی نیا، نمایندۀ تامالاختیار وزیر وقت بازرگانی در امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، آن زمان در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام میدارد که: واردات از مناطق آزاد در سال ۸۸،۱۰ برابر صادرات صورت گرفته از این مناطق بوده است که حکایت از عدم توازن تراز تجارت خارجی در این مناطق دارد. براساس آمارها، صادرات مناطق آزاد کشور در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۸، از ۱۳.۷ میلیون دلار به ۷۷۴.۶ میلیون دلار در سال ۸۶ افزایشیافته است. به این معنا که در دوره مذکور صادرات مناطق آزاد کشور ۵۶ برابر شده است؛ درحالیکه صادرات کشور طی همان دوره حدوداً ۴ برابر شده است که این امر، نشان از ظرفیت بالقوه مناطق آزاد جهت توسعه صادرات دارد؛ اما آمارها حاکی از آن است که رشد واردات در مناطق آزاد نیز بهمراتب شتاب بیشتری از رشد واردات در سرزمین اصلی داشته است، بهنحویکه واردات مناطق آزاد طی دوره ۸۸-۸۰ از ۴۸۴.۵ میلیون دلار در سال ۸۰ به ۴ میلیارد و ۶۸۴.۶ میلیون دلار در سال ۸۸ رسیده و ۱۰ برابر شده است؛ درحالیکه طی همین دوره، واردات در سرزمین اصلی بیش از ۳ برابر شده است و باوجود این، سهم واردات مناطق آزاد از واردات کل نیز از ۲.۸ درصد در سال ۸۰ به ۸.۵ درصد در سال ۸۸ ارتقا یافته است. با این بیان واردات مناطق آزاد در سال ۸۸، حدود ۱۰ برابر صادرات آنها بوده است که حکایت از عدم توازن تراز تجارت خارجی در این مناطق دارد6.
در سالهای بعد نیز همین روند ادامه یافته است، بهطوریکه براساس آمار منتشرشده از سوی شورای عالی مناطق آزاد، میزان صادرات قطعی شامل کالای حاصل از تولید هفت منطقه آزاد در سال ۹۲ به وزن ۴۱۰ هزار و ۹۸۸ تن بوده که معادل ۴۴/۰ درصد از کل صادرات کشور در سال گذشته است. براساس گزارش شورای عالی مناطق آزاد، ارزش صادرات قطعی از این مناطق در این سال، ۱۳۲ میلیون دلار معادل ۳ هزار و ۳۹ میلیارد ریال بوده است؛ این در حالی است که میزان واردات در این مناطق رقم ۳ میلیارد و ۱۹۸ میلیون دلار را پشت سر گذاشته است. هرچند که مهمترین هدف ایجاد مناطق آزاد کمک به افزایش صادرات و صادرات مجدد بود، اما به دلیل اینکه از ابتدای تاسیس، اجرای زیرساختهای مناطق به خودشان واگذار شد، مناطق آزاد به دالانهای وارداتی تبدیل شدند تا بتوانند هزینههای موردنیازشان را تأمین کنند. بر این اساس در سال ۹۲، میزان سرمایهگذاریهای انجامشده از منابع داخلی در مناطق آزاد ۵۲ هزار و ۷۳۲ میلیارد ریال بوده و سرمایهگذاریهای خارجی نیز حدود ۳۱ میلیون دلار ارزیابیشده است.
در جهان مدرن رابطهای یکسوی بین کشورهای بهاصطلاح پیشرفتۀ اقتصادی و کشورهای عقبمانده و یا درحالتوسعه حاکم است. این اتفاق بهمثابۀ تقابل دو جریان کمفشار و پرفشار هوا است و روشن است که در فضای اقتصادی نیز همواره جریان از بخش بهاصطلاح پرفشار اقتصادی بهسوی بخش کمفشار اقتصادی برقرار خواهد شد.
