گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین مصباحیمقدم | عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
1396/2/19
تعداد بازدید:
ضرورت دستیابی به خودکفایی در حوزۀ کالاهای اساسی برای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ضرورت دستیابی به خودکفایی در کالاهای اساسی را از دو جنبه میتوان موردبحث قرارداد. در نگاه اول جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور انقلابی همواره مورد تهدید نظام سلطۀ جهانی بوده است. در این راستا نظام سلطه برای دست یافتن به اهداف خود نسبت به امنیت اقتصادی کشور ما، همواره تهدیداتی را عملیاتی کرده و خواهد کرد. باید به خاطر آورد که در برههای نسبت به تأمین بنزین برای حملونقل کشور با کمبود مواجه بودیم (البته در حال حاضر نیز در تولید بنزین به خودکفایی نرسیدهایم؛ اما چنانچه پروژۀ بندرعباس موسوم به ستارۀ خلیجفارس به نتیجه برسد میتوانیم به خودکفایی در حوزۀ بنزین امیدوار باشیم) و درحالیکه بنزین کالای اساسی به شمار نمیرفت، کشور ما را در حوزۀ تأمین بنزین مورد تهدید قراردادند تا از این طریق به امنیت اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه آسیب وارد سازند؛ که در آن برهه خانم کلینتون بهعنوان وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که این کشور، ایران را در حوزۀ بنزین تحریم خواهد کرد و در آن زمان دولت وقت از طریق پتروشیمیها کمبود بنزین را تأمین کرده و این اهرم فشار را از دست نظام سلطۀ جهانی خارج ساخت. چندین سال پیش نیز یکی از سناتورهای آمریکایی به نام رمزی کلارک فاش کرده بود که یکی از برنامههای آمریکا در دهههای گذشته وابسته کردن کشورهای دیگر درزمینۀ مواد غذایی به خودمان بوده و ما توانستیم برای اولین بار در کشور ایران این طرح را پیاده کنیم و کشوری که دو هزار سال غذای مردم خودش را در کشورش تولید میکرده به خودمان وابسته کردیم. این سناتور آمریکایی گفته بود که این طرح آنقدر موفقیتآمیز بوده که بعدازآن در ۲۲ کشور عربی پیادهسازی کردیم. کنترلی که توسط آمریکا بر تجارت جهانی غله اعمال میگردد عظیمتر و مهمتر از کنترلی است که کشورهای صادرکننده نفت بر تجارت جهانی نفت دارند. سیا در سال ۱۹۷۴ طی گزارشی بیان کرد که موقعیت تقریباً انحصاری آمریکا به عنوان صادرکننده مواد غذائی میتواند این دولت را به درجهای از قدرت برساند که قبلاً هرگز صاحب آن نبوده است. واشنگتن از طریق صادرات مواد غذائی کنترل مرگ و زندگی بسیاری از ملل جهان را در دست خود دارد؛ بنا بر همین سیاست است که آمریکا با توجه به نقش استراتژیک گندم در معادلات جهانی، گندم تولیدی زارعان خود را به قیمتهای بسیار گران از آنها خریداری نموده تا آنها به تولید گندم ادامه دهند. گاهی هزینه تولید گندم در آمریکا تا دو برابر ارزش محصول تولیدشده میباشد؛ اما انگیزههای اقتصادی، سیاسی و بینالمللی آن موجب شده تا این کشور کمکهای مالی زیادی برای تولید و تجارت این محصول نماید؛ لذا روشن است که نظام سلطه این اهرم را در حوزۀ مواد غذایی، مواد دارویی و بهطورکلی کالاهای اساسی علیه ایران بهکاربرده و کشور ما را مورد تهدید قرار خواهد داد.