واردات در سه بخش از طریق منطقه به سرزمین اصلی، واردات مواد اولیه و همچنین کالاهایی که برای مصارف غیر از عملیات تولید و پردازش وارد محدوده منطقه میشوند موردبررسی قرارگرفته است. بر این اساس، ۲ میلیون و ۱۲۴ هزار و ۶۶۸ تن کالا از طریق منطقه به سرزمین اصلی به ارزش یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون دلار معادل ۴۱ هزار و ۳۰۲ میلیارد ریال واردشده است. ارزش واردات مواد اولیه جهت مصرف در واحدهای تولیدی منطقه نیز ۲۱۵ میلیون دلار معادل ۲ هزار و ۷۰۸ میلیارد ریال عنوانشده که برای واردات ۱۱۸ هزار و ۳۱۱ تن کالا بوده است. ارزش واردات سایر کالاها به منطقه شامل کالاهایی که برای مصارف غیر از عملیات تولید و پردازش وارد محدوده منطقه میشود نیز یک میلیارد و ۲۰۱ میلیون دلار معادل ۳۸ هزار و ۷۹۴ میلیارد ریال اعلامشده است؛ بنابراین واردات در مناطق آزاد حدود ۵/۴ برابر مجموع صادرات و صادرات مجدد بوده و سهم آن از کل واردات کشور در سال ۹۲ حدود ۲۶/۶ درصد بوده است؛ این در حالی است که سهم صادرات از مناطق آزاد در همین مدت ۷۲/۱ درصد از کل صادرات کشور بوده است. در ادامه ضمن اشاره به برخی از اقلام کالاهای واردشده، خواهیم دید که عمدۀ این کالاها مصرفی و غیرضروری بودهاند7.
شاخص جذب سرمایه گذاری:
جذب محدود سرمایهگذاری خارجی از دیگر مشکلات مناطق آزاد کشور میباشد. مطابق آمار طی سالهای (۱۳۸۷-۱۳۸۰) میزان سرمایهگذاری انجامشده در کل مناطق آزاد کشور معادل ۱۰۴۵۸ میلیون دلار بوده است که ۴/۸۳ درصد آن (۸۷۲۱ میلیارد دلار) مربوط به چهار سال اول برنامه چهارم توسعه میباشد. اگرچه مقایسۀ این شاخص با میزان سرمایهگذاری خارجی در دیگر نقاط کشور، وضعیت رضایتبخشتری را ترسیم میکند، بااینحال روند سرمایهگذاری خارجی طی سالهای فوق (بهاستثنای سال ۱۳۸۷) همواره نزولی بوده است، بهگونهای که با ۲۸ درصد کاهش از رقم ۸۰۳ میلیون دلار در سال ۱۳۸۰ به ۶۹۶ میلیون دلار در سال ۱۳۸۶ کاهشیافته است. جذب سرمایهگذاری داخلی نیز طی مدت مذکور ۸۰۹۲۳ میلیارد ریال بوده است که حدود ۸۳ درصد آن (معادل ۶۷۰۷۰ میلیارد ریال) مربوط به چهار سال اول برنامه چهارم میباشد. بااینحال روند سرمایهگذاری داخلی در این مناطق طی دورۀ فوق افزایشی بوده و از ۲۵۵۳ میلیارد ریال در سال ۱۳۸۰ به رقم ۵۸۲۵۵ میلیارد ریال در سال ۱۳۸۷ رسیده است (تقی زاده، ۱۳۸۹: ۱۲۷).
شاخص توسعۀ فناوری:
مناطق آزاد در توسعۀ فناوری پیشرفته نیز توفیق چندانی نداشتهاند. اغلب صنایع فعال در این مناطق را شرکتهای مونتاژ محصولات الکترونیکی، واحدهای نساجی و پوشاک، صنایع غذایی و مصالح ساختمانی تشکیل میدهند (همان: ۱۲۷).
شاخص اشتغالزایی:
عملکرد مناطق آزاد در عرصۀ اشتغالزایی نشان میدهد که باگذشت چندین سال از آغاز فعالیت این مناطق (تا سال ۱۳۸۷ و بعد از ۱۵ سال) تعداد ۵۱۶۱۹ نفر شغل در این مناطق ایجادشده است که با توجه به فعالیتهای اقتصادی مناطق مذکور بیشتر شغل ایجادشده در بخش خدمات میباشد. شایانذکر است که از این تعداد اشتغال ایجادشده حدود ۷۷ درصد (معادل ۳۹۷۸۳ نفر اشتغال) مربوط به چهار سال اول برنامۀ چهارم توسعه میباشد. بهعلاوه، استفاده از صنایع سرمایهبر که میزان اشتغالزایی آنها کمتر است و پایین بودن دستمزد کارگران عادی و نیز بالا بودن سطح دستمزد کارگران فنی به دلیل مهاجرت کم آنها باعث به وجود آمدن تفاوت در سطح درآمد بخش صنعت و خدمات شده که این موضوع میتواند از دیگر عوامل توفیق کم سیاستهای اشتغالزایی در مناطق مذکور باشد (همان: ۱۲۸).
شاخص ترانزیت کالا:
درزمینۀ ترانزیت کالا نیز مناطق آزاد چندان توفیقی نداشتهاند. اگرچه میزان ترانزیت کالا از یکمیلیون تن در سال ۱۳۸۰ به ۷ میلیون تن در سال ۱۳۸۲ افزایشیافته، اما طی سالهای (۱۳۸۷-۱۳۸۲) ترانزیت کالا روند نزولی داشته و با ۳۷ درصد کاهش نسبت به سال ۱۳۸۰ به ۶۳۰ هزار تن در سال ۱۳۸۷ رسیده است.
علل ناکارآمدی مناطق آزاد در شاخصهای متعارف
در این بخش، به برخی از دلایل عدم توفیق مناطق آزاد تجاری در ایران از منظر کارشناسان اقتصادی متعارف پرداختهشده است:
- ۱. یکی از مهمترین مشکلات سازمانهای مناطق آزاد کشور، عدم ایجاد تأسیسات زیربنایی از محل اعتبارات و بودجه عمومی کشور است که بهرغم تأکید انجامشده در برنامۀ چهارم توسعه همچنان بسیار کمتر از نیازهای این مناطق است. بدیهی است که دستیابی به اهداف مورد نظر در قانون مستلزم تأمین بخش قابلتوجهی از امکانات زیربنایی و نیازهای اولیۀ این مناطق پیش از آغاز فعالیت بخش غیردولتی بوده که از همان آغاز مورد غفلت واقع شد.
- ۲. مکانیابی نامناسب مناطق (از لحاظ وجود امکانات اولیۀ موردنیاز) از دیگر علل عدم موفقیت این مناطق به شمار میآید. از این منظر اصولاً میبایست زیرساختهای لازم در مراحل اولیه موجود باشد و همین موضوع باعث شد که میزان امکانات اولیۀ بالفعل مناطق و نه مزیتهای رقابتی بالقوه در مکانیابی و ادامۀ فعالیت آنها ایفای نقش کند. این موضوع علاوه بر نقش بازدارندهای که در عدم تحقق بخشی از اهداف توسعهای مناطق آزاد داشته به توسعۀ نامتوازن مناطق فوق انجامیده و روند رقابت منفی بین مناطق آزاد کشور برای افزایش واردات به سرزمین اصلی را تشدید کرده است. در چارچوب این رویکرد، مناطق آزاد ایران مجبور شدند برای فراهم ساختن زیرساختهای لازم به منابع درآمدی خود تنوع بخشیده و منابع درآمدی خود را بدون توجه به رسالتی که درزمینۀ توسعۀ اقتصادی کشور بر عهدهدارند شکل دهند.
- ۳. عدم تنظیم سند راهبردی توسعۀ مناطق آزاد تجاری از دیگر علل مشاهدۀ انحرافات موجود در کارکرد این مناطق میباشد. بدیهی است که تهیۀ این سند میتوانست برخی از خطاهای راهبردی را اصلاح و سازوکار مناسب برای تحقق اهداف مورد نظر قانونگذار را تأمین نماید.