در این زمینه میتوان به مثالهایی از سایر کشورها نیز توجه کرد. بهعنوان نمونه کشور عراق را باید به خاطر آورد که در دوران صدام با حمله به کویت بهگونهای امنیت غذا و داروی آن تهدید شد بهطوریکه حتی تأمین دارو و آب شرب برای مردم با مشکل روبرو شد. بهطوریکه برخی از نهادهای بینالمللی اعلام کردند که کودکان عراقی درخطر قرار دارند؛ اما هیچکسی به آنها رحم نکرد تا جنگ پایان پیدا کرد. البته در آن زمان نظام سلطه طرح نفت در برابر غذا و دارو را بهعنوان تنها راهحل پیش روی این کشور مطرح کرد. پس شاهد هستیم که نظام سلطۀ جهانی قطعاً کشوری مانند ایران را که تمامقد در برابر اهداف شوم آنها ایستاده است در حوزۀ تأمین غذا و دارو با تهدید روبرو خواهد کرد؛ لذا ازاینجهت ضروری است که کشور ایران به خودکفایی در تأمین کالاهای اساسی بپردازد چراکه تأمین کالاهای اساسی بهنوعی آسودگی خاطر برای مسئولین، رهبری و آحاد ملت منجر خواهد شد و باید ذخیرۀ کافی از کالاهای استراتژیک را برای دورههای کمبود در اختیار داشت بهنحویکه در حالت محاصرۀ اقتصادی (مثلاً بستن تنگۀ هرمز و یا سایر بندرها) بتوانیم امکانات لازم را برای بقای سلامت کشور در اختیار داشته باشیم.
کنترلی که توسط آمریکا بر تجارت جهانی غله اعمال میگردد عظیمتر و مهمتر از کنترلی است که کشورهای صادرکننده نفت بر تجارت جهانی نفت دارند.
از سوی دیگر حتی در صورت نبود فشارهای خارجی بازهم دستیابی به خودکفایی در کالاهای اساسی یک اصل ضروری محسوب میشود. کشور ما با جمعیتی بالغبر هشتاد میلیون نفر، در حوزۀ کالاهای اساسی احتیاجاتی دارد که باید بتواند با اتکای بر خود آنها را تأمین کند. این راهبرد استراتژیک در گفتار و اندیشههای سیاستمداران کشورهای غربی نیز انباشتهشده است، بطوریکه بهعنوان مثال ژنرال دوگل میگوید «استقلال زمانی به دست می آید که ما برای بدست آوردن یک کیلو گندم، یک کیلو طلا بکاریم»، همچنین که لنین اعتقاد داشت «گندم پول پولهاست». با توجه به وجود چنین نگرشی در ساختار کارکردی نیز میتوان مشاهده کرد که در میان عمدۀ تولیدکنندگان گندم در جهان نام کشورهای مطرحی همچون آمریکا، روسیه، چین، هند و اتحادیه اروپا به چشم میخورد که این اقبال گسترده بیانگر ارتباط مستقیم در خودکفائی تولید گندم، امنیت غذائی و استقلال سیاسی است. وجهۀ استراتژیک گندم در حوزۀ اقتصاد سیاسی که حتی آن را به عنوان یک ابزار سیاسی نیز مطرح میکنند، موجب شد که اولویت اصلی بخش کشاورزی بسیاری از کشورها قرار گیرد. این نکته را میتوان در آمار و ارقام دیگر کشورها بهویژه کشورهای نظام سلطه جستجو کرد. بر اساس آمارهای بینالمللی، کشورهای غربی مانند آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان و روسیه با توجهی که به موضوع خودکفایی در این کشورها شده است، هماکنون چندین برابر نیاز مصرفی خود، تولیدات مواد غذایی دارند. در بعضی کشورها مانند هلند بااینکه وسعت چندانی ندارد و حتی از کشورهای دیگر خاک وارد میکند؛ اما در برخی محصولات کشاورزی بهعنوان یکی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ در جهان مطرح است. روشن است در شرایطی که این کشورها که همه بهنوعی همپیمان یکدیگر هستند از خودکفایی در کالاهای اساسی غفلت نکردهاند، کشور ما به طریق اولی باید به خودکفایی اهمیت دهد.
بعد از انقلاب وضعیت کشور درزمینۀ دستیابی به خودکفایی در حوزۀ کالاهای اساسی در مقایسه با پیش از انقلاب چگونه بوده و آیا روند مثبتی را طی کرده است؟
پیش از انقلاب کشور بهشدت در حوزۀ واردات مواد غذایی و دارویی به خارج وابسته بود. گندم، جو، برنج، ذرت، سیبزمینی، کره و ... ازجمله اقلام وارداتی به شمار میرفتند که بهراحتی توان تولید آنها در داخل نیز وجود داشت و در مقابل آن نفت صادر میکردیم. این عملکرد برآمده از دیدگاه احمقانۀ نخستوزیر دورۀ پهلوی، هویدا بود که اعتقاد داشت نیازی به تولید گندم در داخل نبوده و با فروش نفت میتوان گندم وارد کرد. این نگاه موجب شد که بعد از اصلاحات ارضی در کشور بهشدت شاهد افت تولید محصولات کشاورزی بودیم بهنحویکه قبل از آن ایران در تولید محصولات اساسی کشاورزی خودکفا بوده و بعدازآن بهشدت وابسته به خارج شد. خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب برآمده از نگاه بلند امام رضوانالله علیه از کشاورزان خواسته شد که امنیت گندم را دنبال کنند. این خواسته عملیاتی شده و بسیاری از افراد از بخش غیر کشاورزی به بخش کشاورزی روی آوردند و زمینهایی را که کشت در آنها صورت نمیگرفت زیر کشت برده و تلاش شد تا بهرهوری را در بخش محصولات اساسی افزایش دهند، بهطوریکه کشور ما بعد از انقلاب تاکنون تجربۀ دو دوره خودکفایی در حوزۀ گندم را پیداکرده است. در سال جاری از کشاورزان یازده میلیون تن گندم خریداریشده است و حالآنکه میزان مصرف سالانۀ کشور در حدود ده میلیون تن بوده است. البته باید متذکر شد که میزان تولید بیش از این مقدار بوده است؛ چراکه بخشی از تولیدات از سوی کشاورزان عرضه نشده و برای مصارف شخصی مورداستفاده قرار میگیرد. درمجموع میتوان گفت که در حدود چهارده میلیون تن گندم تولیدشده است. این مسئله جای خوشبختی دارد که ذخیرۀ گندم کشور، ذخیرۀ بسیار ارزشمندی است.
نظام سلطۀ جهانی قطعاً کشوری مانند ایران را که تمامقد در برابر اهداف شوم آنها ایستاده است در حوزۀ تأمین غذا و دارو با تهدید روبرو خواهد کرد؛ لذا ازاینجهت ضروری است که کشور ایران به خودکفایی در تأمین کالاهای اساسی بپردازد.
اما نباید فراموش کرد که محصولات استراتژیک منحصر به گندم نبوده و سایر محصولات اساسی را نیز باید در داخل تولید کرد. ایران ازنظر آب و هوایی کشور نیمهخشک تلقی شده و با توجه به برداشت بسیار آب طی دو دهۀ اخیر (خصوصاً دهۀ اخیر) سفرههای زیرزمینی آب بهشدت افت کرده است. به نظر میرسد که از دو راه میتوان با این چالش مقابله کرده و ضمن بالا بردن بهرهوری آب به تأمین آب پرداخت. یکی از این دو راه انتقال آب خلیجفارس به داخل کشور است که برای آن طرحهایی وجود دارد. اخیراً طرحی مبنی بر انتقال آب خلیجفارس به بخش کویری کشور در اختیار من قرارگرفته است که بر اساس آن چهار هزار کیلومتر حفر کانال برای این طرح پیشنهادشده است. این کانال از کنار بندرعباس شروعشده سپس به سمت سیستان و بلوچستان چرخش کرده و ازآنجا به خراسان جنوبی و بعدازآن خراسان رضوی و مرز افغانستان چرخش پیدا خواهد کرد. بیشک اگر این طرح عظیم اتفاق بیفتد آبوهوای ایران را تغییر داده و آب موردنیاز بخش کشاورزی و صنعت ما را تأمین خواهد کرد. البته باید متذکر شد که این طرح پروژه بسیار بزرگ و بلندمدتی است که در صورت عملیاتی شدن تغییرات شگرفی را به دنبال خواهد داشت و پیشبینیشده است که حدود ۱۸۰ شهرک صنعتی کشاورزی در اطراف این کانال احداثشده و محصولات متنوعی متناسب با نوع زمین تولید خواهد شد.