سطح دوم: مناطق آزاد تجاری در ایران؛ چالشهای پنهان
استفاده از صنایع سرمایهبر که میزان اشتغالزایی آنها کمتر است و پایین بودن دستمزد کارگران عادی و نیز بالا بودن سطح دستمزد کارگران فنی به دلیل مهاجرت کم آنها باعث به وجود آمدن تفاوت در سطح درآمد بخش صنعت و خدمات شده که این موضوع میتواند از دیگر عوامل توفیق کم سیاستهای اشتغالزایی در مناطق مذکور باشد.
آنچه تا کنون بیان شد، نشان از آن داشت که مناطق آزاد تجاری- صنعتی در ایران اوضاع نابه سامانی داشته و هرگز اهداف مورد نظر قانونگذاران را تأمین نکردهاند. این مسئله را میتوان با مرور اجمالی آمار و ارقام انتشار یافته در باب مناطق مذکور و مبتنی بر شاخصهای متعارف بهآسانی دریافت. بااین وجود بهنظر میرسد که تحلیل آثار و چالشهای مرتبط با مناطق آزاد در ایران، فراتر از آمار و ارقام و شاخصهای متعارف باشد. همچون سایر الگوهای نظام سرمایهداری، تأسیس این مناطق نیز در کشور، آسیبها و چالشهایی را در حوزههای مختلف جامعه بهوجود آورده و با توجه به استراتژیکبودن مکان این مناطق، خطرات بزرگی را برای نظام اسلامی در دل خود میپرورانند. لذا در ادامه تلاش شده است تا برخی از آسیبها و چالشهای پنهانتر این مناطق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نیز راهکارهایی درجهت کاهش آسیبهای ناشی از این مناطق ارائه گردد.
مناطق آزاد مصرفی؛ نفوذ در فرهنگ، اقتصاد و سیاست
گام اول: یکی از مهمترین اهدافی که برای مناطق آزاد تجاری بیان شده است، محرومیتزدایی و افزایش رفاه بومیان این مناطق است؛ اما باید گفت که این هدف در عمل به یکی از جدیترین چالشهای اقتصادی و فرهنگی برای این مناطق بدل شده است. «رفاه وارداتی» و یا «رفاه کاریکاتوری» عناوینی هستند که بهخوبی بیانگر وضع زندگی ساکنین این مناطق میباشند. همانگونه که اشاره شد اغلب کالاهایی که بدون پرداخت عوارض وارد این مناطق میشوند، کالاهایی لوکس و غیرضروری همچون خودرو، تلویزیون، پوشاک و ... هستند. از سوی دیگر متأسفانه اغلب این مناطق، به سبب مرزی بودن و دوری از مرکز، بسیاری از امکانات اولیۀ زندگی همچون بهداشت مناسب، آموزش و ... را در حد مطلوب در اختیار نداشته و در محرومیت به سر میبرند. ورود یکبارۀ این کالاهای لوکس و نسبتاً ارزان باعث میشود که خانوارهای این مناطق همزمان با محرومبودن از نیازهای ضروری، به سمت نیازهای کاذب کشانده شوند. حاصل چیزی جز بر هم خوردن توازنِ شناختیِ خانوار نسبت به نیازهای مهم و اثرگذار خویش نخواهد بود. در این مناطق بسیار به چشم میخورد که خانوارها، پسانداز چندین سالۀ خود را برای خرید یک خودروی لوکس هزینه کرده و یا در مواردی با فروش منزل خود به خرید کالاهای مصرفی لوکس روی میآورند. لذا در این مناطق شهرهایی شکل خواهد گرفت که در جنبههایی همچون بهداشت شهری و آموزش و حتی جادهها با مشکل جدی مواجه هستند؛ اما خودروهای لوکس سوار میشوند و این امر چیزی جز یک رفاه کاریکاتور گونه را برای این مناطق نشان نمیدهد.