در کنار این بحثها در بسیاری از حوزهها همچون تولید دانههای روغنی و ... باوجود آگاهی نسبت به ضرورت خودکفایی، همچنان مسیر صحیحی را انتخاب نکرده و به خارج وابسته بودهایم. وابستگی شومی که در برهههایی کشور را با چالش جدی مواجه کرده است. علت این عملکرد ازنظر شما چیست؟
به اعتقاد بنده، تمام این چالشها را باید در ضعف مدیریتی جستجو کرد؛ البته به تسامح «سوء مدیریت» را به کار نبردم، چراکه ظرفیت تولید دانههای روغنی در کشور ما ظرفیت بسیار بالایی است و این امکان وجود دارد که بعد از کشت گندم کشت دومی صورت گرفته و دانۀ سویا کاشته شود. سویا دانۀ روغنی بسیار ارزشمندی است که هم خود آن خوراکی بوده و هم میتوان روغن آن را مورداستفاده قرارداد. متأسفانه در حال حاضر نزدیک به ۹۵ درصد روغن کشور وارداتی است. حالآنکه باید گفت که در صورت توجیه و آموزش و تأمین مالی کشاورزان مبنی بر اینکه بعد از کشت اول، کشت دومی نیز صورت بگیرد، ضمن اینکه کشت دوم بسیار باصرفهتر خواهد بود، مشکل روغن کشور را نیز طی مدت اندکی حل خواهد کرد. همچنین موجب تقویت زمین برای کشت بعدی شده و آب اندکی نیز مصرف خواهد کرد.
درحال حاضر واردات کنجالۀ سویا (که درواقع همان تفالههای سویا برای خوراک دام به شمار میرود) بالغبر یکمیلیون و هشتصد هزار تن در سال است؛ که از دوردست و آمریکای لاتین واردشده و واردکننده نیز انحصاری میباشد. درحالیکه بهراحتی با طرح کشت دوم سویا ضمن روغنکشی، میتوان تفالۀ آن را نیز برای خوراک دام مورداستفاده قرار داده و امنیت غذای دام و بهتبع آن امنیت غذای جامعه را تأمین کرده و به خارج وابسته نخواهیم کرد؛ اما در حال حاضر ضعف مدیریت در حوزۀ کشاورزی این طرح را به یک آرزو بدل کرده و کارخانههای روغنکشی کشور را به تعطیلی کشانده است. به اعتقاد بنده اهتمام لازم برای تأمین روغن در داخل کشور وجود ندارد و لازم است که عطف مدیریتی در این حوزه اتفاق افتاده و مشکلات کشور را در این زمینه حل کند.
به اعتقاد حضرتعالی کدام نهاد یا نهادهایی مسئول نظارت بر مدیریت جریان تولید کالاهای اساسی در کشور هستند تا به فرمودۀ شما دیگر شاهد این ضعف مدیریت و یا سوء مدیریتها نباشیم؟
به نظر من اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغشده است میتواند مبنای خوبی در این زمینه باشد. اقتصاد مقاومتی را میتوان اقتصادی دانست که از توانایی خنثیسازی اهداف مستکبرین در تحریمهای اقتصادی آنها علیه ملت ایران برخوردار است. اقتصاد مقاومتی، برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی و الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام است که ریشه در تعالیم اسلام دارد و مشابه هیچکدام از اقتصادهای غیر الهی نیست. آموزههای آن همچون آموزههای اسلام در دیگر زمینهها، انسان را به سمت خداگونه شدن سوق میدهد و در بحرانهای روبه افزایش جهانی، الگویی است الهامبخش برای همه جهانیان که بخواهند اقتصادی مستقل و به دور از وابستگی به جهان خواران، داشته باشند. برای ایجاد چنین اقتصادی لازم است همۀ ملت ایران، بخشهای دولتی، تعاونی و خصوصی اقتصاد، مراکز و مجامع علمی و دانشگاهی، اقتصاددانان، دستگاهها و شخصیتهای فرهنگی کشور در یک حرکت شتابنده و جهادی سهیم باشند. البته، مقاومت در مقابل سختیها و مشقات نیز لازمۀ شکلگیری اقتصاد مقاومتی است.
بعد از پیروزی انقلاب از کشاورزان خواسته شد که امنیت گندم را دنبال کنند. این خواسته عملیاتی شده و بسیاری از افراد از بخش غیر کشاورزی به بخش کشاورزی روی آوردند و زمینهایی را که کشت در آنها صورت نمیگرفت زیر کشت برده و تلاش شد تا بهرهوری را در بخش محصولات اساسی افزایش دهند.