گام دوم: اثرات این رفاه وارداتی به همینجا ختم نمیشود. مصرف پدیدهای ذوابعاد است و بهسرعت سبک زندگی متناسب با خود را شکل میدهد. لذا متناسب با این کالاهای مصرفی وارداتی، طبقاتی در این مناطق شکل میگیرند که میان سنتی ماندن و غربی شدن در شک و تردید هستند. روشن است که با نفوذ این کالاهای مصرفی غربی در زندگی مردم این مناطق و همچنین جایگاه استراتژیک و مرزی این مناطق، گویی دشمن نوار مرزی کشور را به لحاظ اعتقادی و فرهنگی تصرف کرده است.
گام سوم: تحلیل را یک گام دیگر نیز میتوان فراتر برد. این مناطق به یک تعبیر، نمایشگاهی برای سایر مناطق کشور نیز به شمار میروند که هرساله میزبان هزاران مسافر و گردشگر داخلی از سایر نقاط کشور هستند. بهتدریج سبک زندگی پر زرقوبرق اما آسیبپذیر این مناطق تبدیل به یک مطالبۀ عمومی برای سایر مناطق کشور شده و آنها نیز ترجیح میدهند که آزاد از هر قیدی باشند. لذا با این سهگام بهروشنی میتوان از طرح نظام سرمایهداری برای نفوذ از طریق کالاهای مصرفی به کشورهای هدف و همچنین تزریق و القای فقر و خودباختگی به آن کشورها پردهبرداری کرد.
مناطق آزاد؛ چالشهای بومیان
عدم تولید ثروت و اشتغال برای بومیان ازیکطرف و افزایش قیمت زمین از طرف دیگر، جوانان منطقه را جهت تهیۀ مسکن با مشکل مواجه نموده است. شاید افزایش قیمت زمین برای اشخاصی که دارای ملک و املاک در منطقه هستند، اثر کوتاه مدت مناسبی داشته باشد، اما برای جوانان و بومیانی که دارای مسکن نیستند، خرید مسکن تبدیل به یک آرزو میگردد.
ورود یکبارۀ این کالاهای لوکس و نسبتاً ارزان باعث میشود که خانوارهای این مناطق همزمان با محرومبودن از نیازهای ضروری، به سمت نیازهای کاذب کشانده شوند. حاصل چیزی جز بر هم خوردن توازنِ شناختیِ خانوار نسبت به نیازهای مهم و اثرگذار خویش نخواهد بود.
اعطای مجوز و امتیاز جهت واردات کالاهای لوکس (از جمله خودرو)، عدم تأمین زیرساخت قبل از تأسیس و بعد از تاسیس آن باوجود گذشت بیش از ۲۰ سال از فعالیت آنها، ایجاد نکردن موقعیت شغلی و رفاهی متوازن برای مناطق و از طرفی بالا بردن هزینههای زندگی از جمله مسکن، به شکاف طبقاتی در این مناطق دامن زده و اغلب بومیان منطقه و روستاهای اطراف مناطق آزاد در وضعیت مناسبی به سر نمیبرند. در برخی از مناطق در بهترین حالت، بومیان صرفاً کارگران ارزان و نگهبانان افراد سرمایهدار و بعضاً سودجو (که جهت سوءاستفاده به این مناطق سرازیر شدهاند) هستند. لذا تأسیس مناطق آزاد، راهکار مناسبی جهت توانمندی بومیان نمیباشد.
سیل ورود کالاهای مصرفی؛ سیلی محکمی به اقتصاد ملی
همانگونه که اشاره شد، بخش عمدۀ کالاهای واردشده به کشور از طریق این مناطق، کالاهای مصرفی هستند. بهطوریکه مطابق با آمار منتشرشده در سال ۱۳۹۲، ۴/۶ میلیارد دلار انواع کالای مصرفی از طریق هفت منطقۀ آزاد به کشور واردشده است. انتشار این آمار و ارقام بدان معنی است که مناطق آزاد به دروازهای وسیع برای ورود کالاهای مصرفی به کشور تبدیلشدهاند، چراکه بر اساس آمار گمرک در سال گذشته، مقادیر قابلتوجهی از کالاهای مصرفی نظیر پوشاک، پارچه، انواع لوازمخانگی، سیگار، لوازم یدکی خودرو، برنج، خودرو، تلفن همراه، رایانه و قطعات، اسباببازی، تلویزیون، کفش، چای، روغن نباتی، لوح فشرده خام و شکر از طریق این مناطق به کشور واردشده است که این موضوع تولید ملی را تهدید میکند. گمرک همچنین اعلام کرده، در سال مذکور ارزش کالاهای واردشده به مناطق آزاد بیش از ۶ میلیارد و ۴۰۵ میلیون دلار و ارزش کالاهای وارده از مناطق آزاد به سرزمین اصلی حدود چهار میلیارد و ۳۳۶ میلیون دلار بوده که این رقم حدود ۱/۱۲ درصد از کل واردات کشور را در این سال به خود اختصاص داده است؛ لذا در عمل این مناطق به محلهایی برای واردات مواد اولیه و کالاهای ساختهشده بهویژه لوازم بهداشتی، آرایشی و غذایی تبدیلشدهاند.&160;انحراف مناطق آزاد از اهداف تعیینشده اگرچه در سالهای گذشته تشدید شده، اما مختص دو دولت گذشته نبوده و آفتی ۳۵ ساله در اقتصاد کشور است. طبعاً زمانی که بازرگانان کشور شرایط آسان واردات از طریق مناطق آزاد از قبیل نیاز نداشتن به عملیات گمرکی، ثبت سفارش و... را مشاهده میکنند، ترجیح میدهند واردات کالاهای ساختهشده را از طریق این مناطق پیگیری کنند. تا جایی که در بسیاری از موارد باوجود نبود ثبات در تجارت و بازرگانی کشور، شاهد رشد چشمگیر بازرگانی در مناطق آزاد هستیم، این در حالی است که بازرگانی کل کشور تغییر چندانی نداشته است. در این شرایط در بسیاری موارد تولیدکنندگان داخلی با طرفهای خارجی به تفاهم میرسند و با استفاده از مزیتهای بازار جهانی، کالای مدنظر را با قیمت ارزانتر و سرعت بیشتر به مناطق آزاد وارد و به سرزمین اصلی منتقل میکنند. برای مثال کیش به عنوان سمبل مناطق آزاد کشور بهجای این که کالایی را تولید و بخشی از این تولیدات را به سرزمین اصلی و بخشی را صادر کند به بازاری برای خرید ارزانتر کالا تبدیلشده است.
نمونههای دیگر، مناطق قشم و چابهار هستند که باوجود امکانات و وسعت قابل توجه، بنیان تعریفشدهای ندارند و یا سلفچگان که بندری خشک در داخل کشور محسوب میشود، صرفاً به انباری برای خودروها و لوازمخانگی واردشده از طریق بندرعباس تبدیلشده است. سیرجان نمونۀ دیگری است که علیرغم وجود بنیانهای منطقۀ آزاد، سولههای آن به خاطر گرانی نهاده عملاً خالی است.
رانتخواری
با توجه به ساختار اداری پیچیده در مناطق آزاد، عدم شفافیت عملکرد در مناطق و عدم نظارت دستگاههای نظارتی بر آن (به دلیل خلاء قانونی و یا سستی نهادهای نظارتی)، هر چند یکبار خبری در مورد فسادی بزرگ در مناطق به گوش میرسد. اینها صرفاً اخباری هستند که کشف و رسانهای شدهاند و تخلفات دیگری نیز محتمل است. به عنوان مثال تخلف سه هزارمیلیاردی (از طریق گشایش اعتبار در یکی از شعب بانک موجود در مناطق)، تخلف یکی از معاونین منطقۀ آزاد اروند، بازداشت یکی از مسئولان منطقۀ آزاد چابهار، فعالیت شرکتهای صوری و ...، همگی از طریق رانت و فسادهای موجود در مناطق رخداده که هنوز زمینۀ این تخلفات فراهم میباشد.