بهعنوان یکی از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی میتوان به تأکید بر تولید داخل بهویژه تولید و خودکفایی در محصولات اساسی مانند محصولات غذایی، کشاورزی، دارو، مواد اولیۀ تولید و دانش اشاره کرد. طبعاً باید این مسئله (خودکفایی) را در برنامۀ سالانۀ دولت جایداده و مورد پیگیری قرارداد. در این صورت دولت وظیفۀ قانونی پیداکرده و مجلس بهعنوان نهاد نظارتی و حتی سایر نهادهای نظارتی فعال خواهند شد. البته باید گفت که دولت نیز باید در این زمینه بر بخش کشاورزی بهطور ویژه نظارت کرده و ازجمله راهبردهای دولت این باشد که بهعنوانمثال کالای استراتژیک روغن را در داخل کشور تولید کند. باید به این نکتۀ اساسی توجه کرد که خوراک ما صرفاً گندم و برنج نبوده و یکی از موارد اصلی سبدِ کالاهای غذایی مردم روغن است. متأسفانه امروزه شاهد هستیم که روغن پالم از مالزی و اندونزی واردشده و طبعاً با مشکلاتی همراه است؛ حالآنکه اگر این روغن در داخل کشور تولید شود، وزارت بهداشت و درمان بر آن نظارت خواهد کرد. لذا به اعتقاد من باید آن را در برنامهها جایداده و دولت را به اجرایی کردن آن موظف کرد.
بحثی که این روزها بسیار به آن پرداخته میشود، بحث بذرهای ترا ریخته و استفاده از آنها به بهانۀ افزایش کمیت و حتی کیفیت کالاهای اساسی است. بحثی که به نظر میرسد هنوز نگاه روشن و واضحی نسبت به آن وجود نداشته و در اذهان عمومی نیز نگرانیهایی درباره آن ایجادشده است. نظر حضرتعالی در رابطه با این موضوع چیست؟
دربارۀ تولیدات ترا ریخته اختلافنظر جدی ازنظر علمی وجود دارد. بنده معتقدم که نباید بیهوده ریسک کرده و تا زمانی که اطمینان خاطر کافی دراینباره به وجود نیامده است نباید آنها را مورداستفاده قرارداد. باید دقت کرد که صرف اینکه کمیت محصول افزایش مییابد، دلیل بر این نمیشود که یک محصول مشکوک را مورداستفاده قرار دهیم؛ لذا تا زمانی که اطمینان خاطر حاصل نشده است که این محصولات از سلامت کامل برخوردار هستند نباید به سمت تولید این محصولات رفته و درجایی نیز که این محصولات مورداستفاده قرارگرفتهاند باید بهسرعت برگشت کرد.
البته به اعتقاد بنده باید کاری کرد که بذرهای موجود در کشور طبیعی باشند و مورد دستکاری قرار نگیرند چراکه تجربه نیز ثابت کرده است که دست بردن در خلقت الهی عاقبت خوبی برای بشر به دنبال نداشته است و در دنیای امروز نیز بازارهایی تحت عنوان بازار ارگانیک و سالم شکلگرفته است که نشاندهندۀ اهمیت اقتصادی این محصول در بازارهای جهانی نیز هست.
البته بحثهایی نیز صورت میگیرد مبنی بر اینکه بذرهای تولیدشده به این روش عقیم بوده و پس از چند سال ضمن آلوده کردن سایر بذرهای طبیعی کشور، توان برداشت از آنها برای تولیدات بعدی نیز وجود نخواهد داشت؛ و در صورت صحت داشتن این نکته میتوان نیمنگاهی هم به بحث نفوذ در حوزۀ خودکفایی محصولات استراتژیک در کشور داشت. نظر شما دراینباره چیست؟
البته من چون اطلاعات کافی در این حوزه ندارم نمیتوانم اقدام به قضاوت در این حوزه کرده و رأی نهایی را صادر کنم؛ اما حداقل اقتضای احتیاط آن است که تا از جهات مختلف اطمینان نسبت به این محصولات حاصل نشده است نباید به سمت آن حرکت کرد. روشن است که به وجود آمدن این شبهه باید موجب آن شود که بررسیهای عمیق و همه جانبهای صورت گرفته و کشور دچار دامی نشود که بعدها بهراحتی نتواند از آن رهایی یابد. ▪
-----------------------
پدافند اقتصادی، ش 25، آذر ماه 1395، صص 16-18