وجود معافیت مالیاتی باعث ایجاد شرکتهایی در مناطق آزادشده است که در واقع در سرزمین اصلی فعالیت میکنند اما از معافیت مناطق آزاد استفاده مینمایند. این مشکل ازاینجا ناشی میشود که پس از ثبت شرکت در مناطق آزاد، امکان رصد فعالیت شرکت وجود ندارد. سازمان امور مالیاتی نیز که فعالیتهای اقتصادی شرکتها را تحت نظر دارد، امکان نظارت بر این شرکتها را نخواهد داشت. لذا ثبت شرکت درمناطق آزاد و فعالیت در داخل کشور به راحتی قابل انجام خواهد بود.
قاچاق کالا
یکی از جدیترین عوامل برای افزایش قاچاق کالا در کشور، ایجاد مناطق آزاد اقتصادی بوده است که در مرزهای کشور ایجادشده و محلی برای ورود کالاهای قاچاق یا کالاهایی است که نمیتوانند از مبادی رسمی و بهطور مستقیم وارد شوند. درحالیکه مناطق ویژه و آزاد برای دسترسی به راههای ترانزیتی و محلی به منظور توسعۀ صادرات است اما از این مناطق واردات چینیآلات، لوازم آرایشی و مواد خوراکی از ترکیه و چین در حجم بالا اتفاق میافتد.
ورود کالا به مناطق آزاد بدون کنترل و امکان رهگیری، صرفاً به تسهیل قاچاق از مناطق آزاد کمک خواهد کرد.
ایران به دلیل شرایط خاص مقررات صادرات و واردات و در نتیجۀ آن منفعت زیاد قاچاق کالاهای هدف، نیازمند شرایط کنترلی خاص نیز میباشد. ورود کالا به مناطق آزاد بدون کنترل و امکان رهگیری، صرفاً به تسهیل قاچاق از مناطق آزاد کمک خواهد کرد. مطالعۀ مناطق آزاد برخی کشورهای توسعهیافته نیز نشان میدهد که تسهیل تجارت در مناطق آزاد و کاهش بروکراسی باعث کاهش نظارت در این مناطق نشده است. در این کشورها کالاهای وارده به مناطق آزاد از بدو ورود تا خروج از مناطق و یا استفاده در تولید، توسط گمرک آن کشور به صورت الکترونیکی رهگیری میشوند. فناوری اطلاعات این امکان را فراهم میکند تا بدون افزایش چشمگیر بروکراسی، امکان رهگیری کالاها فراهم شود. در کشور ما کالاهایی که به مناطق آزاد وارد میشوند تحت نظارت گمرک جمهوری اسلامی ایران نیستند. همچنین گمرک مناطق آزاد نیز نظارت کافی بر آنها ندارد. لذا طبق شواهد، برخی اقلام که تا نزدیکی مرزهای کشور بدون کنترل آمده، به صورت غیرقانونی به کشور وارد میشود و دستگاههای نظارتی از این مسئله خبردار نخواهند شد.
مناطق آزادِ مقید، راهکاری برای برونرفت از مشکلات
با توجه به توضیحات ارائهشده، به منظور بهبود اوضاع در مناطق آزاد تجاری میتوان پیشنهادهایی را بهطور اجمالی ارائه کرد. وسعت مناطق آزاد ایران در مقایسه با مناطق آزاد دیگر کشورها بسیار زیاد است. از این رو، شاید با کوچکسازی بتوان تأسیسات زیربنایی لازم را هرچه بیشتر و وسیعتر ایجاد کرد و مناطق آزاد را به اهداف مورد نظر نزدیکتر ساخت. در شرایطی که هنوز امکانات زیربنایی در بسیاری از مناطق آزاد کشور وجود ندارد، توسعه و گسترش مناطق آزاد تجاری ایران و برداشتهشدن تمرکز از مناطق آزاد تجاری موجود، تصمیم نادرستی بهنظر میرسد (لطیفی، ۱۳۸۶: ۹۶). از سوی دیگر باید قیدهایی را بر روی واردات کالا از مناطق موجود وضع کرده و سیستم نظارتی دقیقی نیز برای رصد فعالیتهای تجاری در این مناطق ایجاد کرد.
جمع بندی و نتیجه گیری
کارنامۀ نامناسب ۲۵ سالۀ مناطق آزاد، ذهن مردم و تحلیلگران اقتصادی را متوجه این موضوع میسازد که چرا علیرغم مشاهدۀ مشکلات، چالشها و آسیبهای بالقوه و بالفعل این مناطق، نهتنها هیچ اقدام و عزمی از سوی مسئولان دولت و مجلس جهت رفع این مشکلات مشاهده نگردیده است، بلکه زمزمههایی نیز برای گسترش این مناطق به گوش میرسد. اتفاقی که در صورت تحقق کشور را در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد. لذا با توجه به اهمیت استراتژیک این مناطق و اثرات گستردهای که ذیل متن به آنها اشاره شد، توجه ویژۀ نهادهای مدیریتی و سیاستگذار، نهادهای نظارتی و بعضاً نهادهای امنیتی برای بهبود اوضاع این مناطق و جلوگیری از مفاسد موجود در این مناطق، ضروری به نظر میرسد.
منابع و مآخذ
اسفندیاری، علیاصغر؛ سمیره مقدس حسین زاده؛ دلاوری، مجید؛ ارزیابی عملکرد مناطق آزاد تجاری ایران و تأثیر آن در توسعۀ اقتصادی این مناطق، پژوهشنامه اقتصادی، بهار ۱۳۸۷، شماره ۲۸، صفحات ۱۱۹ تا ۱۴۶
کامران، حسن، علل توسعهنیافتگی مناطق آزاد ایران، پژوهشنامۀ تحقیقات جغرافیایی، تابستان و پاییز ۱۳۸۱، شماره ۶۵ و ۶۶، صفحات ۳۲ تا ۴۲
لطیفی، غلامرضا، امین آقایی، مهرناز، جایگاه مناطق آزاد در برنامهریزی منطقهای ایران، فصلنامۀ علوم اجتماعی، شماره ۳۶، صفحات ۷۷ تا ۱۰۲
کمیجانی، اکبر، ارزیابی اقتصادی مناطق آزاد تجاری- صنعتی، تهران: وزارت امور اقتصاد و دارایی، ۱۳۷۴
محمدی الموتی، مسعود، مطالعهای درباره مناطق آزاد و اثرات اقتصادی- بازرگانی آن، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، ۱۳۷۴
فرمن، رضا، مکانیابی حکایت سالها سرگردانی، مجلۀ مناطق آزاد، شمارۀ ۱۲۹، تهران، ۱۳۸۱
تقی زاده، خدیجه، عملکرد مناطق آزاد تجاری- صنعتی کشور در چهار سال اول برنامۀ چهارم توسعه، مجلۀ اقتصادی، سال دهم، آذر و دی ۱۳۸۹، شمارههای ۹ و ۱۰، صفحات ۱۲۳ تا ۱۳۲.
http://www.jahannews.com/fa/doc/news/469826/
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941005000298 ▪
پی نوشت
1. Adam Smith
2. Absolute Advantage
3. David Ricardo
4. Comparative Advantage
5. Industrial Capitalism
6. گفتگو با نمایندۀ وقت وزیر بازرگانی در امور مناطق آزاد، روزنامه خراسان، مورخ یکشنبه&160;۰۲/۰۳/۱۳۸۹، شماره انتشار ۱۷۵۵۶
7. گزارش آماری عملکرد مناطق آزاد کشور طی سال ۱۳۹۲، گمرک جمهوری اسلامی ایران، دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات، گروه تحلیلهای آماری
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 18، اردیبهشت ماه 1395، صص 33-